سلام مامانا منم بالاخره زایمان کردم دوروز پیش ولی با این جریانات خیلی به دلم ننشست وخستگی به تنم موند و ذوقمون کور شدکاش به حق آقا امام زمان هر چه سریعتر این ماجرای اسراعیل زلیل مرده تموم شه به حدی موقع زایمان درد داشتم یادم رفت برا نابودی دعا کنم مامانای که قراره این روزا زایمان کنیدحتما دعاااااا کنید

ببخشید وقت نکردم بقیشو بفرستم صب که بیدار شدم به شدت دردام زیاد شده بود نرفتم بیمارستان گفتم اذیتم می کنن بزار دردام بیشتر شه شب تاصب از دل درد هی بیدار می شدم دهنم خشک خشک جرعه جرعه آب از بالاسری می خوردم صب بیدار شدم دردام بهتر بود تا ظهر دیدم ازم لخته خون اومد ماما همراهم گفت بخاطر اون معاینه برو یه سر بیمارستان ساعت ۳ بود رفتم ۴ معاینه کرد گفت همونی سه نشدی برو دوساعت پلهارو بالا پایین کن بیا معاینه کنم التماس کردم گفتم دردام زیاده هر ده دقیقه یا یه ربع می گرفت می گفت نه باید بیشتر شه افتادم به گریه با سختی تمام یه بطری دوغو خوردم وکمکم پیاده تو بیمارستان راه رفتم پلها رو از بالا به پایین از پایین به بالا با شدت می رفتم ۷ رفتم برا معاینه گفت برو برا بستری از یور خوشحال شدم از یه ور مثل چی ترسیده بودم خلاصه بهتریم تا ساعت نزدیک نه کشید سرمو نه برام وصل کردن یه رب بعدش دردام هر دو دقیقه به شدت زیاد شد جوری که خوردم می خواستم از تخت بندازم پایین خیلی لحظه‌ای سختی بود اومد معاینه کرد ساعت ده گفت ۸ سانت شدی یه رب بعدش بردن برا زایمان وساعت ده وبیست دقیقه نی نی دنیا اومد تا اون دنیا رفتم واومدم ولی پایانش قشنگ بود ایشالله قسمت همتون❤️

تجربه زایمان سوم دوروز بود درد پریودی شدید داشتم یعنی از قبلم داشتم ولی انقباضم بهش اضافه شد گذاشتم بیشتر شه بعد با ماما همراهم در جریان گذاشتم ورفتم بعد اظهر بیمارستان چشمتون روز بد نبینه پرستار معاینه کرد گفت یک ونیم سانتی ذوق کردم گفت فعلا زوده نوار قلب گرفت ورفتم خونه یه هفته بعد دوباره انقباضام شروع شد گفتم برم دوباره برا نوار قلب معاینه یه پرستار به شدت وحشی معاینه کرد گفت کی گفته یک ونیمی به زور یک سانتی میشی نوار قلب وگرفت تو نوار قلب انقباض نشون داد بعد دکتر دو ساعت بعد از اتاق عمل اومد بیرون گفت برو تا خودم معاینه کنم وقتی معاینه کرد به حدی وحشتناک بود فک کنم همون معاینه تحریکی که می گن بودبه شدت دردم اومد افتادم گریه عین چی ترسیدم نوشت برا بستری مونده بودم اون می گفت یک یکی قبلا گفته بود یک ونیم این می گفت سه سونو آخر ازم خواست نداشتم گفت برو فردا با اون بیا بستری شی

سخت بود زایمان طبیعی یا نه
قدم کوچولوت پراز خیرو برکت

شما مگه قرار نبود سزارین بشی؟چطور شد طبیعی؟!

مبارک عزیزم قدمش خیر از تجربه زایمانت بگو

ممنونم آره عزیزم

مبارک باشه عزیزم ایشالله کوچولو خوش قدم باشه ❤️

بسلامتی و دل خوش عزیزم
طبیعی بودی دیگه؟