دقیقا پسر منم همینکارو کرد
یه دیقه نتونستیم بمونیم
پسر خواهر شوهر منم اینجوریه اصلا تو مراسما وای نمیسه حتی عروسی هم
منم دخترمو روز عید غدیر بردم بیرون از صداها خیلی ترسید انقدر گریه کرد که نفسش رفت بمیرم براش شبم بود از اون موقع شبا میبرم بیرون غر میزنه فقط نمیدونم ماه محرم چیکار کنم به شلوغی و صدا عادت کنه
آره بابامنکه توجنگ رفتم عروسی یعنی دهنموسرویس کردازاول تاآخرفقط گریه میکردپشت دستموداغ کردم ک دیگه نرم
نه پسرای من وسط هیئت و مسجد بزرگ شده نمیترسن کلا
در گوشش از این گوشی ها بذار ، البته الان هوا گرمه ولی اگر تونستین ازش استفاده کنین. صدای بلند رو دوست ندارن به خصوص وقتی در حالت روزانه. در محیط آرومی قرار داشته باشند
بمیرم براش نبر بیرون مینرسه
من یه ماه پیش عروسی نوه عموم بود دوشبش زهر مار کار از اول تا اخر فقط گریه که نفسش میرفت الهی بمیرم براش
های دست رپ دلم نزار خواهر
من هرجا میرم همینه
تو این سن اضطراب جدایی دارن عادی و طبیعی هست و از صداهای بلند
و شلوغی ها بترسن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.