۲۹ پاسخ

مبارک باشه عزیزم انشالله خوش قدم باشه کاش فاصله سنی بچه‌های منم کم بود خیلی بهتره با هم بزرگ میشن راحت میشی بزرگ هم بشن بهتر باهم میسازن چون تقریبا هم سن هستن پشیمونم به حرف دیگران گوش دادم

جدیییی، مبارکه عزیزم
کنارکی عزیزم الان؟

بیبی چکت مال کی بوده؟
حسم مبگه داری شوخی. میکنیا

مبارکت باشع عزیزم انشاالله خدا توانش میده نگران نباش

چقد خوب با همه چی کنار میای و به همه چی نگاه مثبت داری.اگر کس دیگه ای جای تو بود حتما الان زار زار گریه میکرد که من تواناییشو ندارم یا چرا کارم طبق برنامه پیش نرفت.من خودمم وقتی یه کاری طبق انتظارم پیش نره بدجور قاطی میکنم و تا بخوام خوومو باهاش وفق بدم خیلی زمان میبره.کاش بتونم تو این زمینه مثل شما باشم

تایپیکت خیلی بهم حال داد❤️❤️

انشاالله سالم باشید

خیلی مثبته این🤣مبارکه

مبارکه عزیزم ان‌شالله قدمش پرخیر و برکت باشه و این دوران رو با دل خوش سپری کنی

مبارکهههه بارداری همیشه قشنگه حتی اگه سختی داشته باشه با این انرژی خوب قطعا سختیاش برات راحت میشه

افرین 😍

چرا یهویی برای ما پیش نمیاد🫣🤣مبارکه❤️

انشالله دامن همه زن ها سبزبشه کسی ارزوبه دل نمونه مبارکت باشه

ناخواسته بوده گلم

مبارک باشه🙏🏻😊❤
فندق منم سورپرایزی بود و چقدر واسه همه مون عزیزه،داداشش انقدر خوشحال بود که اوایل بهش میگفت هدیه ی مادرم یا هدیه ی خدا😍❤

خیلی خوشحالم برات مبارک باشه عزیزم

مبارکههههه گلم

عزیزممممممم 🥹🥹🥹مبارک

ای ننه مبارک

ای جانم الهی سلامت به دنیا بیاد.انشاالله خدا خودش بهت داده و حتما خودش هوادارت هست

مبارک باشه عزیزم اما من اصلا ناخواسته رو درک نمیکنم مگه تا چیزی داخل ریخته نشه آدم بارداذ میشه

قطعا خدا صبرشو میده
مبارکه

مبارک باشه انشالا صحیح و سالم به دنیا بیاد
منم خیلی دوست دارم یکی بیارم با پسرم بازی کنه باهم بزرگ بشن اماخیلی سخته از مسولیتش میترسم
میترسم نتونم برای پسرم درست مادری کنم ،یه وقت کم نزارم براش

به سلامتی و دل خوش بگذرونی بارداری رو باهم بزرگ میشن کنار سختی هاش لذت هم داره

انشالله بسلامتی باشه

عزیزمممممم 🧿 مبارررک

چه مثبت قشنگی

خوب خداروشکر عزیزم .مبارک باشه ایشالله خداتوانایشم بهت بده

خود خواسته بود گلم

سوال های مرتبط

مامان نیکا مامان نیکا ۱۷ ماهگی
مامان یکجه اوغلم مامان یکجه اوغلم ۱۱ ماهگی
گاهی آدم چقدر می‌تونه قوی باشه چقدر می‌تونه غیر قابل شکست باشه من به شخصه به خودم افتخار میکنم که با اینهمه نا سازگاری های زندگی جنگیدم بدون اینکه اطرافیانم بفهمن ۱۶ سالگی ازدواج کردم و ۱۷ سالگی بچه‌ی اولم دختر گلم دنیا اومدم همش ۱۸ سالم بود که داغ فرزند دیدم و دخترمو از دست دادم چه سختی ها که در راه خوب کردنش کشیدم و طی چند روز همشون هیچ شد و آخرشم دست خالی از بیمارستان برگشتم بازم خودمو نباختم همیشه شبا با لب خندون به استقبال شوهرم میرفتم که ناراحت نشه پیشش همش می‌خندیدم که دلش یکم شاد شه غافل از اینکه دل خودم خون بود پیش مادرم می‌خندیم که ناراحت نشه پیش مادر شوهرم هم همینطور پیش همه .‌‌. فقط برای اینکه کسی رو ناراحت نکنم بازم خدارو شکر که خدا جواب صبوریهامو داد و یه پسر گل بهم داد که الان ۱۰ ماهشه نمیدونی اوایل چقدر استرس کشیدم که نکنه این بچمم طوریش بشه ولی الان شکر میکنم بخاطر داشتنش می‌خوام بگم آدم اگه بخواد از یه کوهم قویتر می‌تونه بشه من همه‌ی اینارو وقتی فقط ۱۷؛۱۸ سالم بود تجربه کردم موقعی که همسن و سالام تو کافه و رستوران مشغول خوشگذرونی بودن و بخاطر همین به خودم افتخار میکنم که از همه‌ی اینا گذشتم هنوزم یه گوشه ی قلبم خالیه و کسی نمیتونه پرش کنه تا موقعی که بمیرم و اون دنیا دخترمو ببینم ولی بازم بخاطر اینکه خدا منو آنقدر قوی آفرید ممنون و سپاسگزارم