میخوام یه مشورت بگیرم 😢 درد و دل......
دیروز نیهان میخواستم ببرم پارک کلا یه کوچه فاصله تا پارک دخترم سوار کالسکه کردم دختر جاریم اومد باهام اونم ۱۱ سالشه یه دفعه یه موتوری اومد رد شد و یه کاغذ انداخت رفت نمیدونم توی کاغذ چی بود بدنم یخ زد ترسیدم رفتم تاپارک ۱۰ دقیقه بودم برگشتم خیلی ناراحت و عصبی شدم بعد احساس میکنم میشناسمش انگار قبلا دیده بودمش یا شوهرم میشناسه نمیدونم نگفتم به شوهرم بنظرتون بگم یا نه خیلی میترسم😭😭😭

بارداری جنین زایمان کودک

اگه شوهرت بد دل هست چیزی نگو چون بعد این دیگ نمیزاره پاتو از خونه تنها بیرون بزاری و ممکنه هرچی بشه بهت بدبین بشه

برچی می‌ترسی عزیزم به خاطر یه آدم مریض کاش حداقل کاغذ رو بر میداشتی می‌دیدی چیه توش

خب کاغذوبرمیداشتی نگاه میکردی،من اصلاتنهاجایی نمیرم اگه ماهان خیلی اذیت کنه توکوچه دم درباکالسکه میچرخونمش اونم همسایه هابیرونن

تو ک کاری نکردی از چی میترسی اگ شوهرت بددل نیس بش بگو

عزیزم تو اگه از خودت خاطرجمعی اصلا جای نگرانی نیست!

از چی میترسی😟😐

اگه کاغذ رو برمیداشتی لازم بود بگی
اما اگه یبار دیگه این حرکت رو زد حتما بگو ب همسرت

عزیزم برا چی می‌ترسی گور باباش
اگه حس میکنی نیازه به همسرت بگی و همسرتم آدم حساسی نیست و بهت اعتماد داره بگو و اینکه اگه اماکانش هس دختر جاریت بره همه جا بگه بگه اول تو بگو به همسرت وگرنه کلا بیخیال شو تو که کاری نکردی بخوای بترسی اون طرف روانی بوده دیگه

اون یه غلطی کرده تو چرا میترسی
به شوهرت بگو ولی خیلی بزرگش نکن که نذاره دیگه تنهایی بری بیرون

به نظرم نیازی نیس بگی اگه انگار همچنین چیزی ندیدی اگه یک وقتی هم پیش اومد گفت بگو اصلا متوجه نشدم که کسی این کارو کرده

بنظر من نگو ی چیزی بوده وتموم شده اگه شوهرت بد دل باشه برات بد میشه

اگر هم برا شما باشه تو که نخوندی توش چی بوده، فراموش کن به شوهرت هم چیزی نگو

خب اصلا از کجا معلوم کاغذ رو برا شما انداخته

من حتی پسرایی ک تو خیابون بم‌متلک میگن رو ب شوهرم میگم🤣🤣🤣🤣بگو بابا هیچیو پنهان نکن

قدیما تو کاغذ شماره مینوشتن میدادن دخترا😂

ترس نداره گلم بگو هیچ وقت این چیزا رو قایم نکن بگی بهتره من سعی میکنم این چیزا رو بگم به همسرم

کاغذ نخوندی؟

چی نوشته بود توش؟

خب کاغذو مگه برداشتی؟