۱۲ پاسخ

واقعا 🥀🖤

عزیزم منم سوم خرداد مثل شما بودم😭یادم اومد چقد ذوقشو داشتیم قبلش ولی یهو همه چی عوض شد

درکت می‌کنم منم تجربش کردم دوبار
خدا رو قسم میدم هیچ زنی این درد و تجربه نکنه
خیلی سخته🥹🫂🌱

آره عزیزم واقعا سخته منم تجربش کردم
خدا برای هیچ کس نیاره

منم میخاستم دوباره اقدام کنم ک جنگ شد، خیلی ناراحتم

آخی💔😪

کاملا درکت میکنم
تو شرایطت بودم
خیلی سخته
خدا آرامش بده به دل هممون🖤🫂

الهی عزیزم رو تخت بیمارستان فقط برا دیدن روی ماه بچت بخوابی بغل بگیری درد بعد زایمان داشته باشی
الهی خدا هرچی سریع تر دلتو شاد کنه

خدا صبرت بده انشالله هر چی زودتر جاش سبز شه🖤

اره درکت میکنم منم اینجورشدم همش صدای گریه بچه‌میامدومنم همش گریه میکردم سخت ترینه

اینم میگذره عزیزم دقیقا سال پیش تو شرایط تو بودم بعدش هم یه سال افسردگی بعد سقط
خداروشکر الان باردارم
انشالله تا سال دیگه توهم تو شرایط من باشی و یه بارداری خوب داشته باشی

درکت میکنم😭

سوال های مرتبط

zeynab zeynab قصد بارداری
چقدر یه مادر زجر میکشه از زمانی که می‌خواد تصمیم بگیره به باردار شدن کاری نداریم بعضی‌ها با همون بار اول خدا بهشون نظر میکنه امثال منی هم که یک سال و نیمه منتظرم کم نیست...
مادر از لحظه‌ای که تصمیم می‌گیره برای مادر بودن، زجر و استرسه .
بعد که باردار شدی ، استرس سلامتیش رو داری
نه ماه روز و شبت یکیه که نکنه اتفاقی براش بیوفته! نکنه مریضی بگیره! نکنه از دستم بره!
بعد که زجر زایمان بگذره و با کلی درد بچه دنیا بیاد، تازه لول جدیدی از مشکلات رو به روی ادم قرار می‌گیره .
بی‌خوابی! گریه‌ها، دل درد بچه .... زردیش... شیر خوردنش ... شستنش...
تب میکنه تو جونت در میاد! دندون می‌خواد در بیاره با دردش جیگرت تیکه تیکه میشه‌...
بزرگتر که میشه همش گوشه دلت غمه که بچه فلانی فلان چیزو داره بچه من نداره! بچم دلش فلان چیزو می‌خواد من نتونم چی؟ ایندش چی میشه؟
بزرگ تر میشه قد میکشه تو میمونی یه انفجار از استرس که ایندش چی میشه؟ نکنه یکی بیاد قلبشو بشکنه؟ نکنه گیر ادم نا اهل بیوفته و ...
ولی خدا یه جوری همه این زجرا رو شیرین کرده که بقول استاد هوشنگ ابتهاج :( چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی!)
و بمیرم برا دل مادری که داغ این غم مبارک رو میبینه..‌
مامان بلوبری 🪽 مامان بلوبری 🪽 قصد بارداری
بچه ها هرچی تو تجربه سقط داشتم میخوام بهتون بگم
✅اولا اینکه درد جسمی تو هفته های زیر ۲۰ زیاد نیست. در حد یه درد پریودیه که هرچی دوز داروهارو مصرف میکنید این درد از دور ناف میاد به سمت پایین و در نهایت به واژن میرسه. بچه تو یه لحظه در میاد قبل از اون خبری نیست. یا در نهایت یه سری رگه های خونیه.
✅ ببینید هرکی همراه باشه هم ادم در این موقعیت تنهاست. چون درد جسمی قابل اشتراک نیست. درد روحی هم که خیلی زیاده و خب ادما فقط میتونن کنارت باشن و بهت دلداری بدن. پس خیلی فکر نکنید که وجود کسی میتونه درد جسمی رو از بین ببره.
✅ تا حد امکان جایی برید که کورتاژ جزو آخرین آخرین گزینه هاش باشه.با قرص میشه سقط کرد زیر بار کورتاژ نرید دخترا رحم آسیب شدید میبینه.
✅ بعد از اومدن بچه یه حجم زیادی لخته های خیلی بزرگ بدون درد ازتون خارج میشه. بعد از یکی دو ساعت ک خونریزی و لخته ها خارج میشه خونریزی خیلی کم میشه و میتونید راحت استراحت کنید.
✅ رمز دفع بقایای جنین فقط یه چیزه اونم اینه که وقتی جنین دفع شد مایعات بخورید در حد پر شدن مثانه و راه برید. وقتی کامل مثانه پر شد سرویس ک برید هر بار کلی لخته خارج میشه.
ایشالا که براتون پیش نیاد ولی تجربه خودمو گفتم که بدونید درد جسمیش اونقدر وحشتناک نیست فقط درد روحیش وحشتناکه که واقعا باید زمان بگذره باید روی خودمون کار کنیم و خودمون بتونیم حال خودمونو خوب کنیم بالاخره باید دوباره روحیه از دست رفته رو پس گرفت. من وقتی به جنینی که دفع کردم فکر میکنم هربار میتونم زار بزنم احساس بیچارگی احساس بی لیاقتی احساس تموم شدن دنیا بود برام. انگار وجودم بود اون جسم کوچیک.
درد روحی سخته خیلی سخت فقط خدا میتونه کمک کنه نه هیچ پرستار و همراه و هیچکس 💔