عزیزترینم ، طاهای نازنینم 🫀 پارسال همچین موقعی توی دلم بودی مامانی ، صبح ۷ مرداد پاشدم و تب و لرز شدم و رفتم بیمارستان بهم گفتن که آقا پسری عجله داره بیاد بغل مامان و بابا ، ۱۱ و ۵۵ دقیقه ظهر صدای گرفته و نازت گوشمو نوازش داد قلبم دلم برا ررررررررررفت همه کسم 🥹❤️
چشمای قشنگت ، دستای نازت ، پاهای خوشمزه‌ات همه زندگیمن عمرم ، قبل اینکه خدا تو رو بهمون هدیه بده هر سال ۲ مرداد منتظر تولد خودم بودم اما امسال تنها تاریخی که مرداد ماه منتظرش بودم روز تولد تو بود عشقِ دلم ، مامانی با تو متولد شد ❤️
خدا نگهدار همه بچه باشه ، و به همه چشم انتظارا این طعم شیرین رو هدیه بده🥳💃🎂🎊🎉

#تولد-یک-سالگی🎂🎊

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط