شوهر منم اینجوری بود
دیگه عادت کردیم
منم همسرم جاشو جدا کرد ،من تنها رو تخت و با بچم ، خیلی دلم برای اون روزها تنگ میشه وقتی همو بغل میکردیم میخوابیذیم الان اصلا یادم نیست کی همو بغل کردیم خیلی اژ این بابت ناراحتم
من از همون اوووول جامو جدا نکردم حتی وقتایی ک گریه میکنه بچم پا نمیشم برم توسالن که شوهرم بیدارنشه برعکس مینونم همونجا ارومش میکنم بلخره چیریه ک برادوتامون هس باید عادت کنه بعضی وقتام میاد ازم میگیره ارومش میکنه...یه مدتم پتو جدا اورد گفت هی میرویو میای پتو کشیده میشه بیدار میشم فرداش پتوا جمع کردم ک دیگه نیاره چ معنی میده
شوهر منم انقد بی معرف ،بچم دنیا اومده بود بچه اولم تو اتاق تنها زاچ بودم دراز یکبار نمیامد پیشم فقط میرفت تو پذیرایی پیش بابام میشست ب حرف زدن ...خونه مادرم بودیم ...
همیشه ب دلم این رفتاراش ،اصلا براش مهم نبودم و نیستم همی الانش هم
ما برا بچه اول اوکی بود دومی اومد اولی وسطمون میخابه اون یکیم کنار من چون باید تند تند شیر بدمو چک کنم دلم میخاد دوتاشون برم اتاقشون بخابن ک منو شوشیمم پیش هم باشیم واقعا دوتامون دلتنگیم
خب ازش بخواه بیاد پیش شما بخوابه پدری کردن فقط ب پول آوردن ک نیست
دقیقا ماهم بچه رومیزاریم وسط شوهرم یه طرفش من یه طرفش میخوابم من هرشب منتظرم شوهرم بیاد کناره من بخوابه ولی میره کناره مهرسانامیخوابه منم دیگه چیزی نمیگم😂😐
وضعیت ما هم همینه البته بچه وسط میخوابه 😅
مردای بی مسئولیت به بهونه گریع بچه خودشونو دور میکنن
باهاش حرف بزن بگو بچه مال دوتامونه تو هم نکهش دار بهش مسئولیت بده شبا مرداهم باید بیداربشن
ببر جاتونو بنداز پیش همسرت بگو عادت میکنی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.