۱۸ پاسخ

کیسه ابمو زد دردام بیشتر و بیشتر میشد دیگه گفت زور بزن که سر بچه پیداس سه چهار تا زور زدم هنوز خبری نبود از نی نی خالم گفت نفس عمیق بکش دو زور دیگه بزنی بچه بغلته خلاصه دوتا زور زدم نصف سرش دراومد دیگه نای زور زدن نداشتم گفت یکی دیگه یکی دیگه یه زور دیگه زدم همراه با جیغ 🤭پسرم بدنیا آمد بند ناف دورگردنش پیچیده بود اصلا گریه نکرد زودی خالم بندارو برداشت تا صداش دراومد گریه کرد 🥹
دیگه بدنیا اومد خالم بچه رو داد دست مادر شوهرم تمیزش کرد لباس پوشوند ومن کمی خونریزی کردم خالم زودی یه امپول زد بهم که بیشتر خونریزی نکنم دیگه جفتمو هم دراورد و شکممو فشار داد 🤕 بقیش پایین

شما بلوچا همتون تو خونه زايمان ميكنين

مبارکه عزیزم

وای چ جراتی

مبارکه عزیزم چه خوب بوده زایمانت
بخیه نخوردی ؟

مبارکه عزیزم قدمش پرخیر و برکت و رزق و روزی❤️😘💕اسمشو میخوای چی بزاری

بسلامتی عزیزم
قدم نورسیده مبارک انشاالله قدمش پرخیر و برکت
خداروشکر راحت شدی دیگه بیخوابی ها شروع شد
بنظرم خونه زایمان راحت تر باشه قدیما مادرامون خونه زایمان کردن بلوچا البته

ماشالله من تو بیمارستان بودم باز وحشت زده بودم چطوری تو خونه نتونستی

ینی ت خونه زایمان کردی

به سلامتی

چ قشنگ تو خونه

فاصله سنی بچه دوساله؟

عزیزم مبارک باشه

چه جالب. چقد خوبه انقد خونسردیتو حفظ کردی

چجوری خونه زایمان کردی😳
مبارکه

خونه زایمان کردی؟

عزیزمممممم خونه زایمان کردیننن اونطوری متوجه شدم 🥰

جان جان

زایمان کردی ب سلامتی😍
قدم نورسیده مبارک😍😍

سوال های مرتبط

مامان سُهاومصطفی 😍 مامان سُهاومصطفی 😍 ۱ ماهگی
خلاصه اگع دردام کمی میرفت منم خوابم میبرد از بس خوابم گرفته بود خالم نیشگون میگرفت اگه میخوای بخوابی بگو منم بخوابم😂😂یا بهت سوزن میزنم منم که از سوزن ترس داشتم زور میزدم ولی نمیشد که نمیشد خالم میگه موهاش پیداس چندتا زور خوب بزنی اومده تو بغلت🫠 گفتم وقتی پیدا از موها بگیرش بکشش بیرون🤣🤣 اینقدر خندیدن گفت الان اینجوری میگی بعد نمی‌خوای کسی چپ نگاش کنه زور زدم زدم اخر ساعت 2/10دقیقه بود که خانم سها بدنیا اومد وقتی بدنیا اومد بند ناف دور گردنش بود 🥺🥺 خلاصه شروع کرد گریه کردنو خالم نافشو زد بعد دیگه داد دست مادرشوهرم
مادرشوهرم تمیزش کرد لباس پوشوند قنداق کد خوابش برد بعد خالم دیگه جفتمو دراورد رحممو جمع کرد جامو عوض کرد رفتم خوابیدم گفتم اخیش راحت شدم که خانم از خواب بیدار شد مادرم درش اورد شیرش دادم شیر که نداشتم ولی خب میک میزد به بدبختی وزنشم موقع که بدنیا اومد 3کیلو بود
کمی بعد خالم خونریزیمو کنترل کرد گفت خداروشکر خونریزی نداری پارگی هم نخوردی
اینم از زایمان من که بچه رو خونه زاییدم🤭🤭
دومی هم ان شاءالله خونه میخوام بدنیا بیارم
مامان 🧚‍♀️دیارا🧚‍♀️ مامان 🧚‍♀️دیارا🧚‍♀️ ۲ سالگی
بیاید از تجربم بگم از امروز که استارت قطع شیر رو زدم....
امروز به شوهرم گفتم تلخک بگیره و همزمان یهو به دهنم رسید رژرو امتحان کنم🫠رژقرمز جیغ🫠
زدم و ساعت ۱۱دخترم بیدار شد و سرگرم کردم و ...تا۱۲ونیم که طبق معمول رو مبل نشیتم که با دوق دوید سمتم که جی جی بخوره. گفتم آی اوف شده و کشیدم بالا 😔😔😔
وای مامانا چقد دردناک بود😭😭😭😭
تا دید چنان بغض کرد که واقعا قلبم درد گرفت منم بغض کردم و جفتمون مثل ابر بهار گریه کردیم 🥹🥹🥹🥹
بغلش کردم راش بردم بعد گفتم کرم بیاریم بزنیم خوب بشه ...یکم زد خودش لباسو کشید پایین و گفت نه نه ...دیگه بچم اسم جی جی نیاورد 😔😔
ولی بیتابی کرد و دلش بغل میخواست ...
تا یک ساعت پیش رفتم شستم و گفتم بابا بیا کرم بزن خوب بشه ....
گفتم دیارا جی جی خوب شد تا دید چنان جیغی زد و ذوقی که خدایااااا نمیدونید چی حالی شدم ..... با ذوق خورد و خوابید ...
چند روزه شیرو کم کرده بودم شبا هم چند قورت میخورد میگفتم بسه و ماساژش میدادم بخوابه ...
امروز اصلا شیر ندادم تا شب ...چند شبم همینطور کم شیر میدم و کلا تمام....

ولی مامانا فکر کنم یکی از سخت ترین و حساس ترین دوران قطع شیر باشه خیلی باید قوی باشیم ....
❤️‍🩹❤️‍🩹❤️‍🩹❤️‍🩹❤️‍🩹❤️‍🩹❤️‍🩹