نمیدونم چی بگم فقط میدونم کار هرنیمه شبمه که بااذان صبح شروع به گریه و التماس بخدا براهمه دعا میکنم وبرا بچمم دعا میکنم که سالم بدنیا بیاد یجور ترس عمیقی تو دلم هست که به هرکی میگم نمیفهمه خدا بر بانیش لعنت کنه بااینکه سونو ان تی سالم بود سلفری سالم همه آزمایشا سالم بود ولی یه ترسی از۱۲هفته تو دلم انداختن که تواین ۳۵هفته نتونستم یبار ازته دل بخندم یاذوق تکون خوردن بچم و بکنم نمیدونم شاید من زیادی حساس شدم ولی خیلی بیقرارم کمتراز ۳۰روز مونده به زایمانم ومن تو دوراهی گیر کردم کاش زودتربگذره یانگذره میترسم خیلی میترسم😭😭😭خداجونم به همه ما مامانا رحم کن وبچمونو سالم بزار تو بغلمون 🥲🥰هرکی دلش بچه میخواد هرچه زودتر بغلشو پر کن❤️خداجوووونم مارو با بچه هامون به امتحان نکش مخصوصا منکه اصلا قوی نیستم خدایا تروخدا🥲😭🙏

منم خیلی میترسم و سابقه تلخی دارم از گذشته ....

میفهمم چی میگی وقتی صدای اذان میاد مخصوصا صبح با اشک‌التماس خدا میکنم بچه ام سالم باشه خیلی میترسم انومالی کیست کوروئید داره بچه ام😞 با ان تی سالم و اکو خوب اما منم مول خودت میترسم خدایا همه بچه ها سالم باشن 🤲 هیچ مادری رو با بچه اش امتحان نکن از دعای خیر همه بچه منم سالم باشه به حق همین شبای عزیز🤲🥺

عزیزم استرس از همه چی بدتره و عوارضش بیشتره به امیدخدا بچتو سالم و سلامت بغل میگیری به موقع و خداروشکر میکنی و بخاطر اینهمه نگرانی خودتو سرزنش میکنی

تروخدا واسع منم دعاکن سر موعد خودم زایمان کنم صحیح و سالم باشع🥺