تجربه زایمان طبیعی برای بار دوم

۱۰ پاسخ

اگر سوالی دارید بگین جواب بدم

ساعت ۳ دیگه دردها به اوج رسید که گفتن تو دردها زور بزن و نفس بگیر..دکترم هم همون موقع ها اومد و من آخراش گفتم بزارید بلند بشم برم آبگرم بگیرم روی خودم که دکتر گفتن کمکش کنید بلند بشه اما مواظب باشید که سر بچه یهو نیاد
رفتم یه آبگرم گرفتم یکم انرژی گرفتم و اومدم روی تخت و زور زدم و در نهایت فشار زیادی حس کردم و متوجه شدم که داره سر بچه بیرون میاد که سریع دکتر و ماماها اومدن و بچرو گرفتن گذاشتن روی سینم
ساعت ۳:۴۰ به وقت ۲۸ خرداد

مجدد برام وان رو پر کردن و بردن داخل وان و بهم ورزش دادن و یک ساعت داخل وان بودم..دردهاش تایمش کوتاه شد ولی چون داخل وان بودم خیلی کم درد رو حس میکردم بیشتر انقباض رو می‌فهمیدم
دیگه آخراش از گرمای وان گرمازده شدم و منو آوردن بیرون ساعت ۲.۵ بعدازظهر بود..
معاینه کرد و گفت کیسه آب نشتی داره و همزمان معاینه تحریکی هم انجام داد و کیسه آب پاره شد کامل..و گفت ۷ سانت شدی و الان دردات زیاد میشه

من انقباض رو حس میکردم اما دردی نداشتم ..بعد از اینکه نوار قلب گرفتن گفتن بیا از تخت پایین و روی توپ موقع انقباضات ورزش کن و من حدود ۱ ساعت ورزش کردم و دوباره معاینه شدم با دهانه رحم ۴ سانت

ساعت ۱۱:۱۵ دقیقه صبح سرم فشار رو وصل کردن و یهو تمام بدنم داغ شد و گفتن الان انقباضات شروع میشه

وقتی رفتم بیمارستان ماما معاینه کرد گفت ۲.۵ سانت هستی اما سر بچه یکم بالا هست و به پزشکم گفتن و ایشون دستور بستری رو دادن

اینم بگم که هیچ درد و انقباضی هم نداشتم و فقط بعد از معاینه دکتر لک و خونریزی داشتم

من ۳۹ هفته تمام با توجه به شرایط موجود از دکترم خواستم با آمپول فشار کمک کنه تا زایمان کنم
البته دو روز قبل از اتمام ۳۹ هفته رفتم پیش دکترم و معاینه تحریکی شد.با دوسانت دهانه رحم باز و نرم
و روزی که ۳۹ هفته تمام شد صبح ساعت ۱۰:۳۰ رفتم بیمارستان تا بستری بشم

بگوووو بگوووووو

خب...

سوال های مرتبط

مامان معراج مامان معراج روزهای ابتدایی تولد
مامان آوینا مامان آوینا ۱ ماهگی
مامان کوچولو مامان کوچولو ۱ ماهگی
مامان آیلین و یاسین💙 مامان آیلین و یاسین💙 ۲ ماهگی
مامان کارن مامان کارن روزهای ابتدایی تولد