بچه ها من استرس گرفتم . یه خیر ندیده ای اپلیکاتور استفاده شده ی کثیف رو انداخته تو اسانسور .
من ندیده بودم اصلا چ ظهر بیرون چ شب برگشتنی . ساعت ۱۱ شب رفتم بیرون دیدم گوشه اسانسور افتاده کثیفم هست .
داشتم به همسرم میگفتم یوقت دست نزنید یا با کفشتون نندازید اینور اونور ببینیم صابخونه در وامونده رو باز میکنه ببینه تو اسانسور هم دوربین هست ببینه کی انداخته
بعد دخترم گفت اونکه یچیز سفید افتاده تو اسانسور صبح ما رفتنی پایین هم بود فرهان با کفشش بازی میکرد 😭 همش میگم دست اینا نزده فرهان ب کفشش دست نزده باشه یهو بماله دهنش .
تو همین نیم ساعت فرهان دوبار مدفوع خلطی داشت . میگم نکنه یوقت فرهان دست زده باشه ذهنم آروم نیست 😭😭😭
حالا فردام ببینم اونجاست میرم میگم لطفا رسیدگی کنید این چه کثافت بازیه
میتونی زنگ بزنی بما بگی چرا بچت تو خونه ک تو چهاردیواری جیغ میزنه . ولی جایی ک مشاع و رفت و امد هست رو کوری





.

۲۰ پاسخ

وااااااین این چ سمی بوددد
میگم نکنه از پلاستیک زبالشون افتاده؟

اپلیکاتور چی هست؟

خاک تو سرشون خب اجی اگه خیلی اعصابت بهم ریخته برو پیش مدیر ساختمون بزن ببین مال کی بوده و ازش خواهش کن که بذار اون قسمتی که فرهان هست تو آسانسور ببینی ولی انشالله که دست نزده باشه

چ آدمای بی فرهنگی پیدا میشن

چرا بعضی از این خانوما اپلیکاتور رو نمیدونن چیه

میبردی به دکتر میگفتی

چقدر میتونن بی شخصیت و بی فرهنگ باشن اخه
حالا خوبه میدونن دوربین هست
حتما به صاحبخونه تون اطلاع بدید عزیزم که دیگه تکرار نشه

واای 🥲😐چقدر بی فرهنگ بوده طرف منم جای تو بودم الان دیونه شده بودم انشاالله که دست نزده

این چ کاریه اخه .‌‌‌‌‌‌‌😬😬😬😬..... خیلی ناراحت شدم
انشاالله ک دست نزده بهش .
به دلت بد راه نده .
ولی حتما پیگیری کن.

خییلی بده خدا لعنت کنه اینجور افراد بی فرهنگ و منم یه بار در حیاط خونمون نوار بهداشتی دیدم طرف حالیش نمشه ادم نیستن

شاید ی نفر زباله می برده بیرون از داخل کیسه زباله اش افتاده متوجه نشده

چقدر بی فرهنگ

خب دوربینو چک کنه پسرتو ببین خیالت راحت شه

وای چقدر بی‌شعور بوده
خدا نگذره ازش

نگران نباش مدام‌ آب و مایعاتش بده

اگه چیز کثیف تو دهنش کنه تب میکنه
اگه نکرد یعنی نکرده تو دهنش

این ک خوبه
یبار کاندوم در دم خونه ما افتاده بود
سمی بود برا خودش
وع

وااااای کثافتاااا😑😑

اپلیکانور چیه

اپلیکاتور چی هست؟

اپلیکاتور چی بوده چقد کثیف اخه بیشعورن ملت

ب دلت بد راه نده

سوال های مرتبط

مامان فرهان 🧚🏻‍♂️ مامان فرهان 🧚🏻‍♂️ ۲ سالگی
در برابر بهونه گیری بچه هاتون چیکار میکنید ؟؟ من واقعا رد دادم .
فرهان سر همچییییی جیغ میزنه و گریه میکنه .
با تمام لجبازی و غیره کنار میام الی این جیغ زدنه یعنی بشدت بهم میریزه منو
متاسفانه تو کل این ساختمون شانس واحد ما و بغلی دیوار اتاقمون پیش ساخته هست و کلا صداهامون وسط خونه همدیگست . همسایه بغلی اینو نمیدونه .
فک میکنه فقط صدای ما تو خونه اونه نمیدونه ک خودش هرشب مهمون داره صدای خنده و حرف زدن خودش و مهموناش دقیقا وسط خونه ماست .
توی راپله موقع خداحافظی با صدای بلند صد بار خداحافظی و حرف و خنده .
در آسانسور رو هر زمان از شبانه روز میکوبن .

رفته به صابخونه گفته صداشون زیاد بچشون داد میزنه . ( و فک میکنن ما بچه رو میزنیم یا اذیتش میکنیم داد میزنه در این حد خر )

از اینور هم خب بچس راه میره بازی میکنه صابخونه هم طبقه پایین ماست و یه آدم مجرد ۴۵ به بالاست .
میگه اصلا نباید صدا بیاد مگه میشه ؟؟
هیچکدوم بچه ندارن نمیدونن درک نمیکنن . همه ی این سرو صداها تو چهاردیواریه خونست .
من اصلا اجازه نمیدم بچه هام تو پاگرد واحد سروصدا کنن . بعد اونوقت اینارو نمیبینن .
حالا ما دوماه دیگه وقتمونه و میخوایم از اینجا بریم . بنظرتون موقع رفتن هم دیوار اتاق رو بگم ؟ هم اینکه بگم مهمونات واسه خودت عزیزن کسی دوستنداره هرشب ساعت ۱ ۲ شب تو پاگرد واحد صدای خداحافظی و خوش بش نصفتون رو بشنوه حالا ما هیچی نگفتیم احترام سنتون رو نگهداشتیم کسی دیگه قبول نمیکنه .
بچه های من اگه سروصدا داشتن دیگه این تویه خونه بوده نمیتونم چسب بزنم دهنشون یا دستو پاشون رو ببندم اونم بچه دوساله که واقعا خیلی وقتا کنترلش سخت میشه متوجه نیست .



.
.
مامان نیل مامان نیل ۲ سالگی
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
غروب پسرم رو بردم‌بیرون این موضوع واس یه بار دوبار نیست برنامه هر سری. بیرون رفتن پسرم بالغ بر۵۰تا توپ داره هر بارم برم بیرون یه توپ میبرم ولی دست هر کسی توپ ببینه همونو میخاد به حدی پایکوبی میکنه که من برم رو بزنم توپ اونا رو بگیرم در صورتیکه توپ خودش تو کالسکه هست یه ماشین جیپ سبز داره دقیقا عین همونو یعنی من تعجب کردم فک کردم مال خودشه یه بچه به اون ماشین یه بند بسته بود و می‌کشید بعد قرض گرفتن توپ اونو دید خابید کف زمین در صورتی‌که‌ من همون کارو تو خونه میکنم مثلا بند میبندم به ماشینش میکشه وبازی میکنه خابید و شروع کرد به گریه و منو می‌کشید که اینو میخام کلافه اونم قرض گرفتیم اون بچه هم همش غر میزد ماشینشو میخاد دیگ با کلی وعده وعید گرفتیم یه بچه دیگه دید ماشین مجیک داشت بعد اونو خواست باورتون نمیشه اونم گرفتیم کمی هم اونو سوار شد یه خانمه اونجا بود گفت من دوتا بچه بزرگ کردم اصلا اینطور نبود خلاصه بگذریم با آک اومدم خونه الان کف خونه پر ماشین هست سمتشون نمیره واقعا دارم دیونه میشم از بیرون. رفتم میترسم چرا مادرای دیگه بچه هاشون رو میبرن بیرون اصلا به مادراشون کار ندارن فقط میرن بازی اونا هم میشینن
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
خواهشا کسی نیاد اینجا نصیحت بنویسه راجع به چیزی که میخام بگم امشب پسرم رو برده بودیم پارک یه پارک تو یه منطقه ی بالا شهر همه بچه ها تو قیمت وسایل بازی خوشتیپ بودن و تمییز و مرتب پسر من افتاده بود دنبال بدتیپ ترین بچه ی دنیا والبته شلخته ترین و نچسب ترین که یعنی واقعا خواستنی نبود من اصلا به ایناش کار ندارم خیلی چرک بود و کفش نداشت جورابم نداشت فقط این یه دونه بچه تو پارک اینطوری بودپسر من ثانیه ای ولش نمی‌کرد مدام دنبالش میرفت هر کاری اون میکرد اینم میکرد با همون پاهای برهنه مثلا دویید رفت تو دشویی پارک که شوهرم بدو بدو رفت پسرم رو گرفت ما جفتمون خیلی مایه شدیم ولی من چیزی نگفتم بغلش کردیم رفتیم نگم چه اشکایی می‌ریخت واس اون بچه چون مطمئنم پارک نمیخاست اصلا بازی نکرد فقط چسبیده بود به اون رفتیم یه پارک دیگه که از دلش دراد مطمئنم باورتون نمیشه اینجا هم رفت نچسب ترین و نخواستنی ترین و کثیف ترین بچه رو انتخاب کرد ما شُکه شدیم شوهرم خیلی خیلی ناراحت شد گفت لابد بزرگم شه میخاد بره دنبال آدمای به درد نخور این بچه هایی که میگم دقیقا اونایی بودن که پدرومادراشون تو پارک ولشون کرده بودن واصلا نمیدونستن کجا هستن من بارها از پسرم وقتی میبرمش بیرون این حرکت رو دیدم ولی به شوهرم نگفتم ولی واقعا فکرم رو مشغول کرده چرا باید بره دنبال بچه های کثیف اونایی که کسی کاری باهاشون نداره شلخته هستن و......
مامان نیل مامان نیل ۲ سالگی
تاپیک مامانایی که از خودشون راضی هستن رو دیدم افسردگی گرفتم😂🥲
من کل وقتم برای دخترمه ولی واقعا راضی نیستم از خودم دخترمم از من راضی نیست😁
مثلا میبرمش پارک بازی میکنم و کلی بیرون وقت میگذرونیم بعد برگشتنی چنان با جیغ و داد و قشقرق برش میگردونم که کلا حس خوبی برام نمیمونه
داروهاشو از اول نمیخورد و بعدش انقدر گریه میکرد و تف میکرد که پشیمون میشدم حتی مریض شدنی من نمیتونم بهش شربت بدم هرجورشم امتحان کردم الان فقط زینکشو میخوره اونم تو لیوان با رشوه و جایزه
علاقه خاصی به تمیز کردن خونه و غذا پختن اینا دارم ولی اجازه نمیده همش غر میزنه و گریه میکنه یا میره سراغ کاری که میدونه ناراحت میشم مثلا کمدو خالی میکنه زمین
وقتایی که هفته ای یکی دو ساعت با باباش بره بیرون میتونم به خونه برسم و تا میاد یکم استراحت کنم ولی اکثر وقتا بیحوصله و عصبی ام
کلی اسباب بازی و کتاب خریدم تا باهاش وقت بگذرونم و تا جایی که علاقه نشون بده بازی میکنم ولی حوصلش سر بره به بازی راضی نشه یسره میگه بریم بیرون و میرم تو گوشی خودمو مشغول میکنم و تنها تفریحم همین شده