۵ پاسخ

ی سری طوری واضح و رک جواب بده که بهشون بربخوره
بگو ترجیح میدم خوب و بد بچمو تعیین کنم و خودم بهتر از هرکسی میدونم چیو بدم بخوره

بذار بگه، شما کار خودتو انجام بده، یه وقتایی اعتنا نکردن از صد تا فحش بدتره. مادرشوهر من هر چی میگفت یه نگاش میکردم یه لبخند ریز دوباره کارمو میکردم، چند بار که اینکارو کردم دیگه هیچی نگفت

ببین ی بار خواست بگه زنگ بزن جاریت بگو مادرجان آنقدر ب کن گفتی چژ شد زنگ زدم ب خودش بگو اینطوری دهنشو ببند

ب مادرشوهرت این سری گفت بگو شمارب بچهای خودا غذا دادی تموم شده قرار نیست برای کسی دیگ تعیین تکلیف کنی بعدم ز من نگو من مگ مادرشوهرت ب خودش بگو ب منم نگو میرم بهش میگم

ببین جاریت چطوری رفتار میکنه باهاشون تو ام همینطوری رفتار کن که بهت نتونن چیزی بگن

سوال های مرتبط

مامان جوجه کوچولو مامان جوجه کوچولو هفته پانزدهم بارداری
واقعا دیگه خسته شدم از اینکه شوهرم درکم نمی‌کنه، چهار ماه اصلاً درست و حسابی غذا نخوردم نمی‌تونم بخورم، بوی غذا بوی همه چی بهم بده وقتی هم که می‌خوام غذا درست کنم دو سه تا ماسک می‌زنم غذا درست می‌کنم اونم همش فشارم میفته چشام سیاهی کم خونم هستم دیروزم دکتر واسم آزمایش نوشته میگه خطر داره مادر شوهرم که یکی از دختراش سه ساله با رفیقاش رفتن تهران یکیشونم که فرستاده دانشگاه الانم من باردارم و رحمم خیلی پایین دکتر گفته دیگه زنگ نمی‌زنه به دخترش بگه که کسی کمک دستم نیست بیا انتظار داره من همش برم کاراشو انجام بدم غذا هم که درست می‌کنم با بدبختی وهرم نصف بیشترشو می‌بره به خونه باباش میده هیچی نمی‌ذاره فقط سهم خودشو می‌ذاره اونم واسه یه وعده دیگه نمیگه زنم اذیت شده یه کمشو بزارم واسه شامم یا واسه ناهارم نمی‌تونه غذا درست کنه خیلی اذیتم می‌کنن وقتی هم میرم خونه بابام حداقل اونجا یکم استراحت کنم همش مادر شوهرم زنگ می‌زنه تو همش میره اونجا واسه چی بمون بچه‌تم به دنیا بیاد بعد بیا
مامان جوجه مامان جوجه هفته بیست‌وهشتم بارداری