امشب وقتی روحانی داشت میرفت منبر یواشکی اومدم توحیات مسجدنشستم. چشام دوید دنبال پسرم. چنان با علی بازی میکرد ذوق داشت دلم آب شد براش. علی بغلش کرد پشتش دراومد جلو بچه هارو جم کرد نزاشت اذیتش کنن نشستن کنارهم دستاشونو گردن هم انداختن غش غش میخندیدن منم تو تاریکی فقط نگاشون کردم آه کشیدم‌. طفلی بچه ها که پاسوز خطای بزرگترامیشن.

۵ پاسخ

چطور شوهرت به علی حسی نداره نمیگه بیاره پیشتون زندگی کنه

عزيز مهربون

به هر حال خون خون میکشه خدا حفظشون کن بزگترشن پشت و پناه هم بعد خدا باشن براهم

علی چندسالشع؟

چی شده مگه

مقالات مرتبط

چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
چطور با کودکان بازی کنیم
چطور با کودکان بازی کنیم؟

سوال های مرتبط

مامان آریا جانم🤎🧸 مامان آریا جانم🤎🧸 ۲ سالگی
از صب پسرم بلند که میشه میگه یا علی تو خونه هم صدا میزنه علی ما اسم علی تو اطرافیان نداریم اینقدر ذوق میکنم دهنش بوس بارون کردم از صب فداش بشم که اینقدر عزیزی مامان
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان بهراد مامان بهراد ۲ سالگی
سلام مامانای گل بنظرتون با این بچه های که تو حموم قشقرق ب پا میکنن نمیزارن بشوریشون باید چکار کرد پسرم دیونم کرده میبرم حموم اسباب بازی هم میبرم فقط هم لیف میزنم ولی چنان کاری می‌کنه که خدا میدونه
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان عرفان جونم مامان عرفان جونم ۲ سالگی
عشقا سلام، اومدم خوشحالیم رو باهاتون در میون بزارم،،، عرفان حدود پنج ماه پیش( چون از بچگی باهام میومد دسشویی بخاطر وابستگی، اشنایی داشت با محیط دسشویی) کم کم میبردمش جیش میکرد ولی اصلا سعی نکردم که جفتمون اذیت بشیم، فقط در حدی که امادگیشو بسنجم، علاقه نشون داد و اومد، تقریبا از تولد دوسالگیش،خیلی هم خطا داشت چون اصلا سعی نکردم جدی بگیرم یا توضیح بدمش، ولی بعد از یک ماه دیگه بیرونم پوشکش نکردم و خودش میگفت شبا هم که از همون بچگی خشک بود پوشکش تا صبح،، خلاصه جیشش رو یک ماه طول کشید تا اوکی بشه، مونده بود پیپی که اصلا کارش نداشتم ترسیدم زود باشه یبوست بشه،، دوماه پیش گفتم مامان پیپی تو دسشویی کن مای بی بی مال مهیا کوچولوئه(بچه خواهرم ۱سالس) تو بزرگ شدی، گفت باشه، موقع ای که داشت میبردمش ولی لحظه ای که میخواست دفع کنه جیغ میزد و نمیزاشت و با ترس بغلم میکرد جوری که خودمم دلم سوخت، دیگه اصرارش نکردم ترسیدم، گفتم مامان هرچی تو بگی، بیا بریم، گفت مای بی بی کن و منم بیرون میکرد کارش ک تموم میشد صدام میزد میبردم میشستم، اصلا این دوسه ماه سعی نکردم اذیتش کنم و با ترفند ببرم، ولی میگفت پیپی دارم پوشکم کن، منم انجام میدادم، خلاصه تا سه روز پیش، مهمون داشتیم عرفان داشت با بچه ها بازی میکرد یهو دختر خواهرم که ۸سالشه گفت خاله عرفان نمیزاره در دسشویی رو ببندم عرفان دیده بود که بچه پیپی کرد ترسش ریخت، رفت بازی کرد، دسشوییش گرفت حموم نزدیک ترش بود سریع شلوارش رو دراورد و رفت تو حموم پیپی کرد، منم کلی بهش ارامش دادم و تشویق، بعدشم باباش کادو براش گرفت و کلی تاکید کردیم کادو مال اینه که یاد بگیری بری دسشویی پیپی کنی ادامه پایین
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آقا مهرسام🧸💙 مامان آقا مهرسام🧸💙 ۲ سالگی
خانما پسرم جدیدا هربچه ای میبینه میزنتش و اصلا با بچه ها بازی نمیکنه چه غریبه باشه چه بچه فامیل
خیلی ناراحت میشم حتی دعواشم میکنم گریه میکنه
قبلا اینجوری نبود پارک می‌بردم قشنگ بازیشو میکرد ولی الان نه مثلا دلش میخاد فقط خودش سرسره بره کسی دیگه ای نیاد
یا خونه عموش رفتیم پسرش همسن مهرسامه اسباب بازیاش اورد که بازی کنن مهرسام نزاشت هیچ بچه ای دیگه ای دست بزنه جیغ میزد که فقط من
با اینکه اسباب بازیای خودشم نبود
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هانا گلی 👩🏵❤ مامان هانا گلی 👩🏵❤ ۲ سالگی
فقط، این وروجک رو ببینید خدایی تو تاریکی نمیشه کاری کرد
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هانا گلی 👩🏵❤ مامان هانا گلی 👩🏵❤ ۲ سالگی
سلام اینم ناهار دختر خونه چند روز بود تب داشت هیچی نمی‌خورد فقط آب گوش درد هم داشت بچه که گوش درد داشته باشه چیزی رو نمیتونه قورت بده منم همین اندازه براش آبگوشت پختم ناهار خودنونم ازشام شب مونده
ناهار شما چیه خانوما
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان علی آقا مامان علی آقا ۲ سالگی
امروز یه خانم حدودا چهل ساله که بچه دار نمیشه اومد خونمون و بچمو دید کلی بغلش کرد و بوسیدش و با حسرت نگاهش میکرد خیلی دلم سوخت با تمام وجودم از خدا خواستم کاش یه بچه بهش بده آخه برای خدا به اون بزرگی این اصلا کاری نیست
حتی به علی گفت دوچرختو میدی ببرم برای نینی خودم؟
نینی خیالی
همون که آرزوشو داره
یک ساله ازدواج کرده و ناامیده
موقع رفتن تا تونست علی رو بوسید و رفت چند ثانیه بعد علی سرش محکم خورد به در آهنی حیاط و خیلی ورم و کبود شد
نمیگم چشم زخم اما مطمئنم حسرتی که خورد باعث شد اینطور بشه چون با چشم های خودم دیدم حسرت رو تو چشماش،اون لحظه تو ذهنم گفتم برم حرز بچمو بیارم ببندم به دستش اما بیخیال شدم
میدونی تا پیش نیاد بهش اعتقاد پیدا نمیکنید مثل خودم که قبلاً اصلا اعتقاد نداشتم اگه می‌شنیدم خندم می‌گرفت
اما براش دعا میکنم و برای هرکس که بچه میخواد انشالله خدا بچه ی سالم بده
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان تیام👼 مامان تیام👼 ۲ سالگی
سلام اییییییع عزیزم کلاه داشت براش گذاشتم ببینم میذاره خوشش اومد گفتم بذار بعد میگیرم واکنششو ببینم گفت مامان کلاه دوست دارم 😅😂😂😂😂گفتم نه اذیتش کنم گریه اومد خخخخ بعد گرفتم از ذوقش انقد ذوق کرد گفتم وایسا عکس بگیرم دیدم کلاهشو مرتب کرد دیت به سینه وایستاد خخخخ
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان علی مامان علی ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ارسلان مامان ارسلان ۲ سالگی
ایی خداا قد یه دنیاا دلم گرفته
خونه مامانبزرگم بودیم دورهمی خانومانه بود،پسرم هعی گریه کرد گف بریم خونه مامان جون(خونه مامانم اینا)مانمم از جاش یه تکون نمیخوره نشسته بود پسرمم خیلی گریه میکرد رفتم پیشش بغلش کردم بهش خوراکی دادم یکم سرگرم بشه یادش بره،ولی آروم نشد بازم گریه کرد آخرش مامان بزرگم به مامانم گف اون بچه تورو میخوادا داره گریه میکنه مامانمم باحرص بلند شد گف من اینو میبرم خونمون منم گفتم نمیخواد ببریش میبرش با ماشین دور میزنیم آروم میگیره(همزمان پسرم به شدت داشت گریه میکرد)بعدش من پسرمو گرفتم بغلم با همه خدافظی کردم سوار ماشین شدم(آقایون دم در بودن)مامانم بدو بدو با حرص اومد پسرمو گرف بغلش بمن برگشت گف خوب خودتو نشون دادی جلو بقیه.خیلی اعصابم خورد شد پسرمم برداشت برد.آخه من کاری نکردم ک مامانم اونجوری میگه بمن😭داغونه اعصابم داغون
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان علـے آقــا مامان علـے آقــا ۲ سالگی
سلام مامانا وقتتون بخیر ببخشید علی سه روزه الان گلاب به روتون اسهال شدید،کته ماش براش درست کردم نخورد، پودر ا ار اس هم بهش گرفتم از داروخانه نخورد پدی لاکت تو شربت ریختم نمیخوره اصن موندم چیکار کنم از بس این بچه بد داروعه 🥲صبحی هم ساعت 6 با جیغ از خواب بیدار شد دلپیچه داشت اسهال شدید باز ممنون میشم راهنمایی ام کنید دیگه چی خوبه براش
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مهراد مامان مهراد ۲ سالگی
ب وقت آب بازی تو رودخونمون پسرم و دوتا دوستش ک اینجا پیدا کرد😊😊
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
مامانا به نظرتون بهتر وقت بچه دوم تو چن سالگی بچه اوله؟ من خیلی دلم میخواد تو این سن دخترم یکی دیگ بیارم برای هم بازی بشه خیلی تنهاست توی خونه دختر عمو داره با دختر همش ولی خیلی اذیتش میکنن انقد ک فقط داد میزنه میگم اگ یه رفیق براش بیارم تو خونه بمونه باهاش بازی کنه منم محتاج یه دقیقه توی خونه نشستنم انقد ک یا دمه درم یا تو راه پله
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان دلانا مامان دلانا ۲ سالگی
خبر مرگم امشب رفتم مهمونی خونه دایی شوهرم ..
انقد دلانا غر زد انقد اذیت کرد هنوز غذا نخوردیم میگه بریم تو اتاق
بردمش تو اتاق یکم بازی کرد
بعد بردم جیش کنه نمیشینه سرپا جیش کرد تو شلوارش
منم اعصابم از امروز خورد خیلی اشتباه کردم دعوا کردمش
مادرشوهرم اومد برد ارومش کرد حالا میخوایم بریم گریه میکنه نریم ..
باباشم حسابی دعواش کرد دلم برا بچم اتیشه ...
انقد امروز اعصابم خورد بود که اصلا خواستم یا خودمو بکشم یا این بچه رو
دیوونه شدم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فربد👶 مامان فربد👶 ۲ سالگی
سلام مامانا خوب هستین ...من امروز این بازی هدفمند رو طراحی کردم برا پسرم که وقتی بیدار شد باهاش کار کنم ...اگه کسی دوست داشت میتونه اسکرین بگیره و انجامش بده برا کوچولوهای نازتون❤️😘
مشاهده ۲ پاسخ دیگر