سلام مامانا
وای میکائیل خیلی عجیب شده
اصلا اصلا تا سر و صدا هست و چراغ روشنه نمیخوابه
قبلا میزاشتم رو پام تاب میخورد تا گیچ میشد میخوابید الان همش رو پام گریه میکنه میخواد خودش بندازه پایین میزامش پایین هی نق میزنه و غلت میزنه اینقدر نق میزنه اخر سر بیحال میشه نمیتونه غلت بزنه یه گوشه ای کز میکنه نق میزنه میرم پیشش میخوابم سرشو ناز میکنم پستونک میزارم دهنش اطرافو ساکت میکنم لالایی میخونم میخوابه
اصلا دیگه تو گهواره و رو پا حاضر نیست بخوابه
اینجوری خونه بقیه اگه خوابش بگیره اذیت میشه
میدونم برم خونه مادرشوهرم میخواد کلی ایراد بگیره که چرا عادتش ندادی تو سر و صدا بخوابه
به خدا تا دیروز اینجوری نبود
من میگم بچه ها خودشون تصمیم میگیرن چجور رفتار کنن اینجور چیزا دست ما نیست نظر شما چیه؟

سلام
"بچه‌ها خودشون تصمیم می‌گیرن یا اینا دست ماست؟"

حقیقت ترکیبی از هر دوئه:

1. بله، بچه‌ها خلق‌وخوی ذاتی خودشونو دارن. یکی با سر و صدا می‌خوابه، یکی نه. یکی راحت با تاب می‌خوابه، یکی زود خسته میشه و مقاومت می‌کنه.


2. اما ما می‌تونیم با عادت دادن تدریجی، بهشون کمک کنیم. مثلاً الان میکائیل نیاز به محیط آروم داره، ولی می‌تونی کم‌کم تو خوابای ظهر یه صدای ملایم پس‌زمینه (مثلاً صدای پنکه یا سفید) بذاری که بعداً تو محیط‌های ناآشنا کمتر اذیت شه.

🔹 تغییر رفتار خواب در چهار ماهگی، کاملاً طبیعی و رایجه.

دقیقاً هم‌سن میکائیله و بهش می‌گن "جهش رشدی چهار ماهگی". این جهش شامل:

رشد مغز و درک بیشتر محیطه (نور، صدا، حرکت... براش جذاب‌تر و تحریک‌کننده‌تر میشه)

یادگیری مهارت‌های جدید مثل غلت زدن (باعث میشه به‌جای خواب، بخواد تمرین کنه)

تغییر الگوی خواب (چرخه خواب عمیق و سبک جدا میشه، مثل بزرگ‌ترها)



🔹 رفتارهایی که گفتی، دقیقاً نشونه‌های این جهشه:

خوابیدن سخت‌تر شده

وابستگی بیشتری به حضور تو و ساکت بودن محیط پیدا کرده

گهواره و تاب و پا دیگه براش جذاب نیست چون حس می‌کنه «کنترل نداره» ولی روی زمین، با غلت زدن، حس آزادی بیشتری داره

سلام ببخشید اومدم تاپیک تون سوال کردم، من زیاد بخیه خوردم داخلی هم زیاده نمی‌دونم چندتاست شما بخیه هاتون آخرش چی شد میشه بگین نگرانم بخدا

بچه ها خودشون تصمیم میگیرن حتی اگه یادت باشه گفتم بچه یکی اصلا تو تاریکی نمیتونه بخوابه البته اون مامانش عادتش داده بود تو روشنایی میخوابوندش
منم دخترم رو پام نمی‌خوابید دیگه مجبور شدم پاهام و چهار زانو میکردم میذاشتم رو پام و پامو تکون میدادم تا خوابش میبرد اصلا وقتی پامو دراز میکردم بالشت میذاشتم نمی‌خوابید همه میخواست فرار کنه

بچه من تو سرصدا میخوابید ولی وقتی بزرگتر شد تو سرصدا نمیتونست بخوابه اذیت‌میشد دگه تو‌ سکوت تنهایی میخوابوندمش هرجاهم میرفتم ساکتشون‌میکردم تا بخوابه😂😂😂😂چونکع خوابیدنش نعمته یکم استزاحت‌کنم پدرمو دراورد با فضولیاش نیم‌وجبشه ی جا‌ثابت نیست

از الان خوابش تنظیم‌کن ک هرچی بزرگتر شد اذیتت نکنه

دگه‌کم کم بچت با کوچیکترین صدا بیدار میشه باید‌تو‌سکوت ارامش بخوابه‌مثل ما ادم بزرگا موقعه‌خواب سرصدا دوست‌نداریم چون باعث‌میشه‌نخوابیم بچه از وقتی بدنیا‌میاد تا فکنم۵ماهگی سرصدا باشه میخوابه چون‌هنوز فکر میکنه‌تو‌شکم‌مادرشه بعداز سن۶ماه تازه دور اطرافش میبینه کشف میکنع بزای همین صداها جلب توجهش میکنه

دقیقا دست ما نیست گندم انقد راحت و خوب رو پا یا گهواره میخوابید الان فقط گریه میکنه و میگه لای چادر یا پتو بزارید بخوابم بعدم هرکی میرسه میگه این چیه یاد دادی😐

پاهاش ماساژ بده موقعه خواب ببین میتونه راحت بخوابه چون من پسرم هم باید شیر بخوره هم پاهاش ماساژ بدی وگرنه نمیخوابه 🤦🏻‍♀️

واقعا حالم از این حرفا بهم میخوره ک میگن عادت بده تو سر و صدا بخوابه اون بچه هم مثل ما آدمه مگه ما میتونین تو سر و صدا بخوابیم عقل تو کلشون نیست بخدا

به حرف هیچکس اهمیت نده و نگران نباش هر جور ک هست بپزیر نیازی نبست ب کسی توضیح بدی ک چرا اینجوریه و اونجور ک اونا میخوان نیست

اره پسر منم جای دیگ اذیت میشه نمیتونه بخابه بخابه سری پا میشه خابیدنی بغلم نگهمیدارم میدونم بزارم زمین میخاد بیدار سه گربه کنه

نطر منم همینه ک گفتی عزیزم