۳ پاسخ

مرسی عزیزم از تجربیاتت ک گفتی❤️❤️

خیلی ممنون از لطفتون
پسرتون الان شیر خودتونو میخوره؟

۶_انجیر خیس شده و کمپوت گلابی باعث میشه زودتر برین دستشویی که دیگه زیاد نمونین بیمارستان.۷_بعداز اومدن به خونه حتما چیزای مقوی بخورین که بدنتون زودتر خوب بشه و چیزای نفاخ نخورین که بچه نفخ نکنه که اذییت میکنه.۸_اگه بچه سینتون رو نمیگیره اصلا نگران نباشین طبیعیه تا3الی5روز ولی سعی خودتون رو بکنین 1ساعت تا 1ساعت سینتون رو بدین مک بزنه تا شیر بیاد، حتما قرص لاکتاول بخورین و از کرم شقاق سینه هیدرودرم استفاده کنین تا سینتون زخم نشه.۹_پنج روزگی حتما بچتون رو ببرین متخصص اطفال تا اگه زردی داشت زودتر بفهمین تا پیگیری کنین تا زیاد نشده من بچم زردیش6بودکه یدونه ژل داده بودباآب قاطی کنیم بدیم یدونه مولتی ویتامین و یدونه هم پدی لاکت برانفخ شکمش یدونه آ د هم بهداشت داده.۱٠_بعداز اومدن خونه زیادبه حرف بقیه گوش نکنین سعی کنین استراحت کنین2ساعت یه بار5دیقه راه برین بعد از6روز کم کم خوب میشین ومیتونین به چپ وراست بچرخین وحتما ازشیاف دیکلوفناک هم توبیمارستان هم توخونه استفاده کنین تا دردتون کمتربشه،من تا10روزبعدعمل هرروز3تااستفاده میکردم وکلادردی حس نمیکردم بعداز10روزکلاخوبه خوب شدم ومیتونستم راحت به کارای خودم برسم.

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۱ ماهگی
"پارت۳ اتاق عمل"
اومدن با ویلچر بردن بخش عمل اونجا چن تا سوال پرسیدن و بعدش نیم ساعت منتظر نشستم و اومدن بردن اتاق عمل، تا اتاق عمل کلی شوخی کردن باهام تو اتاق عمل روی تخت دراز کشیدم توی سرم آمپول زدن نشستم و به کمرم آمپول رو زدن و خیلی زود دراز کشیدم ولی بی حس نشدم بعد8دیقه بهم گفتن پاهاتو تکون بده ولی نتونستم تکون بدم سنگین شده بودن
بعدش دکترم اومد که عمل رو شروع کنه دونفر هم بالا سرم داشتن باهام حرف میزدن و سرگرمم میکردن ولی همینکه دکتر چاقو رو به شکمم زد قشنگ حس کردم ولی چیزی نگفتم و درد تا آخرین لحظه تحمل کردم ولی همینکه دکتر گفت پاهای بچه تو لگنه و در نمیاد من دردم بیشتر شد جوریکه انگار واژنم رو داشتن با دریل میسابیدن، بعدش دکتر یه وسیله مث انبر بود اونو گذاشت زیر شکمم و شکممو داد بالا که راحت بچه رو در بیاره که انگار من از درد مردمو زنده شدم که داشتم از درد داد میزدم ولی دکتر بیهوشی گفت چن دیقه تحمل کن بچه رو بردارن بعدش بیهوشت کنم، تا آخرین لحظه درد رو تحمل کردم و پسرم بدنیا اومد و گریه کرد بالا سرم و من بیهوش شدم...
مامان معجزه💙🧿 مامان معجزه💙🧿 ۱ ماهگی
پارت اول:: سلام دوستای گلم اومدم از تجربه زایمانم بگم براتون. من بیمارستان انصاری نارمک زایمان کردم از اول تصمیم داشتم سزارین کنم چون واقعا از طبیعی فوبیا دارم.. ساعت 5ونیم صبح 6خرداد رفتم بیمارستان اونجا من رفتم قسمت بلوک زایمان همسرمم رفت برا تشکیل پرونده که همونجا 22میلیون گرفتن فعلا تا موقع ترخیصم تسویه کامل... لباسامو عوض کردم بعد منو بردن برا نوار قلب و وصل کردن سوند که من واقعا وحشت داشتم از این قسمت چون تجربه بدی داشتم ولی پرستاره با حوصله ایی بود گفت خودتو شل بگیر اصلا نمیفهمی منم چون ترس داشتم یکم پاهام میلرزید ولی سعی کردم تا جایی که میتونم خودمو شل بگیرم خلاصه سوند رو زد یه حس سوزش بدی گرفتم که بعد از پنج دیقه رفت بد نبود ولی من همش چندشم میشد و دوست نداشتم بعد که تموم شد دقیق طبق گفته دکترم ساعت هفت و نیم منو بردن اتاق عمل دکترم اماده نشسته بود منتظر من یه پرستار هم اومد گفت پمپ درد میخوایی که من گفتم نه نمیخوام ولی بعد از عمل پشیمون شدم بنظرم خیلی خوبه اگه بگیرید چون دونفر از هم تختی های من داشتن واقعا راضی بودن خلاصه منو دراز کردن رو تخت یه دکتر
مامان تیام🩵🐣 مامان تیام🩵🐣 ۲ ماهگی
تجربه زایمانم 《3》
ماساژ رحمی اونی تو‌اتاق عمل همراه در آوردن بچه میکنن که چیزی نیست که حالیت بشه تو‌ریکاوری ام یه بار انجام میدن که اونم دردش قابل تحمله کامل لمس نیستی که متوجه نشی ولی درد ناکم نیست یه بارم موقعه خروج از اتاق عمل انجام میدن اون اذیت شدم ( در کل من آستانه دردم خیلی پایینه خیلی رو ماساژ ها رحمی کلافه بودم یه بار ام تو بخش اومدن یواش دستی کشیدن من نزاشتم خیلی فشار بدن ولی مشکلی نبود فقط میخواستن مطمئن بشن خون خارج نمیشه )
از تختا که جا به جات میکنن یه چیزی میزارن زیرت و‌میکشن خیلی بده اون لحظه بخیه هات درد میگیرن تو ریکاوری ام دو ساعتی نگهت میدارن همونجا تیام آوردن شیر خورد خودشون بچه می‌چسبونن به سینه ات ... بعد از اتاق عمل بردنم بحش بیمارستان سیدالشهدا اتاق خصوصی نداره نمیزارن شوهرت بیاد کنارت فقط موقعه خروج از اتاق عمل میتونین همو ببینین ولی همراهی دو نفر با من بودن خالم کنار خودم بود مامانم رفت برا کارا واکسن بچه بعد از عمل اصلا ن متکا بزارین زیر سرتون ن حتی یک کلمه حرف بزنین چون بعدش خیللللی سر درد میشین تو‌بیمارستان ام نه میاس خونه سر دردات شروع میشه تو بیمارستان چون مسکن بهت زیاد میزنن حالیت نمیشه من تا همین الان سر درد دارم چون حرف زدم شما اشتباه من و نکنین
مامان تیام🩵🐣 مامان تیام🩵🐣 ۲ ماهگی
تجربه زایمانم 《5》
بعد حتماااا شیاف دیکلوفناک و قرص مفنامیک اسید حتما بردارین موقعه مرخصی بزارین چون تو‌بیمارستان مسکن بهتون وصله متوجه دردتون نمیشین فک میکنین خوب شدین و قابل تحمله ولی تو‌ماشین بشینین مخصوصا اگه مثل من شهر دیگه میرین دهنتون سرویس میشه خیلی دردش بده ولی با شیاف و قرص خیلی مسکن تر میشه... ولی واقعا توصیه من اینه حتما بلند شین مرتب راه برین خودتون نترسونین اولین بارش سخته ولی به مراتب آروم تر میشه
حتما قلل بیمارستان برین یه صندلی توالت برا خودتون تهیه کنین بزارین تو‌خونه
بچه ها تو بیمارستان خیلی آروم و ساکتن هکش خوابن یعنی تو بخش ما اصلا صدا بچه نمیومد با این که بخش زایشگاه بود😅 این به خاطر تاثیر دارو ها رو شیر مادره نه خوشحال بشین از ارومیشون ن نگران بیان خونه خودی نشون میدن😂 دیگه موقعه در آوردن سوند اصلا درد نداره ولی همون موقعه باید کم کم بلندشی بری نوار و بزاری و‌خودتو بشوری حتما شرت یک بار مصرف ببرین پوشیدنشون تو اون شرایط راحت تره
من شب اول و دوم تو خونه با پانسمان و شیاف و اینا خیلی راحت بودم ولی روز سوم که باید بری حموم و پانسمان باز کنی جا بخیه ها درد دارن من شبای اول به پهلو ام میخوابیدم ولی الان نمیتونم اصلا درد میاد