۲۴ پاسخ

من اولا زیاد آب سرد میخوردم جوری که سرما خورده بودم بعد ۱۸ روز آخر سومین تست مثبت شد 😅

من منتظرش بودم چون اقدام کرده بودیم
چیز خاصی دلم نمیخواست بیشتر حالت تهوع منو کشته بود🥵
هیچی هم نمیتونستم بخورم فقط ماست
الانم دخترم عاشق ماسته😁

از هوس حلیم فهمیدم حامل🙈🙈م

خیلی اب خنک میخوردم
خاهر شوهرم برام بی بی چک گرفته بود گفت بزن من مطمئنم زذم مثبت بود😂🤣

من اولین چیزی که زیاد دلم میخواست فکر کنم گوجه سبز بود ویکی دیگه یه امر هندی سالم تو در یخچال بود که خیلی داشته بودیمش ولی اصلا استفاده نشده بود که من اوایل بارداریم بدون اینکه اصلا متوجه باشم که باردارم همشو تو دوسه روز خوردم عجیب دلم میخواست تمر هندی ولیمو ترش که موقع که فهمیدم باردارم زیاد میخوردم
ولی الان تحمل خوردن چیز ترش رو اصلا ندارم

از روی درد سینه هام مشکوک شدم

پشمک🤣
خیلی چسبید از اونجا 🤣

من باشگاه میرفتم (تکواندو) زانوم آسیب دیده بود شدید
رفتیم دکتر پرسید متاهلی گفتم بله
گفت باردار نیستی منم مطمئن گفتم نه
گفت چون داروهایی که میدم اگه باردار باشی خطرناکه خیلی
منم از موعدم گذشته بود ولی میگفتم امروز فردا میشم
خلاصه رفتیم داروهامو گرفتیم مامانم همراهمون بود گفت من شک دارم که موعدت گذشته بزار ی بیبی چک بگیریم
خودش رفت از داروخونه گرفت به شوهرمم نگفتیم 😑😂رسیدیم خونه و من رفتم زدم و مثبت شد🥹خبرشو به همسرم دادیم و خوشحال بود داشت پرواز میکرد😂تازه فردای اونروزم تولد همسر بود بهترین کادو همرش نصیبش شد😁

من تنبلی تخمدان داشتم درحال درمان بودم که حامله شدم یه هفته پریودم افتاده بودعقب خب گفتم مال تنبلی تخمدان که اینجوریه نگو حامله ام من دلم خیلی درد می گرفت مدام پشت سرهم‌ اصلنم خوب نمیشد بی بی چک زدم دیدم مثبت بعدم رفتم آزمایش دادم فرداش ۶هفتم بود ولی هوس چیزی نمی کردم اوایلش

ما رفته بودیم بیرون من عاشق لواشکم. ب شوهرم همش اصرار میکردم ک برام لواشک بخر من خدم متوجه رفتارم نبودم شوهرم شک کرده بود خرید خوردم بعدش رفتیم اتاق فرار ی بارم رفته بودیم من اصلا نمیترسیدم این سری خیلی ترسیدممم گفتم من نمیرم از نصف راه برگشتم واقعا این سری خیلی ترسناک بود بنی اگ میرفتم میترسوندنم بچه میفتاد😂 بعد شبش شوهرم اومد گف ۳ روزه از پریودیت گذشته گفتم ن بابااااا شکمم درد مبکنه فردا پس فردا میشم رفت ساعت ۳ شب از داروخونه بی بی چک خرید فهمیدیم باردارم😂😂

من خیلی میخوابیدم و بیحال وخسته بودم
چندروز عقب انداختم

۶ماه بود اقدام بودم و خبری نبود بعد ۱۰ روز عقب انداختم و قبلش همش هوس بستنی و شکلات میکردم دیدم که بعععله حاله افتاده

من از لگن درد شدید سرکار سه هفته نمیتونستم بشینم اما متوجه نبود باردارم
چون هرماه بیبی چک میزدم این بار هم زدم‌ساعت ۲ظهر دیدم وای مثبت رفتم ازمایش گفت ۲هفته نیم بارداری
علایم من لگن درد تا اخر بارداری

پریودم عقب افتاد حالت تهوع هم خیلی داشتم معدم درد میکرد دیگ بعد ی هفته از موعدم بیبی زدم مثبت شد

ده روز عقب انداخته بودم و تکرر ادرار داشتم

با شک بیبی زدم و مثبت شد🥰

خب ما چون تو هر دو بچه خودمون اقدام کردیم دل تو دلم نبود زمان پریود نشده بی بی چک میزدم خخخ

من موهام رنگ کردم انقد حالم خراب شد بستری شدم بیمارستان فهمیدم حاملم

از سوزش سر دل فهمیدم اولین ویارمم پفیلا با کره بادم زمینی بود از تخم مرغ هم بدم میومد

رفته بودیم شمال تو چادر مسافرتی و... شوهرم بدجنسی کرد و ریخت داخل به منم نگفت رفتم دستشویی فهمیدم کلی هم دعواش کردم
وقتی فرداش برگشتم اورژانسی هم خوردم ولی قسمت بود مامان شم الان شده برام خاطره

ساعت چهار صبح بود شوهرم شیفت شب بود ساعت هفت صبح میومد خونه..پونزده روز پریودیم عقب افتاده بود هربار بیبی چک میزدم‌منفی بود...ساعت چار صبح با دلدرد شدید رفتم دسشویی فک کردم پریود شدم اما نه...بیبی چک توخونه داشتم گفتم بزار یبار دیگه بزنم
زدم‌و دیدم دوتا خط اومد رفتم‌جلو آینه نگاه ب صورتم میکردم دستم رو شکمم وگریه میکردم از ذوق از خوشحالی ...یجوری بودم
زنگ زدم ب شوهرم گفتم کل شرکتو گزاشت رو سرش 🥹🥹🥹

اولین بارداریم
علایمم نوک سینم ب شدت حساس شده بود اگر سوتین میپوشیدم جونم میومد بالا
از اینجا فهمیدم باردارم

دومین بارداریمم فقط ویار ترشی داشتم اولش
انقدر لواشک آلوچه شوهرم میخرید نمیدونستم چم بود یهو دلم شیرینی میکشید البته اصلا امیدی ب بارداری نداشتم رهاش کرده بودم هرچی شد شد
انقد ناامید بودم ک دو روز قبل موعدم درد پریودی اومد سراغم دیگ نشستم گریه کردن
ولی باردار بودم😐

من خیلی درد پریودی داشتم و ۲ هفته عقب انداخته بودم
ولی چون سابقه داشتم و ۶ سال نازایی داشتم شک نمیکردم
آخر ب اصرارخالم تست زدم یهو دیدم دوخط تیره افتاده😍

من از خستگی و خواب‌آلودگی و سوزش معده فهمیدم

😁😁😁😁

سوال های مرتبط