مامانا وقتی بجه هاتون بهونه های بی دلیل میگیرن چیکار میکنید ؟ مغزم دیگه درد میکنه از صدای اراد همش یچیزی برای گریه داره. مثلا بردمش پارک داره سرسره بازی میکنه بعد میره سمت وسیله بازی برقیا ک‌ خاموشه و گریه میکنه و جیغ میزنه ک میخوام درحالیکه تعطیله. یا مثلا ی چی میبینه تو خیابون میخواد و گریهههههه یا بیخود و بی جهت یهو وسط ی مهمونی میگه من ماشین صورتی میخوام بعد گریههههههه
یا مثلا هندوانه اوردم بعد کریههههه ک من انگور میخوام. یعنی یجوری شده ک استرس دارم بیدار شه به چی میخواد گیر بده و سر چی میخواد گریه کنه.
توروخدا بگید چکار کنم. خیلی عصبانی شدم از بعد مادر شدنم. اصلا رفتارامو دوست ندارم از صدای خودم ک‌مدام دارم نصیحت میکنم و آموزس میدم بهش بدم‌میاد وقت لحنم تند میشه واقعا بدم‌میاد از صدام. تکراری شده ک حرفامو لحنمو .... تکراری ک دوست داشتنی نیست برام‌
دلم میخواد مثل قبل از ته دل بخندم بیخیال دنیا باشمو لذتدببرم الاندهمش استرس همش یاد دادن اینکه چماری بکن و چ کازی نکنن ب بچه و....

۱۵ پاسخ

باید یک مدتی نسبت به صدای گریه اش کر باشی.انگار نه انگار میشنوی.باید بفهمه با جیغ و گریه تاثیری روت نمیذاره

بچه داری سخ ت است مخصوصا الان که بچه ها تک فرزند هستند و باید با حواس پرتی و بی تو جهی و تشویش پیش بری

گلم منم ی مدتی پسرمنم این‌جوری بود محل نمی‌دادم میگفتم اذیت کنی دیگه هیچی بهت نمی‌دم یا می‌بردم پارک گریه میکرد بریم شهربازی منم می‌بردم ی جا دیگه میگفتم بستس ببین یا برا خوراکی چیزی می‌گرفتم ی دیقع بعد بهونه چیزی دیگه می‌گرفت اونم ازش می‌گرفتم میگفتم دیگه هیچی نمی‌دم و اینکه مثلا چیزی میخواست یا بره میگفتم فردا میبرمت الان ارومه

فقط باید باهاش وقت بزاری بازی کنی این روش خیلی روی پسرمن جوابه وقتی بچه ازت تهی باشه استرس و اضطراب هم داشته باشد با بهونه گیری میریزه بیرون

چقدر منی
همه چی میخواد و همیشه در حال توضیح دادنم

خیلی خوب درکت میکنم پسر بزرگ من اینجوری بود و الانم که ۹ سالشه فقط بهتر شده نه اینکه بگم کامل خوب شده فقط اینو بگم من و باباش رو پیر کرده مشاور هم رفتم فقط چون لوسش کردیم اینجوری شد

دقیقا دختر منم همینه.
بخدا دیگه ازش،میترسم
هر دقیقه به یه چیز گیر میده
چرا موهام صورتی نیست
چرا ناف دارم...
چرا تو رفتی حموم
میوه فصل‌های دیگه رو میخواد
فریزر پره بستنیه،میگه یه مدل دیگه میخوام...
لباسای نوزادی رو درمیاره و میخواد بپوشه...
خلاصه که کلافه شدم

منم همینم دقیقا ولی باید نشبت به گریش اروم باشی کافیه بفهمه از گریه و جیغش بهم میریزی دیگه دستش میاد کع سرهرچی گریه کنه من میزارم انقد گربه میکنه بعد بغلش میکنم واینم بگم که اینم یه دورس میگذره مثلا سال دیگه رفتاراشون تغیر میکنه به شرط اینکه الان حوصله کنیمو کمتر داد بزنیم البته بنظرم گاهی جدی بودنو تنبیه کردن لازمه تربیته ولی مداوم نباید باشه

رایانم از وقتی مریض شده خیلی بهونه گیری و غرغر میکنه دست بزن پیدا کرده

اوضاع همگی همینه من یبار میگم نه و یا نداریم توضیحات لازم رو میدم بعدش دیگه اصلا محل نمیدم میگم هر چقد دوس داری گریه کن

پسر من خیلی بدتره ‌.

ی چیز دیگه اگه بخوای مقابلش وایسی بدتر میکنه
متاسفانه همسر من اصلا نمیتونه با آرامش باهاش حرف بزنه
خیلی محکم میگه نداریم و اونم گریش شدیدتر میشه
فقط باید باهاشون صحبت کنی که هم صبر کردن رو یاد بگیرن
هم اینکه هرچیزی رو میخوان نباید حتما فراهم باشه

کاملا مشخصه فقط بهانه است
دختر منم اکثرا میگه قرمه سبزی میخوام
یا گیر میده پرتقال
من اول میگم که فردا برات میپزم اگه نخوری فردا برات درست نمیکنم
یا میگم بیا بخور ببین اصلا خوشمزس این میوه جدید
اگه با حرفام آروم نشد میگم باشه خودت خواستی برو گریه کن چون الان نداریم یا باید صبر کنی یا ی چیز دیگه ای بخوای که داشته باشیم
در مورد خوراکی هم میگم ب بابا زنگ میزنیم برات بگیره
اکثرا دیگه بیخیال میشه

راه حل پیدا کردی منم خبر کن

سلام عزیزم. همدردیم.دقیقا پسر من یه لول لوس تر و زبون نفهم تر. تازه وسایل پرت کردن و کتک زدن ما هم بلده. دیوونم کرده. آبروم همه جا میبره. اصلا نشستن بلد نیست. فقط بدو بدو و بهانه گیری، نق زدن. وسایل پرت کردن. غذا نخوردن. افتادن رو من و باباش.

سوال های مرتبط