۶ پاسخ

هرچی بزرگ تر میشیم
دنیا مزخرف تر میشه
دیگه نه مهمونی حال میده نه خرید نه. تفریح نه دورهمی
واقعا هیچی حالمو خوب نمیکنه
به نظرم یکی باید بیاد مارو نجات بده 🥲

من عاشق دونگی بودم

یه قسمتش آنقدر واسم مهم بود که به خاطرش حنابندون دختر داییم نزفتم..اون قسمتش واسم حساس بود
...از وقتی شوهر کردم دیگه اون روزای بی دغدغه مردن🥺

منم🥴

پست قبلی من رو حتما بخون❤️❤️❤️

الانم میشه حال دل هامون خوب باشه عزیزم فقط درگیر دنیاشدیم همه فکروذهن مون شده دنیاو پول

پاشو بریم اون زمونا

سوال های مرتبط

مامان امیر علی مامان امیر علی ۵ سالگی
سلام خوبین
لطفا خواهش میکنم هر کس پیام من رو میبینه جواب بده
من ۲۲ سالمه سه تا بچه دارم بچه هام ۵ و ۲سال و ۶ ماه و بچه کوچیکم ۹ ماهشه
یعنی ۹ ماهه زایمان کردم همیشه افسردگی رو حس میگردم ولی الان خیلی خیلی شدید شده یعنی روی تمام زندگیم اثر گذاشته رفت و آمد دیگه با کسی نمیکنم بچه هامو جایی نمیرم فقط از خونه خودم میرم خونه پدرم که اگر اهر روز نرم اونجا تو خونه دق میکنم اصلا خونه خودمون دوست ندارم اگر تنها باشم خونه با بچه ها دق میکنم دائما استرس و دلشوره خیلی خیلی زیاد دارم روی مریضی بچه ها خیلی حساس شدم و میترسم و خودمو اینطوری قانع میکنم که پیش کسی نرم و کسی پیش من نیاد حتی بچه هامو پارک نمیبرم که یه وقت مریض نشن آخه من داخل زندگی خیلی تنهام یه شوهر دارم که اصلا بهم اهمیت نمیده و کمکم نمیکنه اصلا و مدام بهم دروغ میگه در کل کلا درحال استرس و دلشوره و نگرانی ام همش احساس میکنم می‌خواد یه اتفاق میفته نمی‌دونم چیکار کنم واقعا دیگه زندگی کردن برام سخت شده دلم حتی مرگ می‌خواد تا ذهنم خاموش بشه و به آرامش برسم مدام بچه هامو داخل خواب و بیداری چک میکنم که یه وقت زبونم لال تب نداشته باشن یعنی به معنی واقعی مغزم به مشکل خورده نمی‌دونم چیکار کنم کمکم کنید لطفااااااااااا