۹ پاسخ

پسرمنم همین بود رفلکس داست

بعضی وقتها غذا از بیرون بگیرین، الان زندگی تو بچته

سلام بزارش توی کریر و چند تا ربان رنگی اویز کن بالا سرش باهاشون بازی کنه
یا اینکه تامی تایم بزارش
اینجوری یکم فعالیت میکنه و میخوابه

بعضی روزا بچه نیاز داره که کنارش باشی خونه همیشه میشه تمیز کرد غذا هم همیشه میشه درست کرد ولی کوچولوت بزرگ میشه دیگه این روز هاشو نمیبینی
روزای اول خیلی سخته ولی بعد کمکم دل درداشون آروم میشه و باری متوجه میشه بهتر میتونی همه کار بکنی

از دلدردشونه منم بعضی روزا دیوونم میکنه

خدا قوت اکثر مامانلی این دوره مثل ما تنهان بده دست باباش بگو هر دوساعت بیار شیرش بدم برو اول استراحت کن بعد بخواب من نکردم تنهایی پدرم دراومد تو مجبور کن شوهرتو ک کمکت کنه بگو من تنها والد این بچه نیستم توهم مسئولی حداقل تا زمانی که به بازی کردن بیفته و بشه سرگرمش کرد ساعتایی که خونه ای دست تو باشه منم انسانم دیگه

خوب عزیزم لابد دلدردی چیزی داره چرا الکی گریه کنم اگر چرخیدن دوست داری بزار گهواره یا اگر میخواد پیش خودت باشه بزار کرییر ببر پیش خودت اشپز خونه باهاش حرف بزن و اواز بخون تا صدات و بشنوه من خیلی بااین چیزا نتیجه گرفتم

بستونک بده دهنش به کارات برس

بهش شیر خشک بده!

سوال های مرتبط

مامان بچم‌🩵دخترم🩷 مامان بچم‌🩵دخترم🩷 ۴ ماهگی
سلام مامانا خوبین
من دو ماهه سزارین کردم
دخترم ۴۵ روزه بود عمل لاپاراسکوپی کیسه صفرا انجام دادم
الان دقیقا دو هفتس عمل کردم تازه ده روز بود خونریزی زایمانم تموم شده بود دوباره دو سه روزه خونریزی کردم کمه ولی هستش
از یه طرفم اسباب کشی کردیم خونه جدید
خانواده شوهرم برام اسباب کشی کردن ولی هر چیزی رو همونجوری فقط از قوطیا خالی کردن چپوندن داخل کابینتا لباسا رو ندونستن چجوری بزارن داخل کمد و..
کلا خونه داغونه فقط چیدن و وسایل بزرگا رو گذاشتن سرجاشون
الان خودم میخام کم کم بلند شم کارا رو انجام بدم ولی اصلا انگار هیچ انرژی ندارم شوهرم میگه انگار همیشه خسته ای
واقعا انگار هیچ انرژی ندارم همش خسته ام
وقتی هم میخام استراحت کنم هزار تا کار هس باید انجام بدم دست تنهام
کسی ندارم
بچم هم اندازه ده تا بچه انرژی میخاد یکیو میخاد همش در اختیارش باشه
چکار کنم حوصلم هم نمیکشه خونه اینجوریه هیچ وسیله ای جای خودش نیس
چیزی میخام بردارم باید هزار جا بگردم
خونه مادر شوهرمم نزدیکمه