۶ پاسخ

عزیزم اکثر مردها و اطرافیان همینن،سعی کن نگی،منم میگفتم میگفتن تربیت با مادره😐دیگه نگفتم بجاش روی خودم کار کردم عصبانی میشدم نفس عمیق میکشیدم اون فضا راترک میکردم چند لحظه و برمیگشتم زانو میزدم با لحن آروم و بچگانه براش میگفتم مثلا این کارت خوب نبود،یا بیا باهم مرتب کنیم واقعا جواب میده

آفرین. شوهرمنکه‌احساس میکنم‌ دیگه لج کرده با‌بچه. کافیه یکم‌آب از دستش بریزه روفرش. سریع میگه‌چرا ریختی واقعنم‌انگار این‌بچه‌۴۰‌سالشه
تقصیر خود خرم بود

خیلی پدرا کمکن.واقعا مادر واس بزرگ کردن بچه خیلی آرامش داره.اما یسری پدرا هم مثل شوهر من هیچ کمکی نیستن

دقیقا با حرفت کاملا موافقم👌🏽

منم دقیقا دیگه نمیگم

من که اگه چیزی درباره بچه ام به شوهرم بگم میگه تو بیمار روانی هستی و اصلا نگرانی‌های یه مادرُ درک نمیکنه هزارتا عیب و ایراد رو خودم می‌ذاره منم دیگه چیزی نمیگم چون بدتر عصبیم می‌کنه واقعا نمی‌دونم چرا این مردها اینقدر نفهمن؟!
خودش هرچی از مشکلات سرکارش میگه من باهاش همدردی می‌کنم ولی اون انگار که نه انگار😔

سوال های مرتبط

مامان معجزه زندگیم مامان معجزه زندگیم ۳ سالگی
سوال: سلام خانوما دلم خون شده از دست پسرم هر روز میگه بریم پارک با دوستام بازی کنم منم میبرمش ولی متاسفانه هر روز یا کتک میخوره یا حلش میدن همش باید بیوفتم دنبالش از کت و کول افتادم امروزم دوباره همین اوضاع بود آخر سر همین قضیه با یه خانومی دعوام شد تمام انرژیم گرفته شد دارم بهش میگم جلو بچت بگیر بچمو حل نده اگه افتاد طوریش شد من چیکار کنم دختر سه برابر سن بچمو داشت در اومده به بچش میگه مامان خوب کاری کردی هر کی زد تو هم بزنش اصلن تعجب کردم گفتم خانم پسر من کوچیکه زورش به بچه ی شما نمیرسه که بخواد بزنتش در ضمن من اصلن به هیچ وجه یادش ندادم به کسی بزنه یا حتی تلافی کنه . پسرم خیلی بچه ها رو دوست داره ولی اونا اینجوری موندم فردا پس فردا تو جامعه چیکار کنه با این اوضاع خیلی غصم گرفته . نه از سری قبل که خانومه اومد معذرت خواهی کرد نه از این خانوم که اینجوری رفتار کرد به خدا آدم میمونه چی بگه . به من میگ چرا پشت سر بچت راه افتادی برو تو هم مث ما تو چمنا بشین . بنظرتون با این جور آدما چجوری باید برخورد کرد مگه من میتونم اینقدر بیخیال باشم بشینم بقیه بهش آسب بزنن منم چیزی نگم بچه ی من فقط سه سالشه خودش نمیتونه از خودش دفاع کنه . خلاصه خیلی حالم گرفته شد
ه