پارت ۲
رفتیم پرونده تشکیل دادیم طی این مدت بشدت کمر درد و درد زیرشکم داشتم سونو کردن که بچم عرضی بریچ بود
اومدن سوند وصل کردن که از اول فوبیاشو داشتم و. واقعا اذیت شدم
دردش جوری نیست نتونی تحمل کنی کلا درد نیست حس سوزش و تکرر ادرار داری
بعدش بردن اتاق عمل آمپول بیحسی زدن که واقعا درد نداشت
یه آمپول معمولیه دردی نمیفهمی
ساعت ۱شب شروع کردن ۱و ۱۵دقیقه نینیم به دنیا اومد
وتا ساعت دو بخیه و ریکاوری طول کشید
وزن نینیم ۳۸هفته و۰روز ۳۴۰۰
با قد ۵۰. بود
یه شب تو دستگاه موند که صبح آوردن گفتن مشکلی نداره شکر خدا
مهم ترین چیزی که میخوام بگم سزارین واقعا درد نداره
یکم دردت گرفت با شیاف کاملا قابل تحمله
ماساژ رحمی درد نداره چون تو بیحسی انجام میدن
اصلا به خودتون استرس ندین انشالله همتون مثل من زایمان راحتی داشته باشین🤲
سوالی داشتین درخدمتم خلاصه گفتم

۶ پاسخ

عزیزم یه سوال. منم زایمان دوممه. زایمان اولم تو بیمارستان سبلان سزارین اورژانسی شدم. این یکی هم سزارین میشه ولی باید منتظر درد باشم برم بیمارستان تا عمل کنن؟

بریچ بود دکترت هزینه گرفت ؟ بدون پمپ درد قابل تحمله؟

تاپیکتو دیدم خیالم راحت شدواقعا🥺

کدوم بیمارستان بودین ؟

ممنونم عزیزم

ماساژ رحم همونه ک شکم فشار میدن؟

مقالات مرتبط

بی‌حسی نخاعی برای زایمان بدون درد
بی‌حسی نخاعی برای زایمان بدون درد
تجربه والدگری؛ فاصله بین روایت و واقعیت
تجربه والدگری؛ فاصله بین روایت و واقعیت
بی‌حسی اپیدورال برای تسکین درد زایمان
بی‌حسی اپیدورال برای تسکین درد زایمان چیست؟
درد در سزارین دوم
درد در سزارین دوم کمتر است یا بیشتر؟

سوال های مرتبط

مامان سِیِّد حُسین❤ مامان سِیِّد حُسین❤ ۷ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
خب من اومدم از تجربه ام بگم
هر سوالیم داشتین بپرسین جواب میدم
من چون پسرم بریچ بود تا آخر مجبور شدم که سزارین بشم
دکتر بهم تاریخ داد برای ۲ اردیبهشت
که یکم ساعت هفت شب بستری شدم ،nst دادم و نمونه خون و ادرار بعدشم دیگه رو تخت خوابیدم تا ساعت ۶ صبح که اومدن بهم لباس دادن و انژیوکت برای سرم وصل کردن .
از ساعت ۱۲ شب ناشتا بودم حتی اب هم گفتن نخور، بعد صب قبل عمل اومدن یه امپول زدن تو سرمم که چون ناشتا بودم همون موقع حالت تهوع گرفتم و زردآب بالا آوردم که گفتن طبیعیه .
ساعت ۹ اومدن منو بردن برای اتاق عمل .
اونجا اول سوند و وصل کردن که اصلا درد نداشت فقط یکم سوزش داشت
بعدم امپول بی حسی که حتما خودتونو شل کنین و سرتونم پایین باشه درد نداره اصلا فقط یکم سوزشه مثل امپول
بعدم دراز کشیدم و بی حس شدم و عمل و شروع کردن
ادامه اش پارت بعدی میگم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان آرسام مامان آرسام ۷ ماهگی
سلام خانما منم زایمان کردم بیمارستان ثامن دکترم لیدا تکلو بود اختیاری بودم یعنی اتاق عمل آمپول به کمر میزنن واسه بی حسی همه چی عالی خداییش یعنی سرم وصل کردن بیشتر درد داشت تا به کمر
سوند هم می‌خاستم برم اتاق عمل وصل کردن بعدش بی حس شدم دیگ اصلأ درد نداشت
فقط ماساژ شکم چند دفعه آخر که بی حسی تموم میشه انجام میدن درد داره یکم
فقط من یکساعت اول یکم درد داشتم که اومدن مسکن و شیاف گذاشتن خداروشکر خیلی خوب شدم
مشاهده ۲۲ پاسخ
مامان آرسام مامان آرسام ۷ ماهگی
سلام خانما منم زایمان کردم بیمارستان ثامن دکترم لیدا تکلو بود اختیاری بودم یعنی اتاق عمل آمپول به کمر میزنن واسه بی حسی همه چی عالی خداییش یعنی سرم وصل کردن بیشتر درد داشت تا به کمر
سوند هم می‌خاستم برم اتاق عمل وصل کردن بعدش بی حس شدم دیگ اصلأ درد نداشت
فقط ماساژ شکم چند دفعه آخر که بی حسی تموم میشه انجام میدن درد داره یکم
فقط من یکساعت اول یکم درد داشتم که اومدن مسکن و شیاف گذاشتن خداروشکر خیلی خوب شدم
مشاهده ۲۲ پاسخ
مامان ماهوین 🌙 مامان ماهوین 🌙 ۲ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت سوم:
پرستار اومد بالا سرم تا سوند بهم وصل کنه منم شروع کردن به سوال که سوند درد دارع؟ امپول بی حسی درد داره؟ بعد سزارین دردش چجوریه،
بنده خدا هم گفت هیچکدوم درد نداره فقط سوند یه سوزش خاصی داره که اون یکم اذیت کنندس،منم با این حرفش یکم استرسم رفت و آماده شدم سوند وصل کنه، بخوام بگم واقعا درد سوزنی که به دست وصل میکنن بیشتر از سوند بود، سوند فقط یه سوزشی بهت میده که حسش بده من خودم نمیتونستم با سوند بشینم رو تخت و همش احساس میکردم دستشویی دارم
مشاهده ۵ پاسخ
مامان نیکی مامان نیکی ۷ ماهگی
تجربه‌ام از سزارین رو میخوام بگم…اول که کیسه ابم پاره شد ۳۷ و دو روز و چون بچه بریچ بود سزارین اورژانس شدم…بچه ۳ کیلو بود و چون تند نفس میکشید یک روز رفت دستگاه و به اکسیژن وصل شد بعدش خوب شد آمپول ریه هم نزده بودم.سزارین با بیحسی اسپاینال بود و سوند نداشتم…آمپول بی‌حسی هیچ دردی نداشت خدا رو شکر سر درد و گردن درد هم نگرفتم.ماساژ رحمی هم ندادن منو خدا رو شکر…در کل عمل رو هیچی نفهمیدم…بعدش پمپ درد داشتم که کار نمیکرد🥴😆دردم با شیاف و آپوتل و دستور دارویی خود پزشکم واقعا قابل تحمل بود…ایستادن و راه رفتن یکم سخته اونم اصلا غیر قابل تحمل نیست و خب آدم باید به این فکر کنه که گذراست…در کل الان پاهام و اینا خیلی ورم داره که طبیعیه و چون استراحت نکردم خیلی خسته‌م ولی در کل خیلی راضی و خوشحالم که گذشت به سلامتی…میخوام بتون بگم سزارین واقعا تجربه‌ی ترسناکی که فکرشو میکردم نبود…راستی من اصفهان زایمان کردم با دکتر الهه زارعان که واقعا دستشون سبک و برخوردشون عالی بود❤️
مشاهده ۵ پاسخ
مامان آیسا💖✨ مامان آیسا💖✨ ۵ ماهگی
تجربه زایمان #2✨
دیگه دکتر رسید از اتاق عمل زنگ زدن سریع بیارینش ،، منو با ویلچر بردن اتاق عمل تو تریاژ برام سوند وصل کرده بودن که اونم درد داشت،، دیگه رفتم رو تخت نشستم بهم گفت خم شو برا آمپول ،، ببینید اصلاااا بخدا درد نداشت دردش مثل همون آمپول معمولیه شما هیچی نمیفهمین ،، آمپول ک زد من دراز کشیدم بعد چند ثانیه پاهام سر و سنگین شد که نمیشد تکونشون بدی،، دکتر با دستیار عمل شروع کردن بعد ۵ دقیقه صدا دخترم پیچید تو اتاق ساعت ۱ و نیم به دنیا امد،، هم دکتر هم پرسنل اتاق عمل میگفتن دخترت خیلی واسه تاریخ ۴.۴.۴ عجله داشته نتونست ازش بگذره 😂😂
دیگه چون خونریزی داشتم یکم پروسه بخیه اینا طول کشید ،، حالت تهوع ام داشتم ،، فشارمم یهو بالا پایین میشد هی حالم بد میشد بهم انواع سرم و آمپول میزدن ..تا اینکه تموم شد و رفتیم ریکاوری.. ماساژ رحمی تو اتاق عمل انجام شد .. تو ریکاوری ام دوبار فشار دادن ک من متوجه نشدم بعد یه ساعت تقریبا ساعت ۳ شب رفتیم بخش،، اینم بگم من پمپ دردم داشتم..بخایی حساب کنی تا ساعتا ۱ ظهر من هنوز بی حس بودم دردی متوجه نمیشدم
بعد اونم با پمپ درد و شیاف واقعا قابل تحمل بود ،، موقع راه رفتنم نمیگم خیلییی راحت بود
ولی خب اونقدر سخت نبود که نشه تحملش کرد..
مشاهده ۲ پاسخ
مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 ۷ ماهگی
سلام مامانای عزیز
منم امروز صبح سزارین اورژانسی شدم دردام شروع شده بود ضربان قلب بچه بالا بود دیگه اورژانسی سزارین شدم

کل پروسه عمل نیم ساعت هم نشد
صبح ساعت ۷:۳۰ رفتم اتاق عمل
آمپول بی حسی که اصلا درد نداشت من نفهمیدم
سوند هم درد نداره خودتون شل بگیرین نترسید درد نداره
خودمم الان درد دارم خیلی کم قابل تحمل
مشاهده ۲۲ پاسخ
مامان ژیرکو مامان ژیرکو ۴ ماهگی
انقد دلم نیخواد زود این چند روز بگزره .دیروز رفتم پیش دخترخاله ام درمورد سزارینش کفت که چطورعمل کردن .یه جوری استرسم تموم شد حالا نمیدونم راست گفته یانه ولی دلم سبک شد باحرفاش .
ترس ندارم کاش همشو راست گفته باشه .
میگه سوند درد نداره درهمون حد شیاف درد داشته،معاینه لگنی درد نداره،امپول بیحسی یکم نوک سوزن درد داشته اتاق عمل ترس نداره و زود تموم میشه،ماساژ شکمی بیحس بوده چندباری که فشارش دادن .ولی اخرین بارش درد داشته چون بیحسیش رفته.
جای بخیه ایناهم همش با شیاف قابل تحمله .
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان ❤️گیسو جانم❤️ مامان ❤️گیسو جانم❤️ ۸ ماهگی
#تجربه سزارین
سلام به شما خانوما میخام تجربه سزارین رو بگم براتون که بعد از دوتا زایمان طبیعی انجام دادم.
صبح ساعت ۶ رفتم بیمارستان تا کارامو بکنم ساعت ۷ رفتم بلوک زایمان اونجا بهم سرم زدن و نوار قلب بچه رو گرفتن و در آخر سوند زدن که واقعا درد نداشت و فقط یه حس داره که چیزی گیر کرده تو مثانه ات یه ربع به هشت رفتم تو اتاق عمل و آمپول بی حسی زدن بهم که اونم درد نداشت و خیلی خوب پیش رفت.یه ربع بعد دخترم بدنیا اومد بردن لباس پوشاندن و آوردن پیش من بعد هم که رفتم ریکاوری که ماجراها از ریکاوری شروع شد .درد بی نهایت زیاد که یه دفعه شروع شد چون ریکاوری شلوغ بود زود رفتم بهش و بخاطر دردم پمپ درد گرفتم.
مشاهده ۷ پاسخ
مامان پسریم مامان پسریم ۶ ماهگی
تجربه سزارین #پارت یک
ساعت 8 طبق دستور دکتر رفتیم بیمارستان کارای بستری و کردیم آزمایش خون دادم بیمارستان آرتا رفتیم بالا ان اس تی گرفتن لباس دادن عوض کردم بعد اومدن سوند وصل کنن ببرن اتاق عمل، هیچ آثاری از ترس تو وجودم نبود فقط هیجان سوند و وصل کردن درد آنچنانی نداشت یکم سوزش که قابل تحمل بود رفتیم اتاق عمل من حالت تهوع شدید داشتم بخاطر گشنگی اونجا به دکتر بیهوشی گفتم گفت آمپول میزنیم اومد آمپول بی حسی و زد که واقعا هیچی حس نکردم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان دنیز کوچولو🎀 مامان دنیز کوچولو🎀 ۴ ماهگی
بعد سه روز اومدم تعریف کنم
من چند روزی بود درد داشتم و یک سانت باز بودم دوشنبه من ۳۴هفتع و ۶روز بودم یهو حس کردم کیسه نشتی داره رفتم معاینه کردن گفتن ۳سانت هستی کیسه نشتی داره زایمان میکنی سر بیمه اذیت شدم اومدم علوی شب نه بستری شدم درد نداشتم انقباض نامنظم تا سه صبح بعد یکم دردا مرتب شد ساعت شیش اومدن کیسه رو پاره کنن پاره کردن درد اصلی شروع شد درد کشیدم یک ساعت واییی خیلی سخت بود زور نداشتم بچه نمیومد به زور اومد بخیه زدن داستان من از اینجا تازه شروع شده رگ از داخل پارع شده بوده و بخیه نزده بود رگ خونریزی کرد طی نیم ساعت اندازه یه هندونه لابیا ام باد کرد دردی که اون داشت زایمان اصلا نداشت مردمممم یعنی واقعا بخیه ها که مینداخت من حسشون میکردم بردن اورژانسی اتاق عمل با بیحسی اسپاینال کورتاژ کردن بخیه هارو کشیدن از اول زدن برام خیلی سخت بود دو روز کامل دراز بودم سوند و پنس داخلم بود نمی‌تونستم تکون بخورم یعنی واقعا دهنم سرویس شد هم طبیعی هم سزارین شدم خیلی اذیت شدمممم خیلییی
مشاهده ۲۲ پاسخ
مامان آرن مامان آرن ۳ ماهگی
سلام دوستان من زایمان کردم سزارین میخوام بهتون تجربم و بگم چون خودم خیلی دوست داشتم تجربه دیگران بخونم
من ساعت ۶ونیم صبح اومدم بیمارستان پاستور نو دیگه یه سری فرم و....پر کردم ان اس تی و فشارمو گرفت آنژوکت زد به دستم ازمایش خون ازم کرفتن بعد تو همون بخش سوند برام زدن هنوز بی حس نشده بودم ولی واقعا واقعا اصلا حتی یه کوچولو هم درد نداشت اول بتادین ریخت بعد سوند گذاشتن بعد من و کم کم بردن اتاق عمل بهم سرم و دستگاه فشار و ....زدن کلی باهام حرف زدن شوخی کردن تا دکتر اومد امپول بی حسی و زدن واقعا اونم اصلا اصلا درد نداشت تا اینجا انژوکت که بهم زدن دردش از بقیه چیزا بیشتر بود یعنی اونا هیچ دردی نداشتن بعد هم دراز کشیدم پاهام مثل سنگ شده بود کاملا بی حس بودم ولی قشنگ کشش هایی که رو بدنم انجام میشد و خالی شدن شکمم و حس میکردم یذره درد حس میکردم ولی نمیفهمیدم که کجام فقط میگفتم درد دارم😂😊 بعدش دیگه بهم دارو زدن خوابیدم تا تقریبا ساعت ۱۱ و نیم به هوش اومدم تخت اتاق ریکاوری خیلی سنگ بود کمرم درد میگرفت گفتم یه چیز بزارین وسط گودی کمرم که پارچه اوردن تا الان سخت ترین قسمتش این بود من و از تخت ها جابه جا کردن اوردن تا بخش و تینکه شکمم و سه بار فشار دادن اونم درد داشت
مشاهده ۸ پاسخ
مامان نیلا🐥 مامان نیلا🐥 روزهای ابتدایی تولد
خب پارت دو داستان سزارین
وارد اتاق عمل شدم نگم که چه استرسی داشتم و مثل بید میلرزیدم منو تحویل اتاق عمل دادن مستقیم رفتم رو تخت اتاق عمل نشستم آمپول بی حسی به کمرم زدن و اصلااااا هیچی حس نکردم واقعا خیلی خوب بود و اصلا درد نداره نگران نباشید
آروم کمکم کردن خوابیدم دستامو بستن پرده رو کشیدن و دکترم کارو شروع کرد همش حس میکردم دکترم داره با شکمم کشتی میگیره 😅 یعنی فشار رو حس میکنید ولی به هیچ وجه متوجه درد نمیشید
دخترم به دنیا اومد آوردن نشونم دادن و بردنش کاراشو انجام بدن
دکتر منم داشت بخیه میزد و من همینجوری داشتم میلرزیدم بهم آمپول زدن لرزشام رفت و عملم تموم شد بردنم ریکاوری تو ریکاوری یه بار ماما شکممو فشار داد یه بار دکتر که بی‌حس بودم متوجه نشدم بعد که حسم رفت ماما اومد گف باید ماساژ بدم منم سفت‌ دستشو گرفتم و نمیذاشتم چون خیلی ترسیده بودم اما آروم فشار داد و خیلی درد نداشت
موقع تحویل به بخش هم دوباره پرستاری که اومده بود منو تحویل بگیره فشار داد که اونم درد نداشت البته درد داشتااا ولی قابل تحمل بود
پارت بعدی رو هم سعی میکنم زود بذارم از لحظه ای که وارد بخش شدم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان مهرسانا🎀مهراسا مامان مهرسانا🎀مهراسا ۲ ماهگی
مامانایی که به تازگی سزارین دوم داشتین چند روز بعد عمل درد بخیه ها براتون قابل تحمل و عادی شد؟ و اینکه بعد عمل دردش خیلی زیاد بود واستون؟مخصوصا اونایی که با بیحسی نخاعی عمل کردن
مشاهده ۲ پاسخ
مامان دخترم مامان دخترم ۲ ماهگی
تجربه زایمان
پارت ۳
کادر اتاق عمل خوب بودن دکتر بیهوشی آمپول به کمرمزد و من پاهام شروع به بی حس شدن کرد اما حس بدی نداشتم و سبک بودم انگار دکترم اومد پرده کشیدن و ساعت ۹ شروع کردن و ۹ و ربع دخترم به دنیا اومد تو طول عمل همه چی خوب بود که فقط از زیر قفسه سینه ام جوری چند بار فشار دادن که بد بود دردش بعدش آرام بخش زدن که خیلی خوب بود و تا ساعت ۱۰ و نیم وارد ریکاوری شدم که درد هام شروع شدن اما قابل تحمل بودن برام(من پمپ درد نگرفتم) زمان خروج از ریکاوری پرستار فشار داد رحمم رو که خیلی درد داشت و بعد وارد بخش شدم و شیاف دو سه بار زدن و دردم کمتر شد بعد ساعت ۵ شروع به خوردن مایعات کردم و راه رفتم و واقعا راه رفتن خیلی سخت بود
مشاهده ۴ پاسخ