تجربه سزارین مامان اولی 🫰... کوتاه میگم .. من بچم سفالیک بود و همیشه دوست داشتم سزارین بشم ک هزینه خصوصی بالا بود ۳۴ هفتگی بخاطر وزن بالای جنین و دیابت من بستری شدم بیمارستان و تا ۳۷ هفته اونجا بودم ...هر روز میرفتم سونو بیمارستان ..میگفتن امیدی ب بارداریت نیست بچت رشدش انفجاری .. خلاصه منم تحت نظر موندم . دیابت کنترل کردن با انسولین . روزام سخت می‌گذشت ک ی روز قبل سزارین اومدن ازم آن اس تی بگیرن گفتم آه خسته شدم چرا تکلیف من مشخص نیست پرستار گفت دکتر گفته شمارو فردا احتمالا ختم بارداری بدم یعنی ختم احتمالی .‌ من اون روز تا خود فرداش صدبار از استرس سکته کردم

۴ پاسخ

بچه من بریچه و نامه گرفتم از روانپزشک واسه سزارین

وزتش چقدر بود اخرش؟

وزن بچه موقعه تولد چند کیلو بود؟؟

مبارکه خداروشکر
چند کیلو شد نینی؟

مقالات مرتبط

خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
عوارض سزارین
عوارض سزارین بعد از سال‌ها (نظر پزشکان + تجربه‌های واقعی م...
نحوه خوابیدن بعد از سزارین
نحوه صحیح خوابیدن بعد از عمل سزارین
مراقبت‌های پس از زایمان سزارین
مراقبت های بعد از سزارین - نکات مهم تغذیه، دارو و ورزش

سوال های مرتبط

مامان معین🥺 مامان معین🥺 ۲ ماهگی
تجربه زایمان
پارت یک ......
من یک هفته پیش بخاطر زیاد شدن آب دور جنین و کاهش حرکت بستری شدم
آب دور جنین بخاطر دیابت بارداری که داشتم زیاد شده بود
موقعه که بستری شدم ۳۷بودم‌
چهار روز تحت مراقبت بودم خداروشکر همه چی خوب بود
و اینکه من آنسلین میزدم دیدین قند خونم نرماله گفتن نیازی نیست دیگه آنسلین بزنی
منو مرخص کردن
اما گفتن هفته دیگه باید ختم بارداری بشی

چهار روز
مشاهده ۲ پاسخ
مامان یاسین جونم🛵 مامان یاسین جونم🛵 ۲ ماهگی
سلام عزیزان اومدم با تجربه زایمان🤰
۱.من تو بارداری دیابت گرفتم و ماه های آخر ۶۰واحد انسولین میگرفتم بخاطر همین دکتر بهم پایان ۳۸ هفته ختم بارداری داد و نامه بستری که با امپول فشار وارد فاز زایمان بشم منم صبح ۲۳شهریور رفتم بیمارستان و بستری شدم و برای دادن امپول هی امروز و فردا میکردن و بهم دارو نمیدادن و میگفتن باید ۳۹ کامل بشه و منو مرخص هم نمیکردن بلاخره بعد سه روز بستری یک روز حرکت جنین متوجه نمیشدم هرچی بهشون میگفتم میگن دروغ میگی دستگاه ان اس تی بهم وصل بود و حرکت نشون میداد اما من متوجه نمیشدم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان جان جان مامان جان جان ۶ ماهگی
امروز برای چک آب دورش دوباره اومدم دکتر آب دورش خوب بود ولی دوبار ان اس تی ازم گرفتن بچم افت ضربان داشت دکترم گفت خوب نیست مستقیم برو بیمارستان بستری شو تحت نظر باش اگر بد بود شرایط ختم بارداری میزنیم برات الانم اومدم بیمارستان گفتن دوباره ان اس تی میگیریم اگه خوب بود میفرستیمت خونه و اگه بد بود ختم بارداری کسی تجربه اینطوری داره بچرو چجوری دنیا اوردن؟؟
مشاهده ۶ پاسخ
مامان نيلای 🩷 مامان نيلای 🩷 ۲ ماهگی
پارت اول تجربه زایمان اول سزارین اختیاری 🩵
چون زایمان من خیلی عجیب غریب و وحشتناک بود برام نمیخواستم بیام بنویسم چون باردارا ممکنه بترسن یا فکر کنن زایمان سزارین خیلی بده و‌ فرار کنن اما سوالات زیاد بود و خیلی میپرسیدین گفتم بیام بنویسم
من قبلش یه دکتر داشتم که‌ همیشه پیش اون ویزیت میشدم‌ و کل بارداریم تحت نظر اون بودم و قرار بود تو ۳۷ هفته برم مطبش و اونجا معاینه لگن بشم (من همیشه درمانگاه میرفتم پیش اون دکترم بخاطر اون برای معاینه میگفت مطب خودم بیا ) به امید اینکه بگه لگنت تنگه و زایمان من سزارین اجباری بشه میخاستم برم…
اما
۳۶ هفته بودم که رفته بودم بیمارستان چون حرکات نینیم کم بود رفتم ان اس تی بگیرم که ببینم وضعیتش چطوره اونجا پرسجو کردم گفتن برای تنگی لگن قبول نمیکنن که سزارین اجباری بشی و من کلا منصرف شدم و دیگه مطب دکتر خودم نرفتم‌ اونجا تو بخش اورژانس یه دکتر دیگه بود که خیلی خوب و‌ مهربون بود و قیمت عملشم‌ مناسب بود باهاش حرف زدم و هماهنگ شدم که اون منو عمل کنه گفت روز دوشنبه من کلینیک هستم بیا اونجا که من تو ۳۷ هفته بودم و همون روز که گفته بود رفتم و بهم شمارشو داد و گفت اگه لک بینی یا پاره شدن کیسه اب حتی کم شدن حرکات جنین بود بهم زنگ بزن و بگو که من بیام بیمارستان سریع ( مطب خودش یه شهر دیگه بود و فقط بیمارستان میومد ) خلاصه گفت برو و سه شنبه یعنی ۷/۸ گفت برای عمل بیا و صبحش بهت نامه میدم میری بستری میشی و چون بیمارستان دولتی سزارین اختیاری قبول نمیکنن بهانه جور میکنیم و یکار میکنیم انگار سزارین اجباری هستی ...
مشاهده ۸ پاسخ
مامان نیلا🩷🐣🍭 مامان نیلا🩷🐣🍭 ۵ ماهگی
سلام عزیزان میخوام از تجربه زایمانم(سزارین)بگم براتون فقط من بدون سانسور و راست و حسینی میگم اگ دوست ندارین واقعا نخونین😐همشو کامل تو کامنت ها مینویسم...
روز پنجشنبه من ساعت ۶ و نیم رفتم بیمارستان قرار بود از ی شب قبل بستری بشم اما چون جا نداشتن گفتن صبح زود بیاد خلاصه رفتم و یک ساعتی منتظر نشستیم ی خانم باید میومد تایید میکرد ک من واقعا نیاز ب سزارین دارم یا نه یعنی فقط من نه هرکی ک قرار بود اون روز عمل شه خلاصه نفر اول ک صحبت کرد تایید نکرد و گفت میتونی طبیعی بیاری فوبیا و اینا دلیل نیست منم استرسسس دومی ک من باشم رفتم نامه رو دید سنو رو دید گفت سنو گرافی ننوشته سزارین ک فقط نوشته ختم بارداری چرا طبیعی نمیاری گفتم نمیتونم بعد همینجوری نگاه می‌کرد گفت اوه فشار شریان ناف بالای ۹۵ درصد باید سزارین شی حتما خلاصه مهر و زد رفتیم برای بقیه کار ها ادامه تو کامنت ها
مشاهده ۱۶ پاسخ
مامان کوهیار 👶🏻💙 مامان کوهیار 👶🏻💙 ۸ ماهگی
تجربه من از زایمان سزارین من درخواستی سزارین شدم حس میکنم هیچوقت قرار نیست آدم قبل بشم
سزارین خیلی سخت بود واقعا اگه می‌دونستم انقد سخته اصرار نمی‌کردم ب سزارین
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان ماهان مامان ماهان ۶ ماهگی
تجربه ی زایمان سزارین
#۱
خب من ۲۴ ام ماه قبل بخاطر کم شدن حرکات بچم رفتم ان اس تی و سونوی بیوفیزیکال دادم ولی چون متاسفانه دکتر سونوگراف یه دکتر طرحی بی تجربه بود بهم گفت بیوفیزیکالم ۲ از ۸ هستش وقتی اومدم زایشگاه ماماها گفتن میخوای سونوگراف بیمارستان هم سونو انجام بده بعد دیگه خلاصه سونوگراف بیمارستان گفت ۸ از ۸ هستش بیوفیزیکالم
دکتر بهم گفت بتا بزنم منم یه دوزش رو زدم فرداش رفتم شهر دیگه اونجا بهم گفتن بچه ام آیوجی آر شده ولی خونرسانیش اوکی هستش
دکتر توصیه کرد که یه هفته ی بعد مجدد سونوی بیوفیزیکال بدم که خب هفته ی بعد مجدد سونو شدم که وزن بچه توی ۲۲۰۰ مونده بود و درواقع چیزی زیاد نکرده بود که هیچ تازه خونرسانیش هم گفتند داره بد میشه و باید تا ده روز دیگه ختم داده بشه
دکترم گفت باید توی این ده روز هرروزش ان اس تی بگیرم
من خودم چون نمیخواستم دکتر دیگه ای منو عمل کنه به دکترم اصرار کردم که اگه مشکلی نیست خودش زودتر ختم بده که خب دکترم گفت بزار ۳۷ هفتت بشه بعد
دیروز خودم ظهری اومدم بیمارستان چون میخواستم شیفت عصر عمل بشم ساعت ۶:۳۰صبحانه خوردم و ساعت ۱۲:۳۰ رفتم زایشگاه برای گرفتن ان اس تی
اونجا دکتر بهم گفت ساعت ۵ عصر برم برای عمل
مشاهده ۴ پاسخ
مامان ماهلین مامان ماهلین هفته چهلم بارداری
مامانا من دیابت بارداری دارم انسولین میزنم روزی۶واحد بعدمگ۳۹هفته ختم بارداری نمیدن چرا ب من میگن ۳۹هفته شدی بیااگ خوب بودهمچی چندروز بعدش بیا
چکارکنم خسته شدم استرس دارم دیرتربشه بچم چیزیش بشه
مشاهده ۳ پاسخ
مامان مهراد💙💙 مامان مهراد💙💙 ۴ ماهگی
خانما الان متوجه شدم ک احتمالا ختم بارداری بهم بدن دعا کنید سزارین بشم و ب طبیعی کشیده نشم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان رادین👼🏻💙✨️ مامان رادین👼🏻💙✨️ ۴ ماهگی
سلام خانما اومدم تجربه زایمانمو واستون بزارم😁
زایمان طبیعی ک ب سزارین ختم شد پارت ۱
من ۳۹ هفته و ۳ روز بودم خیلی انقباض داشتم و دستاه های ان اس تی انقباض های خیلی شدید رو نشون میدادن و معاینمم یک سانت بودم
متخصصی ک توی بیمارستان بود گفت سریع برو زایشگاه تا اونجا هم ازت ان اس تی بگیرن خلاصه رفتم و اونجا هم گرفتن و درد ها منظم و پشت سرهم بودن ولی میگفتن تا ۴۱ هفته وقت داری و الان زوده واست منم خیلی نگران شدم و ب فرداش با شوهرم و مامانم و خواهرشوهرم رفتیم بیمارستان امام علی ک ببینیم اونجا چی میگن دیگه رفتیم و اونجا هم طبق معمول ان اس تی و معاینه کردن و دیدن بله خیلی دردا شدید و پشت همه ولی هنوز یک سانت بودم دکتر خودش اومد معاینه کرد و گفت با این وضعینن ک یک سامتی بعید میدونم اینجا بستریت کنن برو بیمارستان کمالی اونجا سریع بستریت میکنن خواهر شوهرم گفت کاش یه سر اونجا هم بریم ببینیم اونا چی میگن رفتیم و وقتی واسشون توضیح دادم سریع کارای بستری رو واسم انجام دادن ساعت ۱۱ صبح بود ولی اینم بگم خیلی سوال جوابم گردن و انگار میخواستن اتم بشکافن😂
خلاصه رفتم اونجا فشارم و همه چیزارو چک کردن فرستادنم بخش زایمان
شانس منم اون روز تمام ماما ها بداخلاق و .. بودن گفتن ک باید خودمون هم معاینت کنیم ببینیم چندسانتی(اینو با عصبانیت گفت)منم گفتم باشه معاینه کنید اومدن معاینه کردن و گفتن یک سانتی تا شب احتمالا زایمان کنی منم خوشحال از اینکه قراره پسرمو بغل بگیرم اومدن سرم فشار بهم وصل کردن چند دیقه ای یه قطره میفتاد
مشاهده ۵ پاسخ
مامان شاهان💙 مامان شاهان💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه من از زایمان طبیعی #پارت۲


دردای کمرم ادامه داشت و کم کم به لک بینی افتادم چون دکترم گفته بود تا موقع زایمان باید برم ان اس تی بدم رفتم بیمارستان اونجا هم بازم معاینم کردن ولی بازم خبری از دردای زایمان نبود تا اینکه ۳۷هفته شدم و دوباره رفتم برای ان اس تی اونجا دستگاه انقباظ نشون داد ولی من دردی نداشتم دکتر اومد بالای سرم و چون جنینم تک شریان بود قبولم نکرد و منو ارجاع داد به بیمارستان امام رضا خیلی استرس داشتم از اینکه چرا قبولم نکرد
خلاصه ۳۷هفته ۱ روز رفتم بیمارستان امام رضا بعد از معاینه بازم مشخص شد۱سانتم بستریم کردن و ازمایش گرفتن گفتن صبح باید سونو بدم اگه بچه وزن نگرفته باشه ختم بارداری میدن
صبح رفتم سونو و بهم ختم دادن یک ترسی کل وجودم رو گرفت خیلی از زایمان طبیعی میترسیدم بهم لباس دادن و منو بردن زایشگاه
اونجا چندتا از ماما ها بازم اومدن معاینه کردن
معاینه هاشون واقعا دردناک بود حس میکردم زخم شدن دهانه رحمم رو
فقط التماس میکردم از ژل استفاده کنن و اروم باشن ولی گوش نمیدادن میگفتن باید معاینه دردناک داشته باشی تا دهانه رحمت باز شه منم ناچار قبول میکردم
ساعت ۱۰ صبح منو بردن زایشگاه و هر نیم ساعت معاینه تحریکم میکردن
تا شاعت ۲ که دکتر اومد بالای سرم و من بازم همون ۱ سانت بودم😭😭😭😭
مشاهده ۴ پاسخ
مامان دلوین مامان دلوین ۵ ماهگی
#تجربه زایمان طبیعی
پارت یک
پنج‌شنبه بود من چهل هفتم کامل شده بود و دو روز رفته بودم تو چهل و یک هفته رفتم زایشگاه اونجا فق ان اس تی گرفتن ازم و گفتن همه چی خوبه و برو بیمارستان دگه برا زایمان
من فرداش ساعت ۶راه افتادم رفتم سمت بیمارستان ک بعد از دو ساعت رسیدم اونجا باز ان اس تی گرفت من حرکتی حس نکردم بعدش معاینه کرد دهانه رحمم یک سانتم باز نبود
بهم گفت باید بستری شی
مشاهده ۳ پاسخ
مامان اِلارا💖 مامان اِلارا💖 ۳ ماهگی
خب خب من اومدم با تجربه زایمان 😃
(پارت اول)
دکتر من بهم ۲۰ ام نامه بستری داد گفت باید تحت نظر باشی چون وزن بچه خیلی کمتر از سن زایمانته وزنش ۲۱۰۰ طبق اخرین سونوم بود
ولی من خودم نرفتم و فقط با توجه به حرکاتش پنج روز موندم
دیروز جمعه ۲۴ مرداد از صبحش با استرس خاصی از خواب بیدار شدم حواسمم به حرکاتش بود خلاصه حرکاتش کم شده بود شیرین اینا خوردم ولی جواب نداد شبم مهمون داشتم پیام دادم گفتم نیایید من میخوام برم بیمارستان
خلاصه اومدم ازم ان اس تی گرفتن قلبش خوب بود بردنم بخش زایمان گفتن وقتشه ختم بارداری بدیم چون من هپارین زده بودم گفتن ۱۲ ساعت از موقعی ک زدی باید بگذره تا شروع کنیم …
(من سزارین اجباری بودم ولی چون مجبور بودم دولتی زایمان کنم قبلش میخاستن بهم امپول فشار بزنن )
ادامه پارت بعدی...
مشاهده ۳ پاسخ
مامان آنیدا مامان آنیدا ۷ ماهگی
مامانا من ۸ روزه زایمان کردم تا ۴ روز اولی بیمارستان بودم،دخترم بستری بود ان ای سی یو. من خیلیییی کم شیر دارم اصلا در حد دوشیدن نیست.فشار که میدم در حد یکی دو قطره میاد، سزارین شدم ،قرار بود طبیعی باشه که بازنشد و سزارین شدم، توی این چند روز که بستری بودم کارم گریه بود همش. ممکنه شیرم بیاد؟خیلی ناراحتم خیلییی
مشاهده ۸ پاسخ
مامان جانا💗🧸 مامان جانا💗🧸 ۳ ماهگی
بچهها من اومدم تجربه ی سزارینمو بگم خلاصه میگم چون خیلی طولانیه
از اول فوبیای زایمان طبیعی داشتم و میخواستم پیش دکتر مصدق سزارین کنم وارد هفته ی ۳۷که شدم ۴بارتوی ده روز رفتم پیش دکتر که میگفتن هزینه ی عمل رو ببرم و نامه ی بستری رو. بگیرم خیالم راحت شه اماهرسری بهم میگفتن دوسه روز دیگه ضربان قلب بگیر بیا و. ...تا اخرین باری که رفتم پیش دکتر دوشنبه بود و قرار بود شنبه عمل کنم رفتم پیش دکتر دیدم میگه همون شنبه بیا صبحش نامه ی بستریتو بگیر بعد فهمیدم دکتر میخواد بره مسافرت ونمیخاستن نامه ی بستری بدن که اتفاقی افتاد و دکتر نیست تعهدی نداشته باشن برای اومدن به بیمارستان بی نهایت استرس داشتم که اگه زودتر من کیسه اب پاره شه یا دردم بگیره بدون نامه بستری میخوام چیکار کنم زنگ زدم به ماما دکتر گفتم دراین شرایط چی میشه گفت ایشالا که چیزی نمیشه ولی اگه شدم کاری نمیشه کرد دکتر نیست عصرش شد و حس کردم یکم ترشحاتم زیاده فقط داشتم سکته میکردم خلاصه با یک دکتر دیگه هماهنگ کردم و.گفت بهم فردا بیا عملت کنم رفتم فرداش بیمارستان و دیدم ضربان قلب بچه خوب نیست فرستادنم سونو دیدن تنفسش مشکل پیداکرده اب دورش به شدت کمه بندناف هم سه دور دور گردنش پیچیده شده. بود با این وجود توی بیمارستان حکیم میگفتن باید. طبیعی بیاری اما چون من با دکتر هماهنگ بودم سزارین الکتیو شدم و خداروشکر تموم شد حالا تجربه ی بعد سزارینمم بعدا. میام میگم🥰🥰
مشاهده ۹ پاسخ