۱۹ پاسخ

وا خب کارگر بگیرید خانوم، بقیه دلشون برات نمیسوزه خودتم دلت واس خودت نمیسوزه؟ ۵۰ تا پله بار میبری؟ با چه عقلی؟

از نظر مالی شرایط باردار شدن داری عزیزم شرایط کارگر گرفتن نداری؟
اگه اوضاع انقدر بده که شما باید با شکم حامله اسباب کشی کنی از ۵۰ تا پله، پس بیخود بچه دوم درست میکنید اون بچه چه گناهی کرده

😑😑😑😑😑😑فقط میتونم بگم متاسفم
خدا کمکت کنه

کاش خودت جدی با صاحب خونه حرف میزنی چن ماه صبر کنه

چی شد اسباب کشی کردی این خونه تون خوبه

عزیزم مامانت حق گفته با این وضع ۵۰ تا پله آخه. ؟؟سن و سالی ازش گذشته بالاخره اسباب کشی نباید ب شرایط مالی نگاه کنی و حتما باید کارگر مرد بگیری

از یه دوست آشنایی همسایه ای کسی کمک بگیرید

عزیزم ۶ ماه وقت داشتین چرا زیربار زور رفتین؟ قبول نمیکردین میرفت شکایت میکرد

کاش نزدیکت بودم می اومدم کمکت😢😢

عزیزمم😔😔😔😔😔😔.

همسرت دوستی رفیقی نداره بیاد حداقل واسه از پله پایین آوردن ؟قید این خانواده رو بزن

ولی جدی برای مامانتم ۵۲ تا پله زیاد
لحن صحبتش اصلا درست نبود
ولی کاش اصلا بهش نمیگفتی

کاش من بودم پیشت میومدم کمکت گلم

من باشم کلا باهاش قطع رابطه میکنم

شوهرت فهمید از دست مامانت گریه کردی؟؟؟

منم از این مامانا دارم

بخدا تهران بودی میومدم کمکت

خده خودش‌ کمکت کنه عزیزم، کاش میتونستی هرجور شده کمکی بگیری

وای خدایااا اخه چرا نیامد کمکت.دلم سوخت برات. خداکمکت کنع.

راست میگی واقعا

سوال های مرتبط

مامان مایا مامان مایا ۳ سالگی
خانومایی ک منو دخترمو میشناسن میدونن چقد من همیشه از دست دخترم شاکی ام😂 اینارو اینجا میتویسم بعد چند مدت میام میخونم مثل خاطره میشه 😂😂 دخترمن از صبح ک بیدار میشه دنبال بهونس گریه کنه بعدشم انقد خرابکاره تا چشم منو دور میبینه میره بهذجون دیوار ها میافته یا رژ میگیره به سر و صورتش و وسایلا میزنه عصرا ۳ تا ۷ میره مهد ۷ میاد گشنه خسته فقط جیییییغ گریه!!!! انقد اخلاقش بده اصلا باهاش بازی نمیکنم دوس ندارم بازی کنم خسته میشم حوصلمم نمیکشه! اما واسش پرستار خصوصی میگیرم بیاد بشینه باهاش بازی کنه: الان وقتی میگم فضولی میکنه در این حده که مامانم هر دفعه میاد (شهر دیگه س) نمیاد خونه من میره خونه ی اون یکی خواهرم که اونم دخترش از مایا یک سال کوچیکتره. سری اخر ک تولدم بود و همه خونه خواهرم رفتیم باز!!! شوهرم میخاس چایی بخوره مامانم انقد خسته بود از دست شلوغی های دخترم به شوهرم گفت نمیخاد چایی بخورین سریع تر بلند بشیم بریم. ازون موقع بهم بر خورده میگم دیگه مامانم اومد منم نرم!!! همیشه میرم پیششون همی میگن چقد فضوله!! امروز صبح زنگ زده مامانم میگه مایا اروم تر نشد؟؟؟ خب اخلاقشه دگ انتظار دارن یه روز صبح بیدار بشه اصلاح بشه. خلاصه شلوغی های دخترم از یه طرف حالمو میگیره حرفا و قضاوت های بقیه جور دیگه