دیشب منو دخترم تنها بودیم همسرم رفت هیئت شام نزاشتم دخترم گریه میکرد گفتم اقا جانم میشه امشب مهمون تو باشم دلم نذری میخواد ساعت 10شب مادر شوهرم با دو ظزف نذری زرشک پلو اومد خونمون گفت ایننا رو واسه شما گرفتم بغضی شدم قربونت بشم حسین جانم 🥹

۳ پاسخ

من امسال استراحت مطلق بودم از شب اول برام غذای نذری اقا میومد شبی یه نفر برام میاورد اونقدر خوشحال میشدم مزه بهشت میداد

قربون مقامش قربون قلب بزرگش

هیچ دلی رو نا امید نمیکنه 🖤

مقالات مرتبط

غذاهای ایرانی ساده
لیست غذاهای ایرانی ساده و محبوب با طرز تهیه خوشمزه
غذای ایرانی با مرغ
غذاهای خوشمزه ایرانی با مرغ همراه با دستور پخت سریع و آسان
گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
انواع گریه نوزاد
معنی انواع گریه نوزاد و ترجمه هرکدام

سوال های مرتبط

مامان 🍯🥹عسلچه مامان 🍯🥹عسلچه ۴ ماهگی
حقیقتا داره طاقتم تموم میشه دلم میخواد بخورمش🥹🥹🥹قربونت بشم پسرررر💙
مامان فینقِلی مامان فینقِلی ۵ ماهگی
کارای امروز یک مادر و همسر🫡
صبح ساعت ۶ بیدار شدم، کتری گذاشتم و صبحانه آماده کردم بعدش با همسرم صبحونه خوردیم. ناهاری که براش شب قبل درست کرده بودم رو داخل باکس گذاشتم و همسرم رفت . بعدش یه نیم چرت زدم که دخترم بیدار شد. بهش شیر دادم که حسابی دستشویی کرد و من زود بردم شستمش. بعدش دوستم زنگ زد و گفت بریم پارک؟ گفتم باشه و بعد ال خودم و بعد دخترم رو حاضر کردم و رفتیم پارک. ساعت ۲.۵ برگشتم خونه. دخترم خواب بود. ناهار خوردم و کتری رو گذاشتم و ظرفا رو شستم و اون وسط چند باری به دخترم شیر دادم. بعدش گازو تمیز کردم و بعدش
آب سیب و هویج رو گرفتم که همسرم اومد. قیمه گذاشتم و
دخترم رو بهش سپردم و رفتم حمام. بعدش که برگشتم دخترم رو شیر دادم و خوابوندمش و برنج دم کردم. و همزمان شام امشب رو هم گذاشتم‌.
الان هم نشستم منتظر ستایشم🫡
شما روز خود را چگونه گذراندید؟!
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان هديه خدا(ستیا😍) مامان هديه خدا(ستیا😍) ۷ ماهگی
بچه ها ممکنه از گرما گریه کنن یه سره و نخوابن؟
دیشب ستیا شیر خورد پوشکشم عوض کردم خواستم بخوابونمش یه سره گریه میکرد همسرم گفت چشه گفتم نمیدونم والا به لثه هاش ژل زدم دیدم بازم بی قراره همسرم گفت گرمش نیس گفتم همیشه دمای خونه همینطوریه دیگه بعد از دو ساعت کلنجار رفتن همسرم بغلش کرد رفت تو آشپزخونه که خنکتره یهو تو بغلش خوابید
اخه چطور شبای دیگه اینطوری نمیکرد
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نخود چی مامان نخود چی ۲ ماهگی
هیئت تو تهران با بچه ۳ ماهه کجا میشه رفت که راحت باشم ؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مامان سلینا مامان مامان سلینا ۷ ماهگی
امروز فراموش نمیکنم واکسن چهار ماهگی دخترم مصادف شد با سوختگی خونمون مادر شوهرم شوهرم یاد داد اونم اومد با من دعوا کرد دخترم هر چی شیر میخوره بالا میاره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دلانا مامان دلانا ۵ ماهگی
کلیلیییییی بلاخره دخترم موفق شد کامل غلت بزنه تنهایی
قربونش برممممم ذوق مرگ شدممممم
اولین غلت کنارم رو تخت😍😍😍😍قربونت بشم دلانا جانم 😍😘😘
۴۰۴/۲/۲۱
۳ماه و ۲۳روز
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان جوجوممد(تیارا) مامان جوجوممد(تیارا) ۵ ماهگی
من قربونت بشم دخترم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان گيسو مامان گيسو ۴ ماهگی
امشب دخترم هربار رفتم تو اشپزخونه نگام ميكرد ميگفت ماما
الان ميتونن تلفظ كنن يا شانسي اينو گفت؟ قلبم رفت براش❤️
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آیه خانم مامان آیه خانم ۴ ماهگی
اولین حضور آیه خانم تو هیئت ،هر جا میریم به غیر از خونمون زود گریه میکنه اما اینجا خیلی خیلی آرومه قربون محبت امام حسین بشم که کوچیک بزرگ نداره
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان شهبد مامان شهبد ۴ ماهگی
شما با کادوهای بچه ها چی براشون خریدین ؟

من واسه اقا شهبد این دستبند گرفتم🥹😩😍ننه فدات شم
مشاهده ۱۹ پاسخ دیگر
مامان نیکی مامان نیکی ۳ ماهگی
مجبور شدم بدون همسرم بیام شمال بخاطر دخترم ساعت ۷رسیدیم دخترم خیلی بی تابی میکنه،با اینکه ۱۵روز پیشم برای سفر سه تابی اومده بودیم شمال.....خیلی گرماییه پنکه رو گذاشتم تو اتاق اما نه باد مستقیم بازم بی تابه...خیلی بدون همسرم سخته،گریم گرفته😭😭
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان دیاکو❤️ مامان دیاکو❤️ ۴ ماهگی
شوهرم الان میاد و من هنوز شام نزاشتم پسرم نمیزاره هیچ کاری کنم همش میگه منو بلند کن بچرخون کلافه شدم🥲شیرمنو نمیخوره تصمیم گرفتم دیگه با قطره چکان بهش شیر خشک بدم تا شیشه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان حسام وحنا🩷🩷 مامان حسام وحنا🩷🩷 ۳ ماهگی
دخترم رفته عذا داری امام حسین الهی قربونت برم من
امام حسین نگه دارت بشه😘😘❤❤❤
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان خانم خشکله مامان خانم خشکله ۵ ماهگی
دخترم تا خونمون مهمان میاد همش گریه میکنه تا خونه خلوت میشه ساکت میشه کلافه شدم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان آیهان جون🍭 مامان آیهان جون🍭 ۶ ماهگی
خونه مادر شوهرم بودیم ،خواهر شوهرم و دخترش اومدن،دخترش بزرگه میخواست آیهان رو تو خواب بوس کنه،تازه خوابونده بودمش از طرفی پوستش حساس هست و زیاد خودش رو میخارونه،منم نزاشتم بوس کنه،کلی اصرار کرد نزاشتم،گفتم خوابه و رژ هم زدی،نمیشه در ضمن دکتر گفته اصلا بوسش نکنید،من خودم تا حالا صورتش رو دلم نیومده ببوسم،بعد بهش برخورد گفت شما فقط بچه ندارید ما کلی بچه بزرگ کردیم ،صورت همشونو بوسیدیم نباید اینقدر حساس بود روی بچه،گفت شما ندید بدید هستین😑🫤هر چه گفت دیگه محلش ندادم و جوابش ندادم،فقط نزاشتم صورتش رو ببوسه چون آیهان کلا صورتش خارش داره خیلی زیاد و خودشو چنگ میزنه،بعد هم بلند شدن به حالت قهر رفتن
شما بودین میزاشتین ببوسه صورت بچه رو
مشاهده ۵ پاسخ دیگر