۲۵ پاسخ

وااااا این چی بود من شنیدم حالا آخرین چهره یادت باشه که چی؟؟؟ راحت شدی بهتر غذا میخوره ماخودمون چی میخوریم که شیرمون خوب باشه واسش

بیخیال بابا چرا قضیه رو احساسی میکنی هم خودت راحت شدی هم بچه

منم گه گداری میگم از شیرمیگیرمش خسته شدم ولی باز میاد لباسمو میده بالا دلم میره میگم من غلط کنم بگیرم شیرش میدم با اون چشاش زل میزنه ب چهرم دلم میره 🥲ینی ادم افسرده میشه بعدش

یه کم زود اقدام کردی و این طبیعیه و مادر هم به اینکه بچه رو به سینش می‌چسبونه وابسته میشه.
اما حالا که شروع کردی دیگه وقفه ننداز و ادامه بده، چون اگر دوباره شیرش بدی فوق العاده آسیب میبینید.

کیان چطوره

سلام خوبی

من تصمیم گرفتم۲سالگی قطع کنم الان خیلی کوچولوعه دلم نمیاد

البته اینم بگم دوماهی که ندادم الان همه میگن شیر فاسد دادی بعد دوماه من طی شبانه روز فقط یک یا دوبار وسط خواب خیلی گریه میکرد بهش میدادم

کار اشتباه نکن دوباره نده مثه منه احمق دوماه از شیر گرفتم چند روز اسهال استفراغ شد غذا نخورد دوباره دادم حالا مثه چی پشیمونم از اولشم وقیح تر شده بیشتر شیر میخوره الان باز به سیم آخر زدم نوک سینمم درد گرفته

من تادوسال میدم گناه دارن

میشه یه بار توی خواب بهش شیر بدی که حداقل توی دلت نمونه عزیزم
بهتر بود تا دوسال صبر میکردی ولی حالا هم غصه نخور عزیزم 🌹

منم هروقت حس میکنم بهش شیرندم دلم میگیره ذات مادریه درسته جدیدا غذا نمیخوره چسبیده به شیر باز دلم نمیا بگیرم
حست کاملا طبیعبه

خانمایی که بچه هاتون رو از شیر میگیرید گوش بدید ۱ بچه خوب غذا نمیخوره و خیلی زیاد به شیر وابستس ۲ الکی از روی وابستگی بچه شیر میخوره چون بچه دیگه تو این سن اصلا با شیر سیر کافی نمیشه سیری کاذب داره و به صلاح بچس ک از شیر بگیریمش ولی بچه ها ن شیر به اندازه غذا خیلی میخورن اونا مادرا خودشون باید تصمیم بگیرن کی بچه رو از شیر بگیرن من بچم گزینه ۱ بود و ۲ ماه بچم از شیر گرفتم که غذا خوب بخوره مو چسبوندم چون میدونستم بچم دل بده سمتش دیگه نیامد غذاشو شبش خورد و خابید هراز گاهی می‌آمد سمتش و میدید هنوزم همینجوریه دیگه میرفت بازی می‌کرد ولی من وعده هاشو زیاد میگردم چون خیلی شیر می‌خورد هروقت بیکار میشد منم میان‌وعده رو میوه و خوراکی جایگزین کرده بودم اون راحت از شیر گرفته شد منم اونموقع خوشحال از اینکه اذیت نشد اذیت نشدم و این پروسه سخت بخیر گذشت ولی خودم بعد ک همه چی خوب گذشته بود دلم میخاست هنوز شیرش بدم دلم تنگ شده بود بخوره اونموقعی ک بغلم می‌کرد حتی شده بود میخاستم دوباره شیرش بدم ولی گفتم چته تورو سخت بود گذشت هرمادری باید ی روز بچشو از شیر بگیره ی روزی باید اینکارو میکردی چون من میخاستم تا ۲ سالگی شیر بدم وزن خوب نمیگرفت زود گرفتم چون غذا خیلی کم می‌خورد الانم همینطوریه غذا بعضی اوقات کم میخوره میگم کاش شیرم میدادم حداقل اونو خوب می‌خورد ولی مادرا ی پروسس مادرای ما هم همینکارا رو کردن باید اینکارو ب صلاح بچه هامون میکردیم و تمااام

دقیقا مثل من
من اصلا دلم نمیاد از شیر بگیرم وقتی دیگران میگه از شیر بگیرش گریه ام میاد

چجوری گرفتی

طبیعی عزیزم منم اینجوری شده بودم دقیقا همین حس داشتم دوباره شیر دادم ولی متاسفانه پسرم نخورد کلی ناراحت بودم

طبعی یه بابا یکم بگزره خوب میشی منم سر بچام اینطوری می‌شدم مادر خیلی روحیش حساس میشه

سعی کن بیشتر براش وقت بگذرونی چیزا ک دوست داره بهش . کیف کنه بچه ات ب ی مادر خوشحال نیاز دارع

بغضی شدم . منم دلم نمیاد بگیرم میذارم تا خودش زده بشه
عزیزم خودت اذیت نکن شما مادر خیلی خوبی هستی

منم دیشب بهش یه کم دادم انقد گریه کرد که نگو من ۵ روزه گرفتم

منم بعد عید یع ده روزی ندادم بهش و همین حسو داشتم حتی چند بار که نگاش میکردم گریه هم کردم ولی بعد دوباره مجبور شدم و بهش شیر دادم الانم پدرمو در آورده یعنی افسوس میخورم که ایکاش همون وقت کلا قطعش میکردم

عزیزم این یه دوره بعد از شیر گرفتنه آروم کن خودتو با اذیت کردن خودت ممکنه افسردگی بگیری بچه هم اذیت بشه منم بعد از شیر گرفتم این دورانو داشتم خیلیم سخت بود🥲ولی خب اینم جزئی از روتین زندگیه که باید گذرکنیم ازش

لالایی براش گذاشتم و دارم گریه میکنم اونم خوابه😭😭😭

آره منم وابسته ام
هنوزم نگرفتم دلم نمیاد تصمیم دارم تا ۲ سال فعلا بدم انشالله خودش دگ ول کنه

ابجی حال الان منو الان داری😭😭😭

سوال های مرتبط

مامان آقا مهراد❤️ مامان آقا مهراد❤️ ۱ سالگی
مامانایی که تجربه دارین میشه راهنماییم کنین ؟
مهراد ۲۰ ماهش رو داره تموم‌میکنه و به شیر به شدت وابسته هست که جدیدا باعث وابستگی شدیدش به خودمم شده، میخوام از شیر بگیرمش به خاطر همین شروع کردم یه ۱۰ روزیه وعده های شیر خوردنش رو کم کردم و با هرچیزی که فکرش رو بکنین سرگرمش میکنم که اونوقت که شیر میخواد بهش ندم و فاصله بندازم بین وعده هاش
الان گاهی مثلا ۱۰ صبح بهش شیر دادم میره تا ۲ عصر که شیر بخوره و بخوابه ولی بعدش که میخوره بیچاره ام میکنه دیگه ول کنم نیست
یا اگر مثلا بریم بیرون یا مهمونی ۴ عصر بهش شیر داده باشم میره تا ۱۰ شب که خودش بیاد درخواست کنه ولی خب تا صبحش به هیچ عنوان ازم جدا نمیشه و حتی توی خواب هم دستش از سینه ام جدا بشه بیدار میشه
هربار که کم کنم و بهش ندم بعدش قشنگ تلافی میکنه و به خاطر همین تدریجی گرفتن واقعا سختم میشه
به نظرتون مشکلی نداره من تلخک بزنم یا یه دفعه از شیر بگیرمش ؟ حس میکنم با اینجوری تدریجی گرفتن بدتر اذیت میشه
مثلا من دیروز عصر ۳ ساعت پیشش نبود و فاصله شیر خوردن۲ وعده اش شد ۴ ساعت
ولی خدا شاهده تا صبح دهنم سرویس شد از ساعت ۱۰ تا ۱۲:۳۰ که فقط تو دهنش بود بازی کرد باهاش و ولش نمیکرد بعد دوباره ۲ بیدارشده تا ۳ همین اوضاع بعد از اون ساعت ۴:۳۰ تا ۵:۱۵ توی دهنش بود .دوباره ۶:۲۰ دقیقه بیدار شده تا ۷:۱۵ هی از سر کولم بالا رفته و شیر خورده که اخر کار از خستگی بلند گفتم بسه دیگه گریه کرده بازم خورده و خوابش برد 😥😭