#زایمان پارت ۲
رفتم بیمارستان ی عالمه واسم ناز عشوه اومدن ک نوار قلبت خوب بود اینا
بعد ی ساعت با دکتر هماهنگ کردن بلاخره رضایت دادن بستریم کنن
یو ساعت بعد بعد ی عالمه سوال و جواب فرستادنم لباس بپوشم
رفتم رو تخت و(اینم بگم من اصلا رحمم باز نشده بود دکتر میگفت باز شده اما اصلا باز نشده بود سر بچه خیلی بالا بود و پایین نیومده بود حتی ب لگن نرسیده بود)
تو این بیمارستان دولتی بی در پیکر هرکی از هرجا میومد معاینه ام می‌کرد
خدا ازش نگذره من نمیگذرم یکی از پرستارا چنان با اخم اومد معاینه ام کرد و فشار بهم می‌آورد ک حتی نمیتونستم تکون بخورم
دیدم نمیتونم تحمل کنم پشت سر هم ازم ان اس تی می‌گرفتن
فقط ی پرستار مهربون بود ک بهش گفتم تروخدا بذارید برم پیش شوهرم میخام باهاش حرف بزنم
ب زور فرستادنم بیرون شوهرم تا منو دید ترسید خیلی زیاد ترسیده بود
گفت پول جور میکنم بگو ببرنت سزارین
رفتم تو انقد واسم ناز عشوه اومدن ساعت ۹ بود ک گفتن باید الان هزینه دکتر و پرداخت کنید
هزینه چقدر ۱۰ تومن اونم نقد...

۱۲ پاسخ

بیمارستان دولتی چطور 10 میلیون گرفته واس سزارین اختیاری بودی یا ن

خدالعنتشون کنه .زایشگاهه بیمارستان تامین اجتماعی سمت ماهم همینقد پرستاراش بیشعورن

طبیعی خیلی فشار رو ادمه

چرا انقدر اذیتت کردن
انگار نه انگار خانم هستن خودشون
چقدر بی درک

دولتی گنده..
نمیدونم چرا هیچ کس یه فکری نمیکنه براشون..
من رفتم نیمه خصوصی بخدا سگش شرف داشت به دولتی ها

هرچقدر پول دادم حلالشون..
دیدم به طبیعی کلا عوض شد

وای الهی😨

من بخاطر این‌ماماهای بدخلق و معاینه هاشون حاضر شدم برم اینهمه هزینه کنم واسه سز

الهی بگردمت🥺

مگ دولتیا ب درخواست ما سز هم میکنن؟

واییییی منم حرکات بچه یکم کم شده و مدام خودش سفت میکنه

منم این بازی سرم در اومد😭😭

خدا لعنت کنه همچین بیمارستان و همچین پرستارایی
که باعث میشه ‌ملت ‌ترس کنن دیگه طبیعی‌ نزان ..توف ب روشون بیاد

مقالات مرتبط

خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
علت بیماری ام اس در زنان
علائم و علت بیماری ام اس در زنان MS
بیماری ام اس چگونه شروع می شود
بیماری ام اس چگونه شروع میشود؟ | علت و علائم بیماری ام اس(...
ترک شکم بعد از زایمان
ترک شکم بعد از زایمان و کرم‌های مناسب رفع ترک

سوال های مرتبط

مامان گل🌸 مامان گل🌸 روزهای ابتدایی تولد
سلام اومدم از تجربه زایمان طبیعی بگم سه شنبه ۳۱ تیرماه رفتم معاینه ۱ سانت بودم بعد از معاینه دردلگنم شروع شد تا صبح فردا انقباض با درد زیاد داشتم رفتم بیمارستان معاینه کردم ۲ سانت بودم باز برگشتم خونه تا ۷ غروب رفته رفته دردام بیشتر میشد ک نمیتونستم تحمل کنم رفتم بیمارستان ۳ سانت شده بود قرار بود بستریم نکنن ولی چون راهم دور بود بستریم کردن تو اتاق تنها بدون گدشی و همراه واقعا برام ترسناک بود تنهایی یک طرف دردام هم یکطرف هر یک ساعت ماما میومد معاینه میکرد تا ۱۰ شب ۳ سانت بود ولی باهر معاینه دردام بیشتر میشد تا ۱۲ شب شد ک معاینه کرد ۵ سانت شدم دردام ک افتضاح شده بود دوتا ماما اومدن بالاسرم کیسه ابمو پاره کردن اون لحظه واقها ترسناک بود از ترس میلرزیدم بعرش دکتر اومد اپیدورال تذریق کرد ک اصلا درد نداشت ماما میگفت اپیدورال تا ۷۰ درصد بی حس میکنه ولی من ۱۰۰ درصد بیحس شده بودم ک عالی بود بعد از این تا دوشب من فول شدم بدون هیچ دردی بعدش اپول فشار زدن زور زدنم شروع شد تا ۳ کله بچه گیر کرده بود ی جا نمیدونم دقیق برای چی پایین نمیومد ک دکتر اصلیم اومد با چند تا حرکت بچه رو در اورد بدون هییییییچ دردی و بخیه خوردم اینگونه بود ک دخترم ساعت ۳:۲۰صبح ۲ تیرماه ب دنیا اومد واقعا راضی بودم از طبیعی با اپیدول ب شماهم پیشنهاد میشه❤️بمارستان تخت جشمید کرج دکتر اکرم هاشمی
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان 👶🏻👑 مامان 👶🏻👑 ۲ ماهگی
پارت 1✨

خب از اونجا ک من فشار خونم بالا بود ماما برام نامه نوشت ک برم بیمارستان
ازم آزمایش بگیرن
اونجا ک رفتم فشارمو. سابقه های بیماریمو پرسیدن منم گفتم بعد گفتن ک باید برای زایمان بستری بشم
دیگ بستریم کردن چون دهانه رحمم بسته بود سوند وصل کردن ک اگر باز شد سوند بیوفته
خلاصه ی روز ی شب این هنوز وصل بود ک یهو کلی آب ازم ریخت ک سوند در امد
بعد پرستارا امدن معاینه کردن گفتن 4سانتی
ساعت 11ظهر برات آمپول فشار میزنیم
ساعت 11شد آمدن معاینه کردن ک هنوز همون 4سانت بودم سرم وصل کرد ولی بچه حساسیت نشون داد قلبش افت کرد ک سریع سرم قطع کردن
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان حبه انگور🍇 مامان حبه انگور🍇 ۳ ماهگی
سلام مامانا میخوام از تجربه زایمان سزارینم تو بیمارستان دولتی بگم
پارت 1
صبح ساعت شیش دوتا تخم مرغ ابپز با دوتا خرما خوردم ساعت هشت رفتم زایشگاه کارای بستری رو انجام دادم بعدش بهم لباس دادن و یکم بعد اومدن انژیوکتموگذاشتن
ساعت ۱۲ونیم اومدن سوندمو بزارن ب پرستار گفتم ک من از بچگی عفونت ادرار داشتم لطفا درست بزارن با کلی ژل و بتادین سوندمو گذاشتن اصلا درد نداشت فقط خیلیی چندش بود ک اونم بعد ی تایمی عادی میشع یک ربع بعد سمت اتاق عمل رفتیم و ی سری سوالاتو پرسیدن و بعد با ی اقایی ب سمت اتاقی ک قرار بود عمل کنم رفتم.روی تخت نشستم و پزشک و پرستارا و ماما و دکتر بیهوشی اومدن من ناخوداگاه میلرزیدم حالم بدشده بود و کادر درمان خیلی گرم و صمیمی برخورد میکردن😍
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان گندم 🩷🥹 مامان گندم 🩷🥹 روزهای ابتدایی تولد
رفتم معاینه لگنم
دردش قابل تحمل بود
ولی دهانه رحمم اصلا باز نشده چیکار کنم
سر بچه ام اومده تو لگن خیلی اذیتم چی کنم دهانه رحمم باز بشه
مشاهده ۲۳ پاسخ دیگر
مامان بایار🩵 مامان بایار🩵 ۲ ماهگی
قرار بود طبیعی زایمان کنم دکتر گیر داد طبیعی گفتم باشه ساعت ۸ صبح بستریم کردن ک دیگ ان اس تی اینا بگیرن کم کم آمپول فشار بزنن اینا نزدن تا شب بهم قرص زیر زبونی دادن گفتن مثل آمپول فشار میمونه چند دوز دادن بهم اون باعث میشد ضربان قلب بچه بره بالا ضرر داشت برای بچه کیسه آبم ساعت ۸ یا ۹ شب پاره شد اینا باز کاری نکردن الکی معاینه میکردن میگفتن ۲ سانت باز شدی کله بچه تو لگن در صورتی ک الکی میگفتن سر بچه کج اومده بود تو لگن ان اس تی گرفتن ضربان قلب بچه باز خیلی بالا بود دستگاه سوت کشید الکی میگفتن هیچی نیس بچه حرکت داره اینجوریه اینا ساعت ۴ صبح آمپول فشار میزنن بهم هیچی نمیشه فقط دردام هی بدتر میشد دیگ نفسم بالا نمیومد دهانه رحمم هیچی باز نشده بود آخر انقد دادو بیداد کردیم با همسرم تا ۵٫۳۰ ب دکتر خبر دادن ک بیا ضربان قلب بچه اومده خیلی پایین سره بچم تو لگن کجه داره خفه میشه دکتر اومد سریع برد سزارین بچمو داشتن میکشتن داشتن خفش میکردن اون موقعه کی پاسخگو بود😔الانم بچم بیمارستان بستری به خاطر نفس کشیدنش با رودش شیر میخوره بالا میاره انقد ک تو شکمم کثیفی خورده با نزدیک بود خفه بشه
تجربه زایمان طبیعی و سزارین
مشاهده ۲۱ پاسخ دیگر
مامان دلوین مامان دلوین ۱ ماهگی
#تجربه زایمان طبیعی
پارت یک
پنج‌شنبه بود من چهل هفتم کامل شده بود و دو روز رفته بودم تو چهل و یک هفته رفتم زایشگاه اونجا فق ان اس تی گرفتن ازم و گفتن همه چی خوبه و برو بیمارستان دگه برا زایمان
من فرداش ساعت ۶راه افتادم رفتم سمت بیمارستان ک بعد از دو ساعت رسیدم اونجا باز ان اس تی گرفت من حرکتی حس نکردم بعدش معاینه کرد دهانه رحمم یک سانتم باز نبود
بهم گفت باید بستری شی
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان 💖°آوین°💖 مامان 💖°آوین°💖 ۲ ماهگی
(پارت دوم سزارین)

اومدیم معاینه کردیم خیلی خیلی بد بود معاینه در حدی ک جیغم در اومد و کلی هم گریه کردم 😂 و گفتن ک رحمم ۲ سانت بازه و کیسه ابمم نشتی داره و سر بچمم اومده پایین اینم بگم من ۸ نوبت عمل داشتم تاپیکای قبلمو ببینید متوجه میشید ساعت ۸ بود ک اومدن بهم گفتن ک با این وضعت نمیتونی بری خونه منم از ترس زایمان طبیعی نمیدونستم چیکار کنم ک یکی از پرستارا اومد گفت هرجور خودت بخوای زایمان میکنی 😍
مامان المیرا😍الین❤️ مامان المیرا😍الین❤️ ۱ ماهگی
سلام من رفتم بیمارستان معاینه کرد ی سانت باز بود دهانه رحمم دوبار ان اس تی گرفت بد بود حرکت بچم فرستاد سنو سنو گفت وزنش ۲۶۰۰کمه تو ۳۷هفته دوهفته عقبه سنش حالا بااین درد بستریم میکنن گفتن ساعت دوازده شب بنی دوساعت دیگه برم باز بچم بدنیا میاد برم یان؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان 🎀ماهـ🌙ــلین💗 مامان 🎀ماهـ🌙ــلین💗 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان👩🏻‍🍼
پارت 3: آمپول فشار رو اومدن داخل سروم زدن و دکتر گفت تا 4 صبح وقت داری طبیعی زایمان کنی همکاری کن باهامون 😅😁خلاصه ک هی ماما میفرستادن باهام ورزش کنه منم با کمال میل همکاری کردم باز معاینه کردن اصلا باز نشدم و همچنان درد نداشتم هی گذشت نزدیکای 4 شد هیچ پیشرفتی نداشتم ماماها زنگ زدن به دکتر شرح حال منو گفتن دکترم گفته بود دوز آمپول فشارو ببرید بالا تا ساعت 6 اومدن دوباره آمپول ریختن تو سرومم و رفتن منم همش منتظر درد بودم گذشت دوباره ساعت 6 شد بعد کلی معاینه بازم گفتن هیچی باز نشدی و بدنت خیلی مقاومه صبحونه نخور تا دکتر بیاد احتمالا ببرنت سزارین خلاصش کنم ک بازم ی دوساعتی منو الاف کردن و در آخر اومدن ساعت 8 و نیم آمادم کردن برا سزارین و در آخر ساعت 9 دختر نازمو دادن بغلم😍و قسمت این بود ک من با کلی ورزش و لگن خوبی ک داشتم و دهانه رحمم نرم بود ولی هیچ پیشرفتی با آمپول فشار نکردم و خداروشکر عمل سزارینم سخت نبود برام و میگم حتما کار خدا ی حکمتی داشته ک دارو رو من جواب نده
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان گندم 🩷🥹 مامان گندم 🩷🥹 روزهای ابتدایی تولد
سزارین هم خیلی بوده الان راضی ام ک سزارین شدم
ولی چون اصلا آمادگی نداشتم خیلی ترسیده بودم
سزارین بیشتر از هرچیز ب ی همراه خیلی خوب نیاز داره
من مامانم حال ندار بود خواهرم اومد پیشم خدا خیرش بده خیلی کمک بود ۲۴ ساعت تمام سرپا بود کنار من
من انقد ک ورزش کردم همش حس میکردم بچه با دوتا زور پیاد نهایت س چهار تا بخیه میخورم
ولی دهانه رحمم اصلا باز نشده بود
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان ساحل و سهیل 🤍 مامان ساحل و سهیل 🤍 ۳ ماهگی
مامانایی ک زایمان کردین بچه دومیتونه طبیعی بودین زایمان الانتون راحتر با اولی بود یان؟ کدومش سخت تره ؟؟
امید وارم ک دومی راحت باشه
من سر اولی از ۹ شب رفتم بیمارستان از ۳ نصف شب تا ۱۱و نیم صبح درد کشیدم تا زایمان کردم ۱۰ ساعت درد کشیدم هر کی میومد اونجا انقد راحت میزایید زرتی بچه میومد بیرون من لنگا ت هوا مونده بود ک بیاد بخیه هام بزنن تا بی حسی از بین نرفته ی زن اونجا دلش سوخت برام انقد ک درد کشیدم ولی اینم بگم بعد ب دنیا اومدن دخترم خیلی خوب بود همه چی ن درد داشتم ن چیزی خودم میتونستم پاشم کناریم ی تخت بود سز شده بود نمیتونست بخنده حتی از درد طفلی
بعد اینکه چند سانت باز شده بودین سر دومی؟ یا باز نشدین با امپول زایمان کردین؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۴ ماهگی
خانوما سلام من رفتم بیمارستان آن اس تی گرفتن گفت ک خیلی خوبه ضربانش
بعدش معاینه کردن گفتن رحمت باز نشده ی روز در میان باید بیایی آن اس تی
بدنم انقد درد داره چیکار کنم رحمم باز شه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آیلین و یاسین💙 مامان آیلین و یاسین💙 ۴ ماهگی
پارت دوم
دیگه تا رسیدیم بیمارستان رفتم بخش اورژانس برای معاینه بعد معاینه گفتن ک تازه دوسانت بازم بعد دیدم ک با ویلچر اومدن ببرنم منم از همه جا بی خبر چ میدونستم برای چی فک میکردم الان ک برم زایشگاه حداقل تا اخرشب زایمان کردم دیگ منو با ویلچربردن تا تو اتاق ماما اومد معاینم کرد گفت اصلا سر بچت تو لگن نیست ب هیچ عنوان از تخت پایین نیا احتمال داره کیسه آب پاره شه بند ناف زودتر بیاد ک خطرناکه جوری منو ترسوندن ک حد نداره خیر نبینن دیگ اومدن نوار قلب بچمو بگیرن ب حدی اون کشای لعنتی رو سفت میبستن ک بچم خودشو جمع میکرد بالای شکم از ساعت ۸ شب ک بستری شدم تا ساعت اون کش رو شکمم بود با اون درد من فک میکردم ک دردام ده دقیقه ی باره ولی دستگاه دردمو ۲ دیقه ی بار نشون میداد ماماهمراهم میگفت چونک سر بچه تو لگن نیست من بیامم کاری ازم نمیاد بزار وقتی سر بچه اومد تو لگن میام
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مامان اوا مامان مامان اوا روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان دوم
سلام خانوما من طبق آخرین سنو ک رفتم ۴۰ هفته گف آب دورجنین کم شده و منم تاشب کارامو کردم حمام رفتم راهی بیمارستان ۱۷شهریور شدم اونجا هم منو بستری کردن ۱۰ شب بستری شدم اول قرص زیرزبونی دادن بعد ساعت ۳ شب آمپول فشار زدن من دردام کم کم شروع شد ولی دهانه رحمم همچنان ۱ فینگر بود تا ساعت ۷ صبح ک شدم ۴ سانت و ماماهمراهم اومد خانم عادله حسینی بود برخورد خوبی داشت و مهربون بود خلاصه اومدن بهم بی دردی تو رگی زدن ک دردام واقعا از ۱۰۰ شد ۲۰ و شروع کردم ب ورزش ک یهو ضربان قلب دخترم پایین اومد و دیگه دوز دوم بی دردی نزدن گفتن خطرناکه.خلاصه ساعت ۹نیم بود ک دردام اوج گرفته بود و کم کم زور بهم میومد و معاینه ک کردن دیدن سر بچه دیده میشه خیییلی زورای وحشتناکی بود البته ک خدا کمک میکنه سریع اومدم پایین از تخت جوری بود ک دستم جلوم گرفته بودم و میگفتم نمیرم الان میفته بزور بردنم رو تخت زایمان و اونجا زور زدنام شروع شد با دوتا زور ساعت ۱۰ هدیه آسمونی خدا رو گزاشتن بغلم و من اون لحظه فقط خداروشکر میکردم.بعدم ک بخیه و فشار دادن های شکم شروع شد ولی می ارزید ب داشتنش.
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان ماهانم💙🤰🏻 مامان ماهانم💙🤰🏻 ۴ ماهگی
سلام خانومای عزیز
من شب رفتم برای معاینه لگن گفتن لگنت عالیه فقط رحمم باز نشده ، ان اس تی هم گرفتن خوب بود ولی از صب تکونای بچه خیلی کمه بازم برم بیمارستان یا نه ؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر