ادامه ۴
بردنم بخش پمپ درد داشتم ک تاکید میکنم حتما بگیرین حتمااااا هر ۶ ساعت شیاف میزاشتن برام با پمپ درد من هیچ دردی نداشتم فقط سوزش بخیه هام اذیتم میکرد وگرنه درد نداشتم بعد ۵ ساعت بچمم آوردن پیشم زیر اکسیژن بود قبلش قبل راه رفتن هم برام شیاف زدن بعد ک راه رفتم و رفتم سرویس میگم درد نداشتم فقط سوزش ک امدم خوابیدم دوباره بخاطر پمپ درد دیگ سوزش هم کم شد وقتی هم مایعات رو شروع کردم نسکافه خوردم با بابونه و بخاطر شیاف هایی ک میزارن تا شکم کار کنه من بیرون روی میگرفتم تا همین دیشب بدون اختیار بود کاملا یعنی اگ نوار نبود حیرون بودم😐😂
ادامه ۵
و جمعه ظهر مرخص شدم خلاصه ک من خیلی خیلی از سزارین راضی بودم خیلی زیاد فقط راه رفتن ی چند روزی مشکل داره بخیه ها میسوزن حتما رو تخت بخوابین توالت فرنگی استفاده کنین تو ریکاوری و حین عمل سرتون تکون ندین حرف نزنین ک سردرد نشین من اصلا نشدم خداروشکر از دیروز ک مرخص شدم نه شیاف گذاشتم نه مسکنی ک دکتر داده خداروشکر اصلا نیاز نشد همه چیز قابل تحمل و زود گذره شورت ی بار مصرف بگیرین و ی همراهی خوب انتخاب کنین من مادرشوهرم بود ک جگرمو خون کرد😐😂
ادامه ۳
بچه رو بردن منم هیچی حس نمیکردم فقط لایه آخر بخیه رو فهمیدم ک دارن بخیه میزنن و پانسمان میکنن تموم ک شد بردن ریکاوری ک واقعا بدترین قسمتش ریکاوری بود انگار وسط قطب شمال بودم از بس میلرزیدم اینقد لرزیدم مردم و زنده شدم همش هم میگفتن طبیعیه خلاصه خیلی سخت گذشت این قسمتش درد نداشتم فقط میلرزیدم بعد ک حسم برگشت زنگ زدن گفتن بیان ببرن منو بخش ک مث اینکه گفتن تخت خالی نداریم منم نمیدونستم جریان چیه خیلی ترسیدم فک کردم بچم چیزیش شده منو نمیبرن بعد دیگ امدن گفتن نه بچه زیر اکسیژنه منم ت خالی شه میبرن دوبار شکممو ماساژ دادن ک دردش خیلی کم بود اینم با اخ و اوخ حل بود جا ب جایی از رو تخت ها هم یکم درد داشت ولی چون هنوز حس ندارم کامل همه چیز قابل تحمل و زود گذره
ادامه ۲
آمپول بی حسی ک ی آقا بود مهربون و شوخ بود همه گفته بودن درد نداره ولی درد داشت خداییش اما اونم کم بود زود هم تموم شد منم ک بیحس نمیشدم هی میگفتم هیچکار نکنین من حس دارم هنوز😂بعد اقاعه گفت اینجا کشتارگاه نیست زایشگاهه تا بی حس نشی ک کاری نمیکنیم ما بعد گفت حالا پرده رو وصل کنین اگ بی حس نشدی بیهوش میکنیم بعد دیگه من همینجور ک منتظر بودم بی حس بشم دیدم بچم لباس پوشیده آوردن کنارم😂ولی گریه نکرد سریع بردنش زیر اکسیژن
ادامه 1
پرونده تشکیل دادیم ی سری وسایل گفتن بخریم مث لباس دمپایی زیر انداز جوراب واریس ی نوار قلب گرفتن ازم ی پلاستیک دادن بهم داخلش ی سرهمی و کلاه پوشک گفتن بزار ببر با خودت قبلش هم امدن چک کردن ک جای عمل تمیز هست شیو هست یا نه
دیگه منو گذاشتن رو ویلچر بردن تو اتاق عمل داشتم میمردم از استرس خوابیدم رو تخت شلوارمو در آوردن سوند وصل کردن ک درد داشت ولی کوتاه بود و قابل تحمل با چندتا اخ و اوخ حل بود😂بعد دیگ نوبت آمپول بی حسی شد
مبارک باشه
خدانکشتت 😂😂😂دختر این همه درد کشیدی همه رو با خنده گفتی دلم زایمان خواست
شرت یک بار مصرف چندتا لازم میشه
سلام به سلامتی عزیزم کدوم بیمارستان بودی!؟
من حالا بستریم کردن سوند زدن رفتم اتاق عمل رفتم ریکاوری فرداش مامور تامین اجتماعی اومد چند تا سوال پرسید تایید کرد رفت
خیلی زیادهههع🥵🥵🥵🥵
خدا رو شکر عزیزم که خوب پیش رفت و نیازی به NICU هم نشده. واقعا برات خوشحال شدم. همزمان با پستی که شما گذاشته بودی منم رفته بودم سونو و وزن بچم کم بود و دکتر ارجاعم داد به بیمارستانی که اصلا دوست نداشتم برم. ولی انشالله همونطور که در نهایت برای شما خوب پیش رفته و کوچولوت رو صحیح و سالم بغل گرفتی برای من هم عاقبت به خیر بشه
برای من سوند رو بعد بی حسی زدن
کدوم بیمارستان
🥰❤️قدم نورسیده مبارک باشههه🥹😍
ان شاالله قدمش پر از خیر و برکت باشه براتون🥰😍
منتظر بقیه اش هستیم عزیزم♥️
کدوم بیمارستان بودی و دکترت کیه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.