۹ پاسخ

بچه دوم به مادر میره بیشتر

واقعا به پروفایلتون نگاه کردم چقدر شبیه برادرزادتونه

خواهر من بچه اولش اصلا شبیه خودش نیست خودش میگه سر دومی که حامله بوده همش آیینه جلو چشمش بوده به خودش نگاه می‌کرده الان بچه دومش انقدر زیاد شبیه خودشه که انگار یه بار دیگه خودش متولد شده داره بزرگ میشه

ژنتیکم که کشکه 😂😂😂

من خواهرم همش پیشم بود دخترم کپ اونه شباهتی به خودم نداره همه میگن انگار بچه خواهرمه😄

تاثیر داره

من یه عکس رو تصویر زمینم بود همش ب اون نگا میکردم تقریبا ۸۰درصد ب اون رفته ب جز رنگ چشاش

این پسرمه ببینید شبیه دختر داداشمه البته یکم

تصویر

ازلحاظ علمی نه واقعیت نداره

سوال های مرتبط

مامان آیهان و اِئلمان مامان آیهان و اِئلمان ۱۴ ماهگی
سلام روزتون بخیر دوستان می‌خواستم یه موضوعی رو در ارتباط با اپیک‌های خیلی قبلم که گفته بودم از زندگی گذشتم و اتفاقایی که برامون افتاد تو خانواده بین من و خواهرم الا می‌خواستم یه نظری بدیم در مورد اینکه چه تصمیمی بگیرم درستتره دوستای قدیمی می‌دونن که بین ما چی گذشته خواهر بزرگم الان ۳۸ سالشه و بچه سومش رو بارداره که تقریباً ۳ هفته دیگه مونده به زایمانش ا من نمی‌دونم که وقتی بچه‌اش به دنیا اومد چیکار بکنم برم دیدن بچه‌اش یا نه با توجه به ناراحتی‌هایی که بینمون به وجود اومده بود من از اول امسال کلاً یه بار خواهرمو اونم توی مراسم سالگرد بابام دیدم و باهاش صحبت نکردم اونم وقتی بچه من به دنیا اومد اون تایمی که با هم خوب بودیم اومد پیشم موند چهار پنج روز بیمارستانم کنارم بود اون زمان که بچه من به دنیا اومد هنوز اون اتفاقا و کدورت‌ها پیش نیومده بود بعد از اون اهرم به خاطر همسرش به من بی‌احترامی کرد و ناراحتم کرد دیگه از اون موقع اصلاً با هم صحبت نمی‌کنیم فقط یک بار باهاش صحبت کردم اونم به خاطر مشکل مریضی مامانم فقط تلفنی گه از اون به بعد اون نه به من زنگ می‌زنه نه من با اون حرف می‌زنم تو تایم بارداریمم حتی یک بارم حالمو نپرسید بعد برای من عجیب بود چطور ۹ ماه بارداری من رو حتی تبریکم نگفت ولی برای زایمانم اومده بود ۶ روزم کنارم موند بعد از اون دیگه هیچ وقت اون خونه من نمی‌اومد منم خونه اونا نمی‌رفتم از طرفی تو دوراهی موندم که اون برای دیدن بچه من اومده بود تنهایی