پسرم ده ماهشه دیروز ختنه کردیمش. جون تو بد سنی هستش دکتر تاکید کرده ک مراقبت کنیم ک دمر نشه و.. بخاطر همین از مطب بعد ختنه مستقیم اومدم خونه ی مامانم تا باهم مراقبش باشیم. حالا مادر شوهرم بهش بر خورده ک من اومدم اینجا از دیروز ی زنگ نزده حال بچمو بپرسه
مادر شوهرم سنش بالاس و اصلا کمک نمیکنه حتی وقتی بچمو نیبینه اصلا بغلش نمیکنه خوب الان چ دلیلی داره ک واسه من قیافه میگیره.

اصلا محل نده ب روی خودت نیار ک همچین چیزی شده

اصلا توجه نکن ب بچه ت برس خودش خوب میشه واگذار کن ب همسرت

این مادرشوهرام شورشو دراوردن
مامان منم هرروز بچمو میبنینه نگه میداره غذا میده و ..‌
مادرشوهرم ماهی یه بار یک ساعت میبینه
ناراحت شده که بچه چرا میره سمت اون
خب لتتی تورو نمیبینه که بشناستت

برای همسرت توضیح بده تا بهش بگه مادرا فقط حرف پسرشونو میفهمن
خودتو درگیر این چیزا نکن ولش کن

اهمیت نده عزیزم.

به پشمت

ب همسرت بگو من تو این شرایط الان کمک نیاز دارم نه حرفای خاله زنکی ....اون احتمالا برسونه ب مادرش ،فکرتو درگیرش نکن بیخیال