منم زایمانم خیلی سخت بود من قبلش رفتم سونو گفتن یدور بند ناف دور گردنشه ، شب ساعت ۱۱ رفتم بیمارستان دیگه امپول فشار و روند درد طی شد ساعت یک ربع به ۳ گفتن برو تخت زایمان الان بدنیا میاد رفتم هی زور زدم سر پسرم میومد بیرون ولی دوباره کشیده میشد داخل بعد فهمیدن بند ناف سه دور شده من تا ساعت ۴ یکسره زور میدادم اخرم تا کنار رانم تیغ زدن با دست کشیدنش بیرون 😭 قرار بود که ۱۰ دقیقه بدنیا بیاد یک ساعت طول کشید اخرا دیگه من هیچ جا رو نمیدیدم ... الانم ۷ ماهه که گذشته هنوز افسردگی دارم چند ماه اول که بخاطر هرچیزی کوچیکی گریه میکردم ولی الان باز بهترم
من تموم سختیای سزارین و افسردگی بعد و ... اینا یه طرف تو بیمارستان پرستار آمپول سرم رو زده به عصب مچ دستم چهار ماهه مچ دستم درد میکنه نمیتونم چیزی بلند کنم
من ساعت 4صب دردام. شروع شدن ساعت 6صب کیسه آبم پاره شدرفتم بیمارستان البته سوراخ شده بود تا رسیدم بیمارستان کلن آب از بدنم میومد بیمارستان خصوصی رفتم برا طبیعی چون دکترم اونجا بود و توی بقیه بیمارستانهای دولتی همه دانشجو میومدن رفتم بیمارستان تا درد میگرفت زور میزدم فقط زور میزدم بعد از نیم ساعت بردنم واسه زایمان داخل بیمارستان حتی پرستار نبود کلن ماما بودن دیگ یه ماما با کمک خودم بچه رو بیرون آورد من قبلش ایقد تحقیق کرده بودم میفهمیدم باید فقط زور بزنی جیغ داد فایده نداره 10ملیون هزینه برا یه شب اونم طبیعی ولی ارزش داشت خیلیی
وایی عزیزم چقد بد بوده
اخ اخخ نگمممم برات ۱۰صبح ۵شنبه بستری شدم تا۱۰ونیم شب فقط جیغ میزدممممم اخرشم باوکیوم بچمو کشیدن.تامرخص شدم هعی تب و لرز کردم بچم زردی داشت زیر دستگاه بود هعی خانوادم میگفت برو دکتر چرا هعی تب و لرز میگیری نمیرفتم میگفتم عادیه حتمن .بعد ۵روز نفسممم رفت سریع ازمایش دادم گفت دی دایمر بالاست بستری شه ۳روز بازبستری شدم فقط سرم و انتی بیوتیگ تزریق کردن اخرشم نگفتن عفونت وارد خونم شده بود یاامبولی کردم😕
حالا من ساعت ۱۱ رفتم بیمارستان بدون پارگی کیسه آب فقط درد داشتم
ماما همراه نگرفتم
ساعت ۲ ظهر بچم لباس پوشیده بغلم بود
من بدون درد رفتم دوشب خوابیدم دهانه رحمم باز نمیشد همشم منو میترسوندن ک وزن بچت بالاست ولی تا جایی ک امکان داره باید طبیعی بیاری اخر نصفه شبی بردنم سزارین بعد عمل تا صبح بدن درد داشتم همش ناله میکردم بچه رو نمیتونستم شیر بدم خیلی سخت بود خدا خیر بده مادرمو بهترین پرستار دنیاس ....حتی برام شیافم گذاشت درصورتیکه خودم فک میکنم چندشم میشه برا کسی انجام بدم🤦🏻♀️
من اینقد بارداری سختی داشتم که سختیای زایمان و نگهداری از دوتا بچه برام صدشرف داره بهش🙃
من یه هفته تو خونه درد کشیدم رفتم بیمارستان نیم ساعته به دنیا اومد حتی پرونده هم تشکلیل داده نشده بود هنوز😂 همش میگفتم میخوام بی حسی بزنید گفتند دیگه دیره الان به دنیا میاد😄
اولش افسرده شدم و یک ماه هم یبوست و بواسیر دچار شدم قشنگ مردم
ولی الان دارم سعی میکنم با خوندن قرآن و کتاب های مفید حالمو خوب کنم و خوب بمونم
خدابزرگه انشاالله از این به بعد همه چی خوب پیش میره
من که سزارین بودم ولی قبلش سرماخورده بودم سرفه میکردم با هر سرفه ای نفسم میرفت از درد ولی همه این دردارو میشه تحمل کرد هیچی بدتر از اون حال بدو افسردگی نبود واقعا به دد سه ماه اول فکر میکنم حالم بد میشه انقدررر بهم سخت گذشت
من افسرده شدم با این جنگ بدتر شدم به خاطر دخترم خییلی میترسم
من سزارین بودم ولی خیلی افسردگی گرفتم .۷کیلو چاق شدم به خاطر پرخوری عصبی .دوران تاریکی رو گذروندم الان خداروشکر بهترم
سلام از من سختر فک نمیکنم کسی زایمان داشته تا حالا
وای منمممم
۱۸ ساعت درد کشیدم
بعدشم کولیک و رفلاکس و افسردگی خودمو
شوهر نفهمو ....
سلام عزیزم چراسخت بود برات
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.