عشقا سلام، اومدم خوشحالیم رو باهاتون در میون بزارم،،، عرفان حدود پنج ماه پیش( چون از بچگی باهام میومد دسشویی بخاطر وابستگی، اشنایی داشت با محیط دسشویی) کم کم میبردمش جیش میکرد ولی اصلا سعی نکردم که جفتمون اذیت بشیم، فقط در حدی که امادگیشو بسنجم، علاقه نشون داد و اومد، تقریبا از تولد دوسالگیش،خیلی هم خطا داشت چون اصلا سعی نکردم جدی بگیرم یا توضیح بدمش، ولی بعد از یک ماه دیگه بیرونم پوشکش نکردم و خودش میگفت شبا هم که از همون بچگی خشک بود پوشکش تا صبح،، خلاصه جیشش رو یک ماه طول کشید تا اوکی بشه، مونده بود پیپی که اصلا کارش نداشتم ترسیدم زود باشه یبوست بشه،، دوماه پیش گفتم مامان پیپی تو دسشویی کن مای بی بی مال مهیا کوچولوئه(بچه خواهرم ۱سالس) تو بزرگ شدی، گفت باشه، موقع ای که داشت میبردمش ولی لحظه ای که میخواست دفع کنه جیغ میزد و نمیزاشت و با ترس بغلم میکرد جوری که خودمم دلم سوخت، دیگه اصرارش نکردم ترسیدم، گفتم مامان هرچی تو بگی، بیا بریم، گفت مای بی بی کن و منم بیرون میکرد کارش ک تموم میشد صدام میزد میبردم میشستم، اصلا این دوسه ماه سعی نکردم اذیتش کنم و با ترفند ببرم، ولی میگفت پیپی دارم پوشکم کن، منم انجام میدادم، خلاصه تا سه روز پیش، مهمون داشتیم عرفان داشت با بچه ها بازی میکرد یهو دختر خواهرم که ۸سالشه گفت خاله عرفان نمیزاره در دسشویی رو ببندم عرفان دیده بود که بچه پیپی کرد ترسش ریخت، رفت بازی کرد، دسشوییش گرفت حموم نزدیک ترش بود سریع شلوارش رو دراورد و رفت تو حموم پیپی کرد، منم کلی بهش ارامش دادم و تشویق، بعدشم باباش کادو براش گرفت و کلی تاکید کردیم کادو مال اینه که یاد بگیری بری دسشویی پیپی کنی ادامه پایین

تصویر
۷ پاسخ

انقد ذوق کرررد،، امروز دوباره گفت مامان پیپی و بدو رفت دسشویی در رو هم بست منم راه نداد، دوسه بار گفت مامان بمون پشت در ولی منو نبین،، بالاخره کارشو انجام داد و گفت بیا منو بشور،،، باز کلی تشویق،، خیلی خوشحالم و کاش دیگه کامل انجام بده (بیشتر دلیل ترسام این بود که دکتراورولوژی بعم تاکید کرد هرگززود نگیرم از پوشک و اگه موفق نشدم به روش نیارم چون خودشو نگه میداره و باعث عفونت میشه،عرفان از بچگی کریستال دفع میکرد و تحت نظر بود)

وااایییییی پسرت چقدر شبیه بچگیهای داداش منه، ای خدااااااا خدا حفظش کنه

خیلی عالی خداروشکر عزیزم
من پسرم پی پی رو میگه همیشه تو لگن کارشو میکنه
ولی جیش پدرمو در آورده
شلوار شورتش میاره بیرون میگه میخوام رو فرش جیش کنم
لج کرده دیروز خیلی خوب بود ولی امروز من بافنتی میکردم ۳بار فواره زد🤪🤪

افرین به هر دوتون...کریستال دفع میکرد یعنی چی.؟؟؟

الهی شکر افرین بهش.انشاالله پسرمنم زودتر بگه فعلا ک اصلا همکاری نمیکنه همه ام میگن بگیرش بگیرش چ بیخیالی ولی من نمیخام عجله کنم

ای جان کلاهشو. پسر خان باشششه😍😍😍

خب خداروشکر🫶
واقعا پروووسه سختیه😁

سوال های مرتبط

مامان مهرسا مامان مهرسا ۲ سالگی
تجربه از پوشک گرفتن و میذارم استفاده کنید البته که پروسه کامل نشده امروز روز چهارمه،روز اول که خطا زیاد داشت ولی خب عصبی نشدم دعوا نکردم فقط هی توضیح میداذم جای جیش توی دسشویی تو شلوار نیست نباید شلوارت خیس بشه فردا که اولین بارش تو دسشویی جیش کرد خیلی ذوق کردم دست زدیم باهم البته تقریبا یک ساعت یبار میبرمش دسشویی اولین بار که جیش کرد من چند تا برچسب قایم کردم دسشویی هر وقت جیش کنه اونجا بهش میگم فرشته ها بهت جایزه میدن و میاریم میچسبونیم دفتر البته بهش میگم بره اونور چشم بذاره تا جایزشو پیدا کنم هر وقت جیش یا پیپی کنه میدم اگه خطا داشته باشه میگم نه چون شلوارت خیس شده فرشته ها بهت جایزه ندادن خلاصه اینکار جواب داده کلا یک ساعت یبار میبرم قبل و بعد خوابش هم میبرم دسشویی چند باریشو خودش میگه ولی بعضیاش هم نمیگه که خودم میبرم بعد بهش میگم تو خواب ظهر و شب که نباید تو شلوار یا شورتت جیش کنی اگه فردا بیدار شدی شورتت خیس نباشه و تمیز باشی فرشته ها بهت جایزه میدن و اگه خشک باشه جایزه میدم بهش،البته شبا پوشک شورتی میپوشونم و میگم این شورت برای شبه روزا یه شورت دیگه میپوشی و چون بهش گفتم شورته اگه خیس بشه شورت و شلوارت هم خیس میشه فعلا که خشک بوده حالا باید ببینم چجوری پیش میره اگه یک ماه شبا خشک باشه شورت معمولی میپوشونم در کل تشویق و جایزه جواب داده البته که خطا هم داره ولی خب کمتره
مامان علی مامان علی ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم