مامانا از وقتی اومدیم شهرستان احساس میکنم دخترم لجباز شده شاید سنش میره بالا اختضای سنشه نمیدونم اما همش میگه بغلم کنید بازی کنید باهام اینجا همش بغلش میکنن میبرنش حیاط اینور اونور میگم شاید بدعادت شده ازطرفیم میگم شاید بزرگتر شده اخلاقش اینجوری شده اعصابمو بهم ریخته همش نق میزنه گریه میکنه شایدم دندون میخاد دربیاره نمیدونم
امروز همش گریه میکرد گفتم بغلش نکنید بدعادت شده

منم همینطور منم

بد عادتش كردن

باورت میشه پسر منم اینجوریه هر جا میریم همش میچسبه بمن نق میزنه ب محض اینکه میام خونه خودمون بازی میکنه خوب می‌خوابه

داره ب ۸ نزدیک میشه لجبازیش طبیعیه

دختر من ک اصلا دوس نداره کسی بوسش کنه بغلش کنه خونه هرکسی میریم داستان داریم از بس گریه میکنه

پسر منم همیتطوره میرم خونه بابام زهرمارم میکنه

اب به اب میشن
استامینوفنش بده
ما چهار روز رفتیم مشهد
زهرمارم کرد
برگشتیم خوب شد