طلاق ب همین راحتیا نیس انقد میری میای انقد میفرستم پیش مشار فلان تا اخر بهم برگردین اونوقت یا کامل دیگ از چش هم افتادین یا همینه وضع سنتم کمه براهمینه خیلی چیزا اذیتت میکنه من خودم۱۶ساله بودم ازدواج کردم هرچی میشد شریع ب طلاق فک میکردم چندبار قهر کردم رفتم ولی میدیدم دیگ تو اون خونه اضافیم روم نمیشد چیزی ک میخام بگم بابام روم نمیشد برم در یخچالو باز کنم حصله هیچی نداشتم تو اون وضع خواهرم میگفتن قرار نیس ما کار کنیم پاشو یکاری کن فلان دیگ ازدواج کردی هرچقدم ک بد حداقل خونه خودت بهتر از همه جاس الانم ک ی بچه داری ب ایندش فک کن اگ واقعا میتونی خودتو بچتو خوب بچرخونی برو اگ از دستت برنمیاد بمون بالا سر بچت این زمونه خرابه دیگ ب هیچ کسی نمیشه اعتماد کرد فک کن نباشی بچتو بزنن گشنه بمونه و بدتر... بهت نیاز داشته باشه ظلمه با این وضع نباید بچه میاوردی حالا ک اوردی باید کنارش باشی یا ببریش یا بمونی پیشش و وز کن اون مردک باشی انقد بهش بی توجه باش ک ب وجود خودش شک کنه چای خاس بدون بحثو دعپا بریز بذار پیشش برو پیش بچت ناهارشو بده ولی تو روشم نگا نکن اینجوری ن دعوا میشه ک اعصابت خورد شه هم خودت راحتی مردا کلا همینن یکی از یکی بدتر دیگ بچه هس فقط این نیس ک بهش شیر بدی یا ی روز با تو باشه ی روز باباش وقتی تو اوردیش تو این دنیا پس همه جوره باید پاش وایسی بخاطر ی مرد نباید از کسی ک از پوست و اشتخون خودته بگذری
عزیزم من نه قصد دخالت دارم نه از نصیحت خوشم میاد اما قبل اینکه کاری انجام بدی ببین میتونی از پس مخارج بربیای میتونی با یه بچه ای ۱٠ماهه سرکاری بری اگه بری خونه پدر مادرت کنایه هاشون رو میتونی تحمل کنی منم میخواستم جدا بشم رفتم خونه پدر مادرم دیدم تیکه کناریه برگرد سرخونه زندگیت بچم پوشاک میخاست شیر خشک میخاست باید باهزارتا خجالت به بابام میگفتم بخره مهریه هم تا بدن یک سال شایدم بیشتر طول بکشه دیدم بچمم نگه نمیداره مامانم دوباره دشت ازپا دراز تر برگشتم فقط تنها چیزی که شد شوهرم مه تنعه میگه دیدی برگشتی خواهرانه میگم اگر خانوادتت پشتیوانت هستن کمکت میکنن خودت پسنداز یا درامدی داری به فکر طلاق باش وگرنه خیلی سخته با این اوضاع مملکتمون
عزیزم هر چقدر شرایطت سخت باشه برگشت ب خونه پدرت هزاربار سختتره الان لااقل میتونی حرف بزنی اونجا دیگ روت نمیسه حرفم بزنی اگ پشتوانه نداری بمون هیچکس خوشبخت کامل نیس مگ اینکه پول زیادی داسته باشی بعد ب جدایی فک کنی
همه چی ب این راحتی ک میگی نیست،
اول اینکه توافقی یه یا از طرف تو؟
توافقی نباشه پوستت کنده میشه
فککنم هممون تو شرایطی بودیم ک یه وقتایی به جدایی فکر کنیم.
ولی به این نتیجه رسیدیم که واقعیت اینه که الان خانم خونه خودتی. اگ از لحاظ خورد وخوراک تامینت میکنه ، یکی دوسال تحمل کن ، تا بچه ات بزرگتر شه.
یه راه ساده واسه آرامشت اینه که هیییچ انتظاری از همسرت نداشته باشی. نه محبت، نه کمک، نه درک .
پرونده مهریت که افتاد رو کار
بعد برو درخواست طلاق بده
بچه هم تا هفت سالگی دادگاه میده ب مادر
اما نفقه بچه به عهده پدره
برو دادگاه مهرتو بزار اجرا اول
عزیزم یه چیزیو خواهرانه بهت میگم
بدهیچ عنوان تو این دوروزمونه اگه پشتت پر نیست طلاق نگیر
زمانی طلاق بگیر ک حسابی ازش پول و طلا جمع کردی
ک حداقل اگه جداشدی بتونی یه خونه و وسیله بگیری برا خودت یا یه ماشینی بزاری زیرپات
حداقل روزایی ک بچت میاد پیشت توی آرامش باشه
نه بخوای سرگردون باشی
اگه واقعا قصدطلاق داری ب هرنحوی ک شده کمکم ازش پول بگیر جمع کن طلا بخر اونموقع ترکش کن
چون الان دیگه تنها نیستی بچت هم هست
ایشالا که هرچی خیره برات اتفاق بیوفته عزیزم 🫶🏼
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.