امشب رفتیم خونه یکی از اقوام شوهرم خیلی باهم خوبیم
خانومش گفت مادذشوهرت بهت گفت فردا عصر دعا داریم؟؟ من موندم هاج و واج گفتم ن گفت دیروز زنگش زدم گفتم که به توام بگه
درصورتی که اصلااااا نگفت بهم
حالا موندم چیکار کنم دختراش خیلی گفتن بیا
اگه برم از این طرف یهو بهش برمیخوره اگه نرم زشته
دختراش گفتن فردا زودتر بیا مادرشوهرت دیدت پشماش بریزه😂😂

توبرو بالاخره بهت میگه یادش رفته یانه

حتما برو

من بودم میرفتم
آخه تو که خونه مادر شوهرت ک نمیخای بری کسی دیگه میخای بری.
چون دعوت شدی برو
و برات مهم نباشه مادرشوهرت چ ری اکشنی نشون میده
تو باید ناراحت بشی نه مادرشوهرت

برو دیدتت سوپرایز بشه چیزی ام گفت بگو خودش شخصا دعوتم کرد

برو بزار بفهمه اون ک نگفته قرار نیست تو هم عقب بمونی😁

من بودم میرفتیم 😏 برو تا بفهمه اون برات تصمیم نمیگیره کجا بری کجا نری طرف خودش مستقیم دعوت کردا چرا نری

شاید بنده خدایادش رفته فردا صبح میخواد بگه زود قضاوت نکن

شاید یادش رفته بت بگه به هرحال دعوتت کردن برو

خب شاید بنده خدا مادرشوهرت فراموش کرده بگه