۱۷ پاسخ

عزیزم گناه داره واقعا من به این اعتقاد دارم که اگه خواست خدا نباشه برگی از درخت نمیفته خدا خواسته که بهت داده

گناه داره بخدا هیچ وقت ناشکری کن بابت این نعمت الهی

گناه داره آخه..کاش واسه جلوگیری کمی دقت میکردی توکه نمیخوای بچه..من قرص میخورم ک خیالن راحت باشه چون واقعاحوصله ندارم دیگه اعصابم نمیکشه واسه بچه ی تازه

چرا همه با جلوگیری طبیعی باردار میشن چه جوری من دوساله جلوگیری طبیعی دارم الحمدلله باردار نشدم ولی مامانای گهواره ترس دلم انداختن

ای بابا بنده خدا اومده اینجا درد و‌ دل‌ کنه ،چرا انقد نوشتین ناشکری میکنی و فلان میکنی و‌ بقیه بچه ندارن و این حرفا چیه میزنید،از بقیه تقلید میکنید؟انشالله هر چی ک خیر و مصلحته همون بشه برات عزیزم،بچه داری واقعا سخته

بدجور عقوبتش وارد زندگیت میشه.

وای خداااا🥲🥲🥲من جرات بیبی چک زدنم ندارم اخه منم قبلا قرص میخوردم ۲ ۳ ماهه جلوگیریم طبیعیه

عزیزمممم خواست خدا بوده
کاشکی از تصمیمت منصرف بشی یه لحظه دلتو بزار جای هزاران نفری که به هردری میزنن اما خدا بهشون بچه نداده حالا که خدا ازاین نعمت محرومت نکرده ناشکری نکن
انقدر این بچه های ناخواسته خیروبرکت وجودشون که روزی هزار بار شکر میکنی بخاطر داشتنش دیدم باچشمای خودم

هرجور صلاح‌میدونی

اگه شرایط نداری نگه ندارعزیزم.
هرطور خودت صلاح میدونی

اتفاقا بچه هر چقدر بیشتر بشه کاراش وخرجاش سبک تر میشه چون هم لباسای خواهر برادرش هست استفاده کنه هم همبازی داره کمتر نیاز به اسباب بازی پیدا میکنه کمتر باعث اذیتت میشه

خیلیا هستن که بچه میخوان اماخدا صلاح ندونسته بچه دار نمیشن خدا تو رو لایق دونسته که اجازه داده واسطه ی خلقت بشی مامان ۳تا بچه باشی 🥹🥹

عزیزدلممم نکن این کارو درسته الان شرایطشو نداری ولی خدا خواسته که دوباره بهت یه نعمت جدید بده قطعا خودشم کمک میکنه از همه لحاظ مطمعن باش دنیا بیاد مبشه همدمت با خودشم کلی رزق میاره نکن این کارو خدا بزرگه کمک میکنه

اگه از لحاظ مالی اینا مشکلی نداری نندازش درسته سخته ولی واسه آینده خودت و بچه هات خوبه همبازی هم میشن
عصای دست شما میشن
الان اکثریت کم جمعیتن

اگر واقعا شرایط نداری نگه ندار

گناه داره اگه میتونی نگهش دار تا وقتی به دنیا بیاد دخترت دو سال و خورده ای میشه

پس ماهلین چی مال کیه؟

سوال های مرتبط

مامان حسنا مامان حسنا ۱ سالگی
سلام مامانا خدا قوت
گفتم از تجربه ام بهتون بگم دختر من پنچشنبه دندون در آوردم فرداش جمعه ظهر شروع کرد اول اسهال بگیرد ۴بار شکمش کار کرد بعدش بدنش گرم شد اول کاری که کردم شربت آبلیمو درست کردم و بهش دادم گرمی بدنش یکم اومد پایین بهتر شد عصری براش کته ماش درست کردم بهش دادم اصلا هم همراه غذاش ماست بهش ندادم چون اسهال داشت بهش ندادم دوبار بهش موز دادم میوه دیگه ایی هم اصلا بهش ندادم ساعت ۸شب یکم دیگه کته ماش بهش دادم و یک ساعت بعدش هم یکم چایی نبات (نبات سفید )بهش دادم ساعت ۱۰شب که شد بچه من نه دیگه اسهال داشت و نه دیگه بدنش گرم بود خوب شد کامل ‌.
برای اولین بار زودی نرفتم سراغ دارو و دکتر اول دمای بدنشا کنترل کردم و بعدم چیزهایی که برای خوب شدن بود غذا میوه و شربت بهش دادم واقعا هم خوب شد گاهی وقتا خودمون با مراقبت کردن و رعایت کردن یک سری مواد غذایی میتونیم به خوب شدن بچه کمک کنیم گفتم تجربه ام بهتون بگم که اگر یک روز نیاز داشتید بتونید استفاده کنید‌
برای یبوست بچه هام هم میتونید از میوه گیلاس کمک بگیرید من دختر بزرگم ۵سالشه و یبوست دارد از وقتی که گیلاس اومده مرتب دارم بهش گیلاس میدم مشکل یبوست برطرف شده و شکمش کامل کار کرده به خاطر سردی گیلاس هر وقت گیلاس بخورد بعدش بهش خرما میدم .
مامان جیک جیک مامان جیک جیک ۱ سالگی
اینو شوهرم تعریف کرد
میگه وقتی خواهرش بچه دختر دنیا آورد جلو دومادش به خواهرش گفت شما پسر بیارین!! مگه پسرو هر کسی میاره؟
خواهرش ناراحت شده بود و نشسته چشماش اشکی شد و هیچی هم نگفت(کلا کسی جرات ندارم به شوهر من بگه بالای چشمت ابروعه،)
هنوزم همینه شوهرم زبون تلخ و منتقد 🤢🤢🤢
بچه ما دختر شد اینو برام تعریف کرد...
دیشب بچه به خواهر شوهرم بخاطر ازدواج فامیلی دخترش که ۱۴ سالشه خیلی خیلی ریز مونده، همه کار کرده خواهر شوهرم ولی رشد نکرده
خیلی البته باهوشه
شوهرم همش خواهرزاده هاشو میزنه و فحش میده و دعواشون می‌کنه...
به این می‌گفت ریزه میزه.... می‌گفت پدرس.. با چشمای موشت نگاه نکن
یا گفت خدا نکنه دماغ دخترم شبیه دماغ (همین خواهرزاده) بشه....
دخترم کاسه آورد برعکس کرد روش نشست
لیز خورد داشت میفتاد که همین خواهرزاده گرفت، شوهرم از پشت محکم زدش مواظب پاهاش باش....

کلا دیشب جفتی زده بود انگار روی این
اومدم در گوشش گفتم بس کن، بچه دختره، آنقدر ایراد زشتی زشتی ازش نگیر، غرور داره،
من پشت صحنه همش دفاع میکردم از خواهرزادس، میگفتم نه قشنگه، باهوشه، نه اون دخترم رو گرفت باید تشکر کنی....
خلاصه آخر شب. فتم پیشش گفتم دایی باید دختر خودش هم سن تو بشه تا تو رو درک کنه، تو رو خیلی دوست داره، منم دوستت دارم حواسم بود تو هیچی نگفتی، تو خیلی دختر خوبی هستی خدا کنه دختر من مثل تو با ادب با هوش و خانوم باشه
اینو گفتم بچه یهو گریه کرد بغض ش ترکید
خیلی شوهرم کارش زشته،
مجبورش کردم بیاد خواهر زادشو ببوسه
یعنی با اجبار
گند دماغ و ترش رو زبون تلخ🤬🤬🤬