پارت 5 زایمان سزارین 🤭



و خلاصه ک بعد 10 ساعت اومدن سوند و کشیدن ک بازم حس نکردم ی کمی سوزش داشت فقد
گفتن کم کم پاشو خودت راه برو
همسرم و مادرم اونجا کمکم کردن پاشدم ولی این یکی واقعا درد داشت😑چون بی حسیم هم کاملا از بین رفته بود..(ولی قابل تحمل بود من دفعه بعدش بدون کمک همراه پاشدم راه رفتم 🤭)توصیه میکنم واس خاطر اینکه منگ نشین و سرگیجه نگیرید و همینطور سردرد
تا 6 ساعت بعد اینکه اومدین بخش زیر سرتون بالش نزارید کم صحبت کنین و اینکه بعد اینکه اجازه دادن بهتون چیزی بخورین قهوه و نسکافه بخورین .. رو‌من ک خیلی تاثیر داشت من اصلا سردرد و سرگیجه نداشتم

خپ اینم از تجربه من باز اگه سوالی بود بگین جواب میدم دوستان 🥰☘️

۸ پاسخ

خداروشکرررررر
چقدر همه‌چی‌ خوب پیش رفته، الحمدلله
قسمت ما😍😍😍
ان‌شاءالله‌ تن سالم‌ و دل سیر نی‌نی رو بغل کنین

بالاخره به خواستت رسیدیا سز شدی😂😂
قدم نو رسیده مبارک قشنگم❤🫠

عزیزمممم تازه دیدم تایپک هات رو دیدی چقدر نگران بودی خداروشکر که سزارین شدی قدم گل دخترت هم مبارک باشه
منم دقیقا دوهفته دیگ وقت عمل دارم
برام دعا کن همه چی خوب پیش بره

گلم میشه راجب پمپ درد بیشتر توضیح بدی
قبل عمل خریده بودی یا بعد عمل گرفتین

تبریک میگم عزیزم خداکنار هم حفظتون کنه

قدمش پرروزی باشه
خداحفض کنه دخترگلتو🫶🏼

عزیزم اینکه ناشتا نبودین و رفتین اتاق عمل مشکلی نداشت؟

عزیزم بدون اینکه سرتو تکون بدی و بلند کنی چطور بچه شیر دادی؟؟

مقالات مرتبط

خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
کم خونی بعد از زایمان
کم خونی بعد از زایمان (طبیعی و سزارین) ؛ علائم و درمان
نحوه خوابیدن بعد از سزارین
نحوه صحیح خوابیدن بعد از عمل سزارین
سوزش واژن بعد از سزارین
سوزش واژن بعد از سزارین | علت و روش‌های درمان آن

سوال های مرتبط

مامان دلوین مامان دلوین روزهای ابتدایی تولد
پارت چهارم

تجربه سزارین

بی حسیم کم کم داشت میرفت دردم خیلی اوکی بود سخت نبود میتونم بگم درد سوند و انژوکت خیلی بیشتر بود برا من

پرستار اومد دوتا شیافت گزاشتن برام یکم جیغ‌زدم ولی از ترس بود ک بخیه هام باز شه وگرنه درد نداشتم

کلی انتی بیوتیک و مسکن بهم دادن هر دوساعت قبل اینکه مسکنام تمام شه و شیافت میزاشتم و میگفتم درد دارم ک بیان مسکن بهم بدن😂
خلاصه اصلا درد نداشت بعد ۸ ساعت هم پاشدم راه برم
خیلی ترسیده بودم چون اینجا همه میگفتن درد راه رفتن خیلی بده بیشتر از ترس جیغ میزدم

سرپا شدم دیدم اصلا درد نداشت😂😂😂 نمیدونستم بخندم یا ساکت شم

دیگه هیچی نگفتم راه رفتم از روز بعدش هم کم کم سرپا شدم و روز سوم دیگه کاملاا سرپا بودمم


ولیییی بیایین بعد مرخص شدن بهتون بگممم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فرشته خدا مامان فرشته خدا ۲ ماهگی
خب طبق تاپیک قبل چندتا راه حل به مامانا سزارینی بگم که استرس تون کم بشه چون خودم خیلی استرس اینارو الکی داشتم😅
اولا،بی حسی از کمر عالیه و اون سوزنه که همه مون وحشت داریم هیچ دردی نداره فقط کافیه خودتون شل بگیرین و یه نفس عمیق بکشین و تموم 🤌دوما از پرستاری که سوند وصل میکنه بخواهین بعد از بی حسی سوند بزنه 🤌سوما سعی کنین زیاد سرتون تکون ندیدن و یه چند ساعت اول حرف نزنین که سردرد نشین ،چهارم اینکه خیلی مهمه برای اینکه موقعی اولین بار راه میرین درد نداشته باشین بعد از اینکه اجازه دادن چیزی بخورین یه چیز شیرین بخورین حتمااااا یه شیاف ۱۰۰ بزارین بعد راه برین اینجوری خیلی کم درد حس میکنین من که اصلا دردی حس نکردم به خاطر همون شیاف باز چیزی یادم اومد اینجا میگم شما هم منو از دعاتون محروم نکنین💕😊🙏
مامان آقا امیرعلی مامان آقا امیرعلی ۶ ماهگی
تجربه من از زایمان سزارین ۲ :
بعد از ریکاوری که آوردن بخش دردام شدت پیدا کرد اومدن دوتا برام شیاف گذاشتن ولی یک ساعت طول کشید تا دردام آروم بشه
بعد که آروم شدم، بخیه هام می‌سوخت ولی قابل تحمل بود
پمپ درد نگرفته بودم
تا شب دیگه درد نداشتم خیلی خوب بود
تا موقعی که گفتم پاشو راه برو ساعت ۱۲ شب پاشدم راه رفتم
دکترم گفته بود ۱۲ ساعت ناشتا که برام یکم سخت گذشت

موقع راه رفتن هم برا اولین بار خیلی سخته ولی کم کم که راه میری دیگه عادی میشه تو فرنگی هم نشستم خیلی دردام کم شد
اینم بگم صاف راه برید اگه کج کنید خودتون رو ممکنه کلا اون مدلی راه برید

من اگه برگردم عقب بازم سزارین انتخاب میکنم چون طبیعی واقعا دردناکه جیغ زدنا رو که می‌شنیدم نفسم بالا نمیومد
یه خانم هم بود طبیعی بود ولی خیلی درد داشت بعد زایمان من که سزارین بودم درد نداشتم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان محمدصادق وحسنا مامان محمدصادق وحسنا ۱ ماهگی
✅️زایمان سزارین :

👈 قسمت چهارم :

دیگه ساعت ۱۱شب اومدن سوند روکشیدن ، سرم هم کشیدن ، گفتن یکم مایعات بخور
بیا پایین راه برو
یه چایی خوردم ، به کمک همسرم اومدم پایین
چندقدم راه رفتم سرگیجه داشتم
تااینکه مایعات خوردم وبازهم راه رفتم

خلاصه اینکه فردابعدازظهرش مرخص شدیم.
امیدوارم همه زایمان راحتی داشته باشن و این روزهای سخت بعد زایمان برای همه آسون بشه 🙏💕

ببخشید سرتون رو درد آوردم❤️
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان معجزه زندگی مامان معجزه زندگی ۵ ماهگی
تجربه من از سزارین اینکه انتخابی بود برام 37 هفته و 5 روز زایمان کردم درد ها قابل کنترل بود سن تو اتاق عمل گذاشتم عالی بود موقع سوزن به کمر متوجه نشدم و سزارین عالی داشتم تو بی حسی شکمم و فشار دادن بازم خوب بود 3 ساعت ریکاوری که اونجا میلرزیدم ولی بازم درد نداشتم اومدن من و ببرن بخش اونجا هم فشار دادن که قابل تحمل بود درد ها با شیاف عالی پیش رفته تا الان و زیاد درد ندارم احتمالا فردا مرخص میشم
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۳ ماهگی
تجربه زایمان 3

تو ریکاوری ام ک شلووغ بازم ب خاطر تاریخش فقط
خلاصه کم کم سری داشت باز میشد دردام شروع میشد یه حس پریودی شدید بود دردا لایه های شکمم میسوخت و درد داشتم حس فشار روم بود تو اتاق عمل فشار دادن شکممو حس کردم اما دیدم تو بخشم اومدن فشار دادن خیلی درد داشت خب خفت هشت لایه شکم ضخمه درد داشتم بعد اون پمپ درد خیلی خوب بود دردامو کمتر کرده بود اما ن اینکه درد نداشتم 8ساعتم ناشتا بودم و تکون نباید میخوردم این اذیتم میکرد هی دوست داشتم پاشم بشینم گشنمم بود بعد 8ساعت پاشدم نشستم سخت بود یهو ک اومدم پایین راه برم تموم بدنم درد میکرد فشار زیر دلم بود سوزش داشتم اما هر چی بیشتر راه میرفتم دستشویی میرفتم دردم کمتر میشد چندباری پاشدم راه رفتم بخیه هامم لیزری بود فقط اینکه پیشنهاد میکنم داخل خونه ک میایین تخت داشته باشین حتما نمیشه رو زمین خوابید اوایلش نمیشه پاشی هی بشینی رو تخت راحتتری ا
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان Manisa🧸💓 مامان Manisa🧸💓 روزهای ابتدایی تولد
پارت 4 زایمان سزارین

مامانا ماساژ شکمی هم برام انجام دادن همون تو اتاق عمل زمانی ک بی حس بودم اصلا هیچ حسی نداشتم و دردم نگرفت ولی دمش گرم پرستاره اینقدر سفت و دو دستی شکمم و فشار داد ک کاملا رحمم جمع شد
تا اینکه رفتم اتاق ریکاوری ک ی رب طول کشید اونجا فشارم و گرفتن و آموزش دادن ک چطور به دخترم شیر بدم اینا بعدش ی لحظه اونجا بود ک لرز گرفتم گفتن عادیه اونجا بهشون گفتم ک پمپ درد می‌خوام
یعنی بهترین گزینه است برای زایمان سزارین اصلا تا 10 ساعت هیچ دردی حس نکردم من با پمپ درد👍🏻🌿
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان پسرم🩵 مامان پسرم🩵 ۱ ماهگی
پارت ۴
ساعت نه آوردنم تو بخش از همون لحظه هم پمپ درد بهم وصل کردن
تقریبا نزدیکای یازده بود ک بی حسی داشت می‌رفت و من دردو حس میکردم ولی قابل تحمل بود دردشو
از اولین راه رفتن بعد سزارین بخام بگم سخت هست دردناک هست ولی قابل تحمل
قسمت دردناکش سوار ماشین شدنه ک میخایی بیایی خونه با کوچک ترین تکون خوردن ماشین انگار جونتو میگیرن 🫠
و اینکه تا دو هفته بعد زایمان من درد داشتم و خیلی اذیت شدم
ولی در کل بگم که بدن با بدن فرق می‌کنه
و اینکه با همههههه سختی هاش ارزششو داره❤️
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان برفک👼🏻 مامان برفک👼🏻 ۵ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت پنج

بعد بردنم ریکاوری اونجا هارو میفهمیدم منو میبردن دوباره ریکاوری لرز داشتم آمپول زدن کم کم به خودم میومدم اومدن رحم فشار دادن اصلا نفهمیدم بی حس بودم هی چک می‌کرد درد داشتنی دارو میزدن بعد اومدن بردنم یکم از تخت جا به جا کردنی فهمیدم بعد دوباره چک رحمی یکم اونجا درد داشتم بعد با آسانسور رفتم بخش ipd اتاقم اونجام دیگه مامانم و همسرم بود دیگ همه چی خیلی خوب بود فقط پسرمو بستری کردن بردن تنفسش مشکل داشت بعد دیگه تا ساعت ۳ یا ۴ اینا هیچی نخوردم دهنم تلخ بود از اتاق عمل دیگ ملاقات و اینا بعد کم کم بهم وسایل آوردن خوردم غروبم یکم راه رفتم اولین راه رفتن فک میکردم خیلی سخته ولی نبود بعدش که کم کم بی حسی میره روز دوم یکم اذیت شدم از راه رفتن
مامان mmmmm مامان mmmmm ۴ ماهگی
سلام من سزارین کردم میخوام از تجربم بگم
حین عمل هیچی حس نکردم و عالی بود از لحاظ سوند هم یذره میسوزه ک خیلی کم و طبیعی و اصن اذیت کننده نیس
امپول اسپاینال و هم برا من بدون بی حسی زدن و اونم زیاد اذیت کننده نیود خیلی دردش کم و طبیعی بود و نمیشه گف حتی یذره غیرقابل تحمل بوده و اصلا بد نبود
عوارض سزارین بخوام بگم اینکه بضیارو مثل من چندین بار بعد عمل حتی وقتی بی حسی رفته شکمشون فشار میدن ک دردی غیرقابل توصیفه البته میگم ک همرو اینجور نمیکنن فقد بضیا ‌...
و اینکه حداقل تا س روز بعد عمل راه رفتن براادم مقداری سخته و برا بچه داری حتمااا نیاز ب نیرو کمکی لااقل تا یه هفته هس
و اینکه یه مقداری ام اولین راه رفتن بعد سزارین سخته و اینکه روز اول اصن نمیتونی تکون بخوری واقعا
بی حسی اسپاینال هم برا من درد کمر بجا گزاشته ک هنوز خوب نشده ک انشاله بهتر شه
ولی درکل تجربه بدی نبود ...
مامان پناه👧🏻🍭🍼 مامان پناه👧🏻🍭🍼 ۱ ماهگی
پارت پنجم تجربه سزارین
انگار بی حسیم داشت می‌رفت کم کم داشتم درد حس میکردم همش میگفتم من درد دارم میگفتن عیب نداره😐😂 من چون همراهامو ندیده بودم رفتنی گفتم من همراهام اینجان گفتن ن 😑 اونجا با اون حالم کلی ناراحت شدم ک ببین من رفتم اومدم اینا هنوز نفهمیدن😂نگو اونجا بودن بیچاره ها از اول
اومدن سمتم ک ببرن بخش ، اینم بگم فشارم و مرتب چک میکردن چون بالا بود میترسیدن ولی بهتر شده بود ، اومدن حرکت دادن ببرن دم در نگه داشتن ی عالمه اونجا ی نفر اومد پتو رو زد کنار شروع کرد شکممو فشار داد زیاد درد نداشتم چون بی حس بودم هنوز ولی یکم داشتم و التماس میکردم ک بسه تموم ک شد گفتم تروخدا دیگ نکنین گفت نترس تموم شد ولی نگو هنوز اولش بوده😿
بردنم بیرون مامانم تا دید منو اونجوری دارم میلرزم زد زیر گریه🥺
همراهم اومدن تا بخش رفتیم جا ب جا کردن رو تخت و رفتن من دیگ بی حسیم رفته بود و دردام شروع شده بود ولی در اون حد نبود ک نشه تحمل کرد بعد کم کم هم دردم هم لرزشم تموم شد گفتم مامان من چرا یهو خوب شدم😂گف چون همزمان چندتا باهم شیاف برداشتن گفتم پس چرا من ندیدم
با اینکه فکر میکردم بی حسیم رفته ولی نرفته بود نفهمیده بودم کی برداشتن
خلاصه ک نینیو دیدم و کلی عشق کردم و حالم خوب شده بود درد نداشتم
یه چند ساعت بعد دوباره دردام شروع شده بود اما بازم زیاد نبود مث یکم شدیدتر پریودی من پمپ درد اینام نداشتم خیلی خوب بود حالم بغل دستی هام همه داشتن و حالشون مث من بود اینجوری نبود ک پمپ درد دیگ همه چیو حل کرده باشه انگار ک پمپ همون شیاف باشه اولا همچین درد بدی نداره اون یذره هم با شیاف و مسکن هایی ک میزنن حل میشه
بارداری
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان 𝘼𝙡𝙞👼🏻💙 مامان 𝘼𝙡𝙞👼🏻💙 ۴ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت 1
صبح ساعت 4 راه افتادیم تبریز دکتر گفته بود ساعت 6 بیمارستان باش
ساعت 6 رسیدیم دقیق ازم آن اس تی گرفتن شوهرمو فرستادن تشکیل پرونده خرید لباس و خرت و پرت سوند هم نذاشتن دکترم گف لازم نیس خودمم با اینکه نذاشته بودن راضی بودم و اصلا اذیت نشدم
بعد اینکه کارام تموم شد رفتم بخش ساعت 7 و نیم
بعد ساعت 8 اومدن بردن اتاق عمل خدا خیرشون بده زیاد طولش ندادن دکترم زود اومده بود
با استرس زیاد هیلی استرس داشتم
رفتم دراز کشیدم اومدن پرده سبز رو کشیدن دستگاه فشار و اینا رو وصل کردن سرم زدن ت سرم هم بخاطر حالت تهوع دارو زدن
دکتر بیهوشی اومد پاشدم نشستم سرمو خم کردم خیلی میترسیدم آمپول زدن زود دراز کشیدن منو
کم کم پاهام داشت انگار برق میگرفت منو یجوری بود گف پاتو بده بالا گفتم نمیتونم ک شروع کردن برای عمل
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نیلـــ🌙ـــماه🐣 مامان نیلـــ🌙ـــماه🐣 ۱ ماهگی
پارت ۶ سزارین تو بیمارستان آرمان :
ساعت ۳تا ۵تایم ملاقات بود همسرم اومد
اتاقی ک ما انتخاب کرده بودیم اتاق معمولی بیمارستان بود ک دو تخته بود و ی دستشویی فرنگی مشترک داشت
اما مریض تخت بغلی بخاطر حرکات جنین ۲شب بستری بود و شانسا من ک رفتم داخل بخش مرخص شد رفت اتاق موند برا منو دخترم و مامانم ک تقریبا اتاق خصوصی شد ۲ساعتی همسرم اونجا بود و بعد رفت ساعت ۵سوند منو جدا کردن زیاد سخت نبود فقط لحظه درومدنش انگار سینمو از دهن بچه بزور کشیدم بیرون بعدش پرستار اومد برام شورتکس پوشید و پوشاک گذاشت و کمک کرد کم کم راه برم دروغ نگم اولش ک اومدم پایین از تخت خیلی درد داشتم اصلا جای بخیه اینا رو ک حس نمیکنم هنوزم درد ماساژ رحم یا همون جای بچه درد میکرد یکم راه رفتم بهتر شدم و رفتم دسشویی بعدش دیگ هی اومدن حالمو پرسیدن پرستارا و مدام میومدم مسکن و شیاف میزدن خودمم تا صب هر یکی دو ساعت پاشدم راه رفتم و دسشویی رفتم و نینی شیر دادم هر بار ک راه میرفتم بهتر میشدم ی بار ساعت ۳برام سوپ آوردن ی بار ساعت ۶ساعت ۷ام جوجه بدون برنج و فاصله ی اینا چای و نسکافه اینا
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ملوری🦢 مامان ملوری🦢 ۱ ماهگی
#تجربه سزارین

زایمان من اختیاری بود با اینکه زایمان دوم بود ولی زیر میزی دادم
روز زایمان خیلی استرس داشتم با همسرم و خواهرم رفتیم بیمارستان چون مادرم بچه هامون و نگه داشته بود اول همسرم کارای بستری رو انجام داد بعد من رفتم بلوک زایمان لباسامو عوض کردم بهم سرم زدن خیلی از سوند میترسیدم ولی درد نداشت فقط حس بدی بهم میداد مثل کلافگی رفتم طبقه بالا اتاق عمل خیلی ترسیده بودم سردمم بود بعد از پرسیدن چندتا سوال مثل گروه خونی و نداشتن بیماری بردنم اتاق شماره ۲ البته من فیلمبردارن داشتم و مدام از همه جام داشت فیلم و عکس میگرفت🤣نشستم روی تخت اتاق عمل اومدن برام امپول بی حسی بزنن یه لحظه حس کردم برق از توی پام رد شد به ثانیه نکشید بی حس شدم اون حس بد سوندم از بین رفت واقعا اونقدر درد و ترسی که میگفتن نداشت سریع خوابوندنم روی تخت یه پرده کشیدن جلوم از ترس شروع کردم به گریه کردن ولی همه دلداریم میدادن که نترس چیزی حس نمیکنی واقعا هم چیزی حس نکردم فقط انگار یکی داشت شکممو ناز میکرد حس خوبی داشتم یه دفعه صدای گریه دخترم اومد وای بهترین لحظه عمرمو برای بار دوم تجربه کردم اوردنش پیشم کلی بوسش کردم بعد از بخیه شکممو دوبار فشار دادن که بازم دردی حس نکردم بعد بردنم ریکاوری بعد از ۱۰ دقیقه بردنم توی اتاقم تا ۸ ساعت باز ناشتا بودم فقط سرم بهم میزدن بعد از ۸ ساعت گفتن مایعات فقط بخور بعدم اومدن سوندمو کشیدن من بلند شدم راه رفتم اولین بلند شدن واقعا یکم درد داشت ولی قابل تحمل بود
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آرتمیس🩷🫀 مامان آرتمیس🩷🫀 ۴ ماهگی
#تجربه سزارین پارت سوم
بعد منتظر بودم که وقتی پاهام به حس اومدن دردام شروع شه ولی با کمال ناباوری من اصلا هیچ دردی نداشتم هییییچی حتی یه ذره بعد ساعت ۸شب اومدن سوند رو جدا کردن و گفتن باید راه بری و من شنیدم بودم اولین راه رفتن خیلی سخته ولی بازهم وقتی من از تخت اومدم پایین اینقدر راحت بود برام که حتی یه ذره هم اذییت نشدم و خیلی راحت راه رفتن و برگشتم روی تخت تا دیگه فرداش ساعت ۳ عصر مرخص شدم
و تجربه من از سزارین این بود که اصلااااااا نه ترس داشت نه درد داشت هییییچی و واقعا عالی بود اینقدر راحت و عالی بود که من فکرشو نمی‌کردم حتی من یه ذره ناله هم نداشتم هیییییچی
و اینکه من توی بیمارستان ارجمند و دکترم دکتر نسیم پوردامغان بود
که عالی بود و من صددرصد راضی بودم
خدا خیرش بده ♥️
مشاهده ۶ پاسخ دیگر