۵ پاسخ

خداروشکر حال شما و نی نی خوبه
این دردها طبیعیه انشالله بعد یک هفته رو به راه میشی
مواظب خودت باش

سلام عزیزم
خدا قوت.
قدم نورسیده تون هم مبارکاااا ✨😍🌹😘

عزیزم یسوال زایمان اولت مگه سزارین نبودی پ چرا ۴۰هفته دومی زایمان شدی مگه میشه😶

بسلامتی عزیزمممم
قدم نی نی کوچولو مبارک🥰♥️

بسلامتی عزیزم🩷
امروز صبح زایمان کنیم فرداش ساعت چند مرخص میکنن تقریبا؟

سوال های مرتبط

مامان دلوین🐣🪄 مامان دلوین🐣🪄 ۶ ماهگی
پارت دوم
وقتی به هوش اومدم یه درد پریودی شدید زیر دلم داشتم بهم گفتن
پمپ درد رفتی داخل بخش بهت وصل میکنن دیگه شوهرم صدا زدن اومد بردنم داخل اتاق لباسامو عوض کردن شیاف زدن برام و پمپ درد وصل کردن
پمپ درد واقعا معجزه بود حتی یذره دردم نداشتم دیگه شوهرم فرستادن دنبال بچه خدشون شیرش داده بودن اومدن اموزش دادن چطور سینه امو بزارم دهنش گفتن از ساعت ۱ شروع کن با مایعات یواش یواش من با نسکافه شروع کردم ولی من شیر نداشتم بچم خیلی اذیته سینه امو نمیگیره
فردا صبح ساعت ۷ اومدن گفتن بلند شو راه برو🥲🥲
شوهرم اومد کمکم اول کامل تختم دادم بالا همه وزنم رو شوهرم بود نشستم لبه تخت
درد داشتم ولی رفتم تا دستشویی ولی سرگیجه داشتم دیگه شوهرم چن بار اب زد صورتم تا ۵ دقیقه بعد یکم به خودم اومدم یکم راه رفتم دراز کشیدم نیم ساعت بعد بازم راه رفتم دوباره نیم ساعت دیگه بازم راه رفتم دیگه دراز کشیدم باید حتما مدفوع کنی تا مرخص بشی و میگن هر چی راه بری برات بهتره
دیگه تا ساعت ۳ دنبال کارای مرخصی بود شوهرم و مرخص شدیم سوند رو هم همون شب نصف شب اومدن در اوردن ازم همین
بخام کلی بگم هر نوع زایمان دردای خواسته خودش رو داره
و هیچ کدوم راحت نیستن ولی من واقعا تحمل از لحاظ روحی روانی طبیعی رو ندارم اصلا بهش فکر نکرده بودم تو این چن ماه
راضی بودم الانم روز دوم هستش دراز کشیده ک اصلا دردی ندارم یکم راه رفتن برام سخته ایشالله ک همگی زایمان های خوبی پیش رو داشته باشین و بچه هاتون بسلامتی بغلتون بیاد
مامان لنا💓👧🏻 مامان لنا💓👧🏻 ۳ ماهگی
تا اینکه یهو به خودم اومدم دیدم دارن منو انتقال میدن به یه تخت دیگه اونجا خیلی درد داشتم کامل اون جاهای بخیه رو حس میکردم همش به همسرم میگفتم دارم میمیرم تورو خدا برام مسکن بزنید تا اینکه به هوش اومدم به پرستارا التماس میکردم درد دارم برام مسکن بزنید خدا خیرشون بده اونام چنتا چنتا اومدن مسکن ریختن تو سرم بعد شیاف اوردن بزور مامانم برام شیاف گذاشت یکم بهتر شدم اینم بگم نوع زایمان بستگی به بدن داره چند نفر پیش من سزارین بودن بدتر از اونا من بودم درد بدی داشتم اونا بی حس بودن نسبت به من درد کمتری کشیدن ،برا من چون بچه اولم بود سوند نزاشته بودم ولی میگفتن ظرف بیارید ادرار کنن من اینقد ترسیده بودم دسشوییم نمیومد اومدن گفتن اگه ادرار نکنی سوند بهت وصل میکنیم منم از ترسم الکی گفتم ادرار کردم تا ساعت ده شب که از تخت اومدم پایین بعدش رفتم ادرار کردم همش استرس اینو داشتم بهم سوند وصل کنن ،ساعت ده شبم چند لیوان مایعات خوردم اروم اروم از تخت اومدم پایین اینکه میگن میمیریو زنده میشی نبود سعی کنید اروم اروم بیاید پایین برا من قابل تحمل بود از تخت اومدم پایین رفتم لباسامو عوض کردم یکم تو سالن گشتم راه رفتن حالمو خیلی بهتر کرد خلاصه یه شب موندم فرداشم باید تا موقع مرخص شدنت مدفوع کنی هم خودتون هم نینی
مامان کایان 🩵🚙 مامان کایان 🩵🚙 ۵ ماهگی
تجربه سزارین پارت پنجم)
بعدش ناهار آوردن مامانم داد خوردم بعدش هی می‌رفت بچه رو میپرسید بعد ۵ساعت اومدن شن رو ورداشتن سوند رو در آوردن گفتن نیم ساعت بعد کمکیمون میاد راه برید من خوشحال شدم چون میرفتم بچمو ببینم اومد لباس بخش پوشوند کمکی بعدش بلندم کرد یکم دردم اومد زیاد نه پا شدم کم کم راه رفتم که رسیدم به آن ای سیو بچمو دیدم خدا انگار شوهرم خوابیده بود😂🥹 بعدش وضعیتشو پرسیدم گفتن خیلی خوبه و خوشحال شدم برگشتم شرت پوشیدم نوار گذاشتم و دارز کشیدم اومدن شیاف گذاشتن شربت دادن شکمم کار کنه و شب شد شام خوردم چای خوردم پاشدم راه رفتم اصلا دردی نداشتم زیاد و همه خوابیدن من فکرم پیش پسرم بود تا صبح خوابم نبرد صبح صبحانه اوردن خوردم رفتم بچمو دیدم کلا فرداش اصلا درد نداشتم انگار نزاییدم🤣 گفتن دکتر بیاد مرخص کنن شاید خوبه بعدش برگشتم دیدم فرنی آورده بیمارستان بعدش اومدن آموزش شیردهی کارت واکسن بچه رو دادن دکتر بچه اومد گفت اگه سینه بگیره مرخصه رفتم شیر دادم گرفت سینه رو گفتن ۱۲مرخص میشه برگشتم دراز کشیدم شوهر و مادر شوهرم اومدن ناهار آوردن خوردم بعدش رفتم بچه رو پرسیدم که گفتن پیامک میاد باباش بره حسابداری نامه بیاره ببرینش منتظر پیامک شدیم که دکترم اومد فداش بشم حالمو پرسید دارو نوشت بچه رو پرسید گفتم رفت دستگاه خیلی ناراحت شد تا گفتم مرخص میشه الان خوشحال شد بعدش رفت پیامک اومد مرخص شد نینی لباساشو بردم پرستار پوشوند منتظر پیامک من شدیم حالا😂 اونم اومد منم مرخص شدم همه چی رو جمع کردیم پاشدم لباس پوشیدیم دیگه رفتیم اینم از تجربه زایمان منم قشنگا امیدوارم زایمان راحتی داشته باشید همتون😘♥️