سلام مامانا خوبین؟ من دیشب قندم زد بالا بستری شدم گفتم تجربمو براتون بگم
دیروز من صبح رفتم ازمایش گلوکز 4 مرحله ای دادم، از وقتی اومدم خونه گیج بودم گفتم شاید شب خوب نخوابیدم ولی شب هم خوابیده بودم تقریبا،بازم گفتم شاید بخاطر 14 ، 15 ساعت ناشتایی اینجوری گیج شدم، دیگه شب رفتم هییت اونجا دیگه خیلی حالم بد بود گیج بودم حالت تهوع اینا داشتم و چشام تار میدید تقریبا، خلاصه یکی از دوستام گفت برو بیمارستان یه نوار قلب جنین بده، منم رفتم اونجا نوار قلب گرفتن همه چی اوکی بود قندمو گرفتن 216 بود گفتن باید بستری شی، من خیلی ترسیده بودم واقعا چون از محیط بیمارستان خیلی میترسم، بردنم زایشگاه تحت نظر (نگم براتون که چقدر زایمان طبیعی های وحشتناک شنیدم قبض روح شدم 😂) یه سرم بهم زدن، ازم نمونه خون گرفتن ، دیگه هیچی نخوردم تا فردا دوباره ازم خون گرفتن، چند بار در روز قندم رو چک کردن و وقتی دیدن قندم نرمال شده گذاشتن بیام خونه. خلاصه اگه چنین اتفاقی براتون افتاد اصلا نترسید هیچ کار خاصی نمیکنن اتفاقا خوبه تحت نظر قرار میگیری و خیالت راحت میشه.فقط خواهش میکنم ازتون رژیم غذایی رو رعایت کنید اصلا قند نخورید توروخدا... برنج و نون کمتر بخورید، میوه های شیرین مثل هندونه و طالبی کمتر بخورید، ورزش کنید که گرفتار نشید، دیابت برای بچه خیلی خطر داره. من که خطر ازم رفع شد ولی اگه خدا کمک نمیکرد دیابتی میشدم خوب نبود. الانم تو حالت پیش دیابتم ولی بازم خدا رو شکر. ان شاءالله برای هیچ مامانی پیش نیاد تو بارداری بره زایشگاه 😘

۶ پاسخ

شکرخدا که بهتری❤️

خداروشکر عزیزم خیلی مراقب باش قند بارداری خطرناکه من سر مهدیس داشتم واقعا اذیت شدم

مرسی که گفتی عزیزم
من خیلی هندونه میخورم. روزی دو سه بار🤕

انشالله همیشه بلا ازت دور باشه عزیزم♥️

خداروشکرکه بهتری ومرخص شدی عزیزم😍❤️

منم قندم این هفته های اخری بالا نشون داد😢

سوال های مرتبط

مامان بَ جِ پسر🩵 مامان بَ جِ پسر🩵 هفته سی‌ام بارداری
امروز آزمایش گلوکز داشتم واقعا برام سخت گذشت 🥲
از شب قبلش ساعت ۹چیزی نخوردمم تا فرداش از خواب پاشدم رفتم واسه ازمایش شد ساعت ۹رسیدم اونجا از شانسم خیلیی تا خیلی ازمایشگاه شلوغ بود چیزی حدود ۷۰.۸۰نفر جلوم بودن تا نوبت من بشه رفتم پذیرش گفتم من خواب موندم نتونستم اول وقت بیام اگر امکانش هست من برم ازمایش بدم اینا که قبول نکرد گفت منتظر بمون نوبتت بشه🙄 جونم براتون بگهه تا ساعت ۱۰نوبتم شد رفتم واسه ازمایش ، اول رفتم واسه کشت ادرار بعد ازم خون گرفت محلول هم بهم داد گفت بخور اومدم بخورم دیدم یکی سرش گیج رفت افتاد زمین اونم مثل من اومده بود واسه گلوکز 😫واای من یه استرسی گرفتمم وحشتناک خلاصه رفتم پیش همسرم محلول خوردم بد نبود قابل تحمل بود عین شربت پرتقالیا قدیم پاکتی بودن عین اونا بود حالاا چقدرر نگران بودم حالم بد شه😣 شکر خدا حالم زیاد بد نشد خودمو با چیزای دیگه سرگرم کردم که حالت تهوع اینا نگیرم
خلاصه بگمم ارمایش گلوکز هم تموم شد سختیش واسه من قسمت گرسنگیش بود فکر کنید از ساعت۹شب تا ساعت ۱۲/۵که اخرین خون رو ازم گرفتن ناشتا بودم
مامان إلا🩷 مامان إلا🩷 هفته سی‌ودوم بارداری
منم بلاخره رفتم آزمایش گلوکز
اولش خیلی میترسیدم ولی چیز خاصی نبود
رفتم ناشتا 12 ساعت ناشتا بودم رسیدم آزمایشگاه اول ازم خون گرفتن بعد گرفتن نمونه ادرار بعدش یه بطری پودر دادن که کلا بی رنگ بود گفتن پر آب کن در عرض یه ربع باید بخوری بار اول خواستم بخورم آنقدر شیرین بود تو گلوم موند خلاصه بزور خوردم چون تشنم بود 12 ساعت آب نخورده بودم بعدش یه ساعت از خوردن پودر گذشت رفتم باز خون گرفتن.بعد اون باز گفتن یه ساعت دیگ بگذره باز خون میگیریم باید کلا ناشتا باشی فقط گذاشتن یه ذره آب بخورم بعد اون یه ساعت هم باز خون گرفتن بعد خوردن اون شربت کلا همه جای بدن بی حس شده بود خلاصه آزمایشم سه مرحله داشت بعد اون کلا بی حال بود از بس ناشتا مونده بودم و‌خون گرفتن صب رفتم شب هم جوابش آماده شد بردم پیش دکتر که خدا رو شکر نرمال بود و مشکلی نداشت فقط از اون آزمایش گفتن عفونت ادرار شدید داری یه بسته قرص سفالیک داده شمام عفونت دارین مثل من خوب شدین خیلی نگرانم
مامان 💖 آیماه💖 مامان 💖 آیماه💖 ۱ ماهگی
مامان تِدی کوچولو🧸🩵 مامان تِدی کوچولو🧸🩵 هفته بیست‌وهشتم بارداری
سلام مامانای خوشگل 😍
اومدم از تجربه آزمایش گلوکز بگم بهتون
◼️پارت 1◼️
اول اینکه ۶:۳۰ بیدار شدم تا رفتم آزمایشگاه شد ۷:۳۰ و اونجا بهم گفتن فعلا نمیتونن قند خون ناشتا ازم بگیرم چون دو ساعت از بیداریم باید بگذره . ( شما سعی کنید زودتر بیدار شید یا دیرتر برید آزمایشگاه 😜)
خلاصه من نشستم تا ۸:۱۵ اینا رفتم ازم اولین مرحله خون گرفتن
و اونجا بود که فهمیدم آزمایش من ۴ مرحله ای هست😫 و بعد از قندخون ناشتا سه بار دیگه باید ازم خون میگرفتن ؛ و دوتا پودر گلوکز دادن بهم که بخورم وقتی دیدم دوتاست نزدیک بود سکته کنم 😂 همش میگفتم یاخدا من چ جوری بخورم این دوتارو
دیگه خلاصه توکل به خدا اولین بطری رو برداشتم با آب تگری ( ازخونه برده بودم) حسابی قاطی کردم و کار خوبی که کردم این بود اصلا مزه مزه نکردم و طی دو مرحله کامل سر کشیدم😂🙈 دوتا بطری رو باید با فاصله 10 دقیقه میخوردم🤕 دومی رو هم به همین منوال خوردم
یه ساعت اول خیلی حالت تهوع داشتم 🤦🏻‍♀️ ولی همش سر خودمو گرم میکردم نمیذاشتم به بالا آوردن فکر کنم
ضمناً اونجا بهم گفتن بعد از خوردن پودر دراز نکش و راه نرو منم همه اینارو مو به مو رعایت کردم🥰

بقیشو بیا پارت 2 برات تعریف کردم.🏃🏻‍♀️