امشب خیلیییییی درد دارم چون واقعا خسته شدم.زیاد نشستم.مجبورم بمونم خونه مامانم چون خونمون دوره و روضه داره پیله میکنن بهم.دوروزه اینجام حموم نرفتم کمرم داره میترکه واقعا.خودم می‌دونم احتیاج به حموم دارم.و جالب این جاست که هیشکی محل نمیزارع به درد من😄
فکر میکنن که من دارم دروغ میگم دلم برا خودم و بچم میسوزه
بچم سه روز بود تکون نمی‌خورد الان تازه یه کوچولو بهتر شده بود دوباره آنقدر حالم بده که باز بچم میترسه تکون نمیخوره 😩
خدا منو لعنت کنه که اصلا مامان خوبی نیستم برای بچم

عزیزم فکر نباید بکنن باید مطمئن باشن که دلت به خودت و بچچت میسوزه اصلا‌هم چیز عجیبی نیست باید مراقب خودت و بچت باشی همونطور که اونا به فکر خودشونن نه شما این چیزا اصلا تعارف بردار نیست هرکی میخواد ناراحت بشه بذار بشه

خب قشنگم بنظرم از جایی که حس بد میگیری فاصله بگیر حتی اگر خونه مامانت باشه عزیزم

پاشو برو خونتون راااحت
منکه اصلا نمیتونم جایی بمونم
الان هیچی مهم تر از بچم و خودم نیس برام

حتی اگه محبور شدی لباس قبلیتو بپوشی باز برو حموم حالت بهتر میشه قطعا
خونه مامانت تعارف نکن بنظرم راحت باش اگرم نمیتونی برو خونه خودت آرامشت الان از هرچیزی مهمتره
من همین مشکلو خونه مادرشوهرم دارم متاسفانه و تقریبا درکت میکنم چی میگی

مطمعنی خونه مامانتی ن مادرشوهرت؟
اونجا ک باید راحت باشی
اگرم نیستی دیگ هیچ وقت نرو عزیز من

از قدیم گفتن تو ک نداری قدر بدون، پس خودت قدر خودتو بودن.
شما هم اول باید خودت برای خودت ارزش قائل باشی و اولییتت خودت و همسر و بچت باشن ، اگر بعدش توانستی کمک بده . هیچ کاری ارزش اینو نداره خدایی نکرده اسیب ببینی .

بعد خونه مامانته چجوری نمیتونی بری حموم؟ شوهرت کجاس

خب پاشو برو نمون اجبار نیست با این حالت که