۱۰ پاسخ

الانم ما باید دست به دست هم با کمک هم ازین بحران ها عبور کنیم
باید یکم تحمل سختی کنیم تا این غده سرطانی شرش کنده بشه به حول و قوه ی الهی انشالله
اینا غده سرطانن در تمام طول تاریخ ظالم و زورگو بودن همه کشورا به جون هم میندازن کشورا رو بدبخت و ضعیف میخوان تا خودشون سلطنت کنن
سوریه و اوکراین به جون هم انداختن هند و پاکستان به جون هم ایران و عراق به جون هم
سالها تو‌عراق و افغانستان و لیبی و یمن لبنان و فلسطین جنگ و ظلم کردن اونا رو عقب مونده نگه داشتن
اینا مثل سگ هارن اگه بترسی بهت حمله میکنن ولی اگه محکم بایستی مثل سگ فرار میکنن

هجوم اوردنو بی رویه خریدنم درس نیس درسته از سر خوشی نیاوردن ولی قرار نیس برای ماهایی که زندگیمون اینجاس قحطی بیارن

اون خانم داره بی فرهنگی میکنه این کارو درستو عادی جلوه ندین میری فروشگاه ۸تا بسته ماکارونی برداشته دوتا بردار بذار بقبه هم بخرن قرار نیس یکی بخوره بترکه یکی چیزی بهش نرسه شمال حتی دهاتای روی کوهش نونوایی داره واین خانم داره دروغ میگه میخواد فریز کنه

بنظر منم کار خانوم درست نیست همینان ک باعث فشار روانی ب مردم میشن مردم فکر میکنن قحطی اومده.مامانم دیروز می‌گفت انشاا... آنقدر ارزون بشه اینایی ک اینجوری احتکار کردن ب غلط کردن بیفتن.

سلام خواهش میکنم به اندازه هممون خریدکنیم قحطی نیاد

عزیزم چقدر مهربونی واقعا همینطوره 🥺🥹 الان وقتشه کنار هم باشیم کمک هم
یادمه یه کتابی که درباره جنگ میخوندم خانم بلغیس بود می‌گفت ما رو از شهر بیرون کردن به زور چون در خطر بودیم ولی ما نمیخواستیم بریم مجبور بودیم رفتیم شهر دیگه یکی از شهرا می‌گفت خیلی بد رفتار کردن یکی شهرا خوب بودن ما جنگ زده بودیم بخاطر خوشی نرفته بودیم همون شهر روستای مرزی خودمون برامون ارزو بود برگردیم

بخدا ما از سر خوشی و تفریح از تهران نیومدیم بیرون
یکم مراعات کنیم
همینجوری حالمون بده خونه و زندگیمونو رها کردیم از شهرمون خارج شدیم اومدیم خونه فامیل سربار شدیم بخدا همه چی خودمون آوردیم ولی چون خونه طرفیم حس خیلی بدی دارم فقط از خدا میخوام زود تموم بشه زیر منت کسی نباشم😭😭😭

پایتخت هم شکرخدا امن و امانه و همه چی فراووون خدا زیادترشم کنه🥺برای ایجاد رعب و وحشت گفتن تهران رو خالی کنید مردم فرار کردن.
من تهرانم و تا آخرین لحظه عمرم تهران میمونم چون اولا جایی رو ندارم برای رفتن دوما آدم منت کشیدن نیستم

من خونم گیلانه واصلاجمع نکردم به جان دخترم فقط برنج گرفتم چون نیازداشتم ده کیلوتامام مرغ برایخچال ۲ تااصلاخریدهای زیادنکردم ونمی کنم واگه جنگ بشه نمی تونیم که یخچال و.... باخودمون ببریم جون خودمون وبایدبرداریم بریم

وای خواهر الان رفتم ماکارونی بخرم هیجا نداشت قفسه ها خالی فروشگاه ها ها شلوغ گریم گرفت

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
سلام صبحتون بخیر عشقای من 🥰🥰
قبول دارید وقتی یه دکتر احمق فلان شده ای تخم ترس رو تو وجود آدم بکاره دیگه اثراتش تا پدت ها تو ذهن و روح آدم می مونه ؟؟؟حالا هر چند خودت با چشم خودت ببینی و تجربه کنی و بفهمی اون چیزی که دکتر بهت گفته نیست اگه بگم خدا لعنتش کنه میگید انرژی منفی نفرس نفرینش نمی کنم دعاشم می کنم‌که بالاخره باعث شد من صد خودمو واسه بچه هام و به خصوص ماهلینم بزارم و نتیجشم به چشم ببینم نمیگم ماهلین من مشکل نداشت چرا داشت اونم فقط به خاطر تاخیر در رشد بود ۹ ماه کاردرمانی ذهنی و گفتار درمانی بردم ۶ ماه هم جلسات روانشناسی با تمرینایی که داد باعث شد ضریب هوشی دخترمو ببرم بالا هر چند اون دکتر به خاطر پولش قبول نداشت می گفت باید همچنان بیاد ولی ویزیتش شد ۸۵۰ ما هم شرتیط نالی خوبی نداشتیم دیدم خیلی بهتر شده ادامه ندادم نبردمش الان یکماه بیشتره خودمم‌کهوتو خونه صد خودمو گذتشتم و میزارم فقط یه حرفی رو که من زد باعث شده همیشه استرس داشته باشم براشون به خصوص واسه ماهلین این دکتر احمق به من می گفت دخترت میره مدرسه ی استثنایی یا می گفت بچت کلاس اول رو نمی تونه رد کنه اینارو مدام تو هر جلسه برای من تکرار می کرد دختر من خیلی خجالتی بود بعد الان خیلی بهتر شده اگه اونجا از خجالتش جواب نمیداد یا مسخره بازی در میاورد می گفت این مشکل داره و خیلی قاطع هم رو حرفش بود در صورتی که ماهلین اصلا اینجوری نیست الان دقیقا هم سطح خواهرش شده خیلی زود یادمیگیرن همین صبحی که داشتم لباساشون رو تنشون می کردم بهشون نسبت هارو یاد دادم چون یادشون نداده بودم فعلا از نسبت خواهر بابا و خواهر مامان شروع کردم چون هم جز سوالات سنجشه هم جز سوالات ِزمون ورودی کلاس اولشونه