۱۰ پاسخ

خدا یه دل پاک به تو بده‌ یه بچه هم به دوستت !

چرا انقد فکرت خرابه؟😐😐😐😐
شاید چون بچه نداره دلش میخاد بچتو ببنه
ینی چی دس به دعا زده واقن اعتقاد داری ب اینجور چیزا؟

منم 12 سال بچه نداشتم هیچوقت به بچه کسی حسادت نکردم چقدر حرفت بده

نه بابا بد به دلت راه نده
دعا کن براش،به حق این روز خدا بهش بچه بده

چرا همچین فکری میکنی راجبش؟

عزیزم منم ازوقتی مادرشدم وسواس فکری گرفتم ولی سعی کن انقدر حساس نباشی بعدها سختت میشه...

کافر همه را به کیش خود پندارد
متاسفانه مکانیزم فرافکنی شدیدی داری و به فکر درمان خودت باش

عزیزم یکم عقیده ای ک داری رو درست ک برای اون دوستتم دعا کن
منم یکی از دوستام بچه دار نمیشه ولی جونش ب جون بچه ای من وابسته اس اینجور نباید راجبشون فک کنیم

درکت میکنم چون آه میکشن حس منفی القا می کنند به خدا توکل کن خودش مواظب و مراقبه بچه ات میشه،از لحاظ دعا هم هیچ کس هر چند سنگ دل واسه بچه دعا نمیگیره ،دعا بماله بهش ،خیلی ها عاشقه پوست بدن نوزاد هستند واسه همین دست کشیده ،چیزی بهش نگو دلش میشکنه

عزیزم مگه اون ازقبل باشماقرارداشته ک بگیم بقول شمادستش زده بدعا وبعد ب بدن بچه شما ؟ اینفکرارونکن عزیزم بجاش دعاکن تواین شبها خدابه اونم اولادصالح وسالم بده

سوال های مرتبط

مامان دلارز مامان دلارز ۵ ماهگی
عصر مامان شوهرم ز زد که بچه رو بیارین دلم تنگ شده
منم گفتم ببره برم یه دوشی بگیرم
خلاصه برد و من یه چرت زدم و رفتم حموم و کارامو کردم رفتم دنبالش میبینم بردانشتن بردنش خونه عمش
بعد رفتم اونجا گفتم من نمیدونستم اومدین اینجا رفتم در خونتون
بعد گفت به شورهرم کفتن که اومدن
بعد رفتم بچه رو عمس داشت میخوابوند بقلش کردم پوشکش یک کیلو شده بود از جیش
گرفتم بردم عوضش کردم مادر شوهرم کفت یکبار عوضش کردیم منم خیلی عصبی شدم بچمم بدخواب شد زد زیر گریه
بعد رفتم تو اتاق بخوابونمش این کریه میکرد اومد مادرشوهرم اونجا انگار من نمیتونم نکهش دارم ایندنمیخابه خیلی خوابیده گفتم پس چرا شما داشتین میخابوندینش
میگف نمیدونم همینجوری عمش بقلش کرد اورد بچمم هی بد قلقی میکرد چاییمو نخورده پاشدم اومدم خیلی هصبی شده بودم این بچم منو دیده بود زده بود زیر گریه اپنام هی میگفتن این از عصر اصلا گریه نکرده
الان خیلی عصبی و‌ناراحتم
از یطرف میگم نکنه رفتارم زشت بود
فشارمم افتاده بود خیلی عصبی شده بودم از کاراشون