دخترم رو عادت داده بودم ۸ شب بخوابه ۵ ماه گریه کرد و جونم بالا اومد تا روتین شب براش گذاشتم خلاصه خواهر شوهرم پدرمون رو دراورده همش یا میخواد بیاد خونمون یا میکشدمون باغ که دختر ۲۸ سالش بابچه ما سرگرم شه انقدر یک هفته اخیر اومدن خونمون و ما رو کشیدن بیرون که کلا خواب بچه رو به هم ریختن همش میگن ۸ زوده باید ۱۱ بخوابه حالا هم که از تنظیم در رفته کلا از ۴ عصر همش نا ارومی و گریه الانم شارژه شارژه جونم رسما بالا اومده از ۵ ونیم صبح بغلمه راه میرم فکر نکنید دیشب هم خوابیدم ها نه ، شب تا صبح هم هی بیدار میشه باید سینه مک بزنه تا بخوابه دیگه نشستم جلو شوهرم زار زار گریه کردم گفتم به خواهرت گه میگه بچه باید ۱۱ بخوابه بگو بیاد بگیرتش تا ساعت ۱۱ بشه اونم اگه بخوابه. خوابش رو به هم ریختن !!!

کلا ی جا ی خانواده شوهر درستو حسابی و فهمیده ندبدم
نمدونم چرا

همشون همینن

انقدر بدم میاد بعضیا اوسا چُسِک بازی در میارن بگو آخه هرکسی راه و روش خودشو داره نظر ندین خب

وای اینقد بدم میاد از اینا ک فکر میکنن فقط خودشون میدونن

خیلی رو مخن منم دارم از این گاوا تو زندگیم

اره بچه های منم به خونه خودمون و ساعت خوابشون حساسن
برم خونه مادرشوهرم تا بوق سگ شام نمیارن تازه ساعت ۱۲/۱شب میایم خونه
و اینا تا صب منو پاره میکنن

خونواده شوهرش باید در هر حالت کرمشونو بریزن

من دیگه عادت کردم هرکس بخواد رو تنظیم و تربیت من مادر دخالت کنه روک میگم من هرجا برم ۹خونه ام چون دخترم ۹میخوابه بچم آرامش بچم مهم تره تا بچه مردم

خواب بچه ات از هر چیزی مهم تره حالا که عادت کرده نمی خواد عوضش کنی دیگه گناه داره بچه

فصولن
ی بار بچه میبینن واسه همچیش تصمیم میگیرن

ننگین بعدش اون بچه میمونه ک مادر
بچه منم بغلی کردن

واااا بچه توئه خودت باید تصمیم بگیری بچه کی بخوابه بقیه برا بچه های خودشون تصمیم بگیرن

چرا میری ؟؟؟؟؟؟؟

چقدر بی فکرن
منم خواهرم و برادرشوهرم میگن خیلی زود میخوابونیش
دیگه از ۹شب و ۹ ونیم
کردمش ۱۰ شب

خودت بهشون بگو
بگو شما بچه منو واسه 1ساعت یا 2 ساعت میخوایین هرروز وهرشب که کنارش نیستین میگین بچه باید 11شب بخوابه