۸ پاسخ

وای آیلین من از دیوار بالا میره از ساعت ۱۰بیدار شد ساعت ۳ظهر خوابید ۵بیدار شد وهمچنان بیداره😣

والا پسر منم همینه البته بچه سالم باید شر و شیطون باشه
من هرجا میرفتم خسته میشدم دست تنها هم بودم الان دو هفته ای هست جایی نمیرم چون واقعا کشش ندارم
بچه ها مقصر نیستن ما بزرگترا مشکل داریم که اعصابامون ضعیف شده

انشالله خدا بچه های همه رو حفظ کنه من پسر داداشم فوق العاده شیطونه یه سفر با هم رفتیم شمال مامانش هر روز از دستش گریه میکرد به معنای واقعی شیطون و حرف گوش نکن نزدیک سه سالشه حالا چون اونو میبینم اصلا شیطونی دخترم به چشمم نمی یاد البته از دوران نوزادیش هم خیلی آروم بود و خداییش تا الان به این شدتی که میگید اذیتم نکرده تا حالا خدارو شکر

وای من بد بخت چی بگم همه بیذارن از من هیچ جا نمیتونم برم دو تا دختر دارم زلزله یعنی قرص اعصاب میخورم بخدا آرزومه ی روز اینا آروم باشن انگار تو ک و ن شون کرم دارن

بخدا دیگه بریدم خسته شدم .کم اوردم .دو تا بچه وحشی دارم که از دیوار راست بالا میرن حتی خونه مامانم هم دیکه نمرم چون مامانم وسواسه وقتی میرم اوضاع بدتر میشه

بچه های همه همینجوری ان فقط شکر خدا بچه های خاله های شوهرم که هستن خیلی کمک میکنن نگه می‌دارن بچه هارو مراقبت میکنن ازشون من با خیال راحت میشینم ۹ ساله و ۱۲ ساله اینا هستن

ما اومدیم شهرستان دخترم ۱۱ بیدار شده رفتیم روستا یک ثانیه نشسته دوبار رفته بالای کوه فقط یه عالمه بازی کرده اومدیم خونه ساعت ۶ رفته تو حیاط بازی کرده تا ۸ از اونموقع رفتیم خانه بازی دوساعت اونجا بود هنوز خسته نشده تازه داره نقاشی میکشه من دارم میمیرم

دقیقا.
ماشالله دخترمن خیییلی جنب و جوش داره اصلا نمیشینه

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد ۴ سالگی
مامانا لطفاً اگه تجربه مفیدی دارین درباره سوالم جواب بدید...
وقتی می‌رید خونه مادر شوهرتون و بچه های خواهر شوهرتون و برادر شوهرتون با بچه تون بازی نمی‌کنن
حرصش میدن یا باهاش دعوا میکنن و کتک کاری میکنن
شماها چیکار. میکنید
من دلم میسوزه برا بچه ام خیلی ناراحت میشم قیافه ام هم تابلو میشه ک ناراحتم
چند روز پیش بچه خواهر شوهرم ک همسن پسرمه س بار پسرمو زد من هیچی نگفتم بار آخر رفتم لپشو یواش کشیدم گفتم پسرمو نزن اونم یهو جییییغ و داد ک زندایی منو زد .... حس کردم خواهر شوهرم ناراحت شده بعدش با جاریم نموندن برا شام و رفتن
مادر شوهرمم گفت بهتر بزار برن بچه هاشون اذیت میکنن
البته خواهر شوهرم با من رابطه اش خیلی بهتر ه تا جاریم
البته همیشه پسر خواهر شوهرم با پسرم دعوا میکنن و هولش میده اذیتش می‌کنه ولی پسرم دوستش داره
منم اکثر وقتا ب رو خودم نمیارم میگم بچه اس اونم با اینکه پسرمو اذیت میکنه
اما اون روز واقعا عصبی شدم از دستش
بنظرتون من بیشتر حق داشتم ناراحت بشم یا خواهر شوهرم