۴ پاسخ

همه مردا همینن فک میکنن تو خونه بیکاریم 🫤
یه سری برادر شوهرم به شوهرم گف ماشین ظرفشویی بخر راحت باشین
شوهرم برگشت گف نرگس بیکار میشوره ظرفارو

من ازش توقع ماشین ظرفشویی نداشتماااا چیزای مهم تری بووووود که بابتش پولمون خرج کنیم
ولی توقع هم نداشتم این حرفو بزنه😐🚶

منم همسرم اینطوریه به قول خودت از صب سر پاییم بعضی وقتا ولی خوبه که قدرمونو بیشتر میدونن و کمک میکنن

چقدر زیاد کار میکنی. خوبه حامله ای. ظرفا رو بذار ماشین بره بابا. جارو و گردگیری هم هفته ای یه بار.

دقیقا ، شوهر من ی ساعد بچه رو می‌بره بیرون میاد میگه وااای پدرمو در آورد ی جا واینمیسه
ولی خداروشکر خونه بودنی کمک می‌کنه. حمومش از اول با باباشه و بعضی شب ها میخوابونتش

سوال های مرتبط

مامان آرادم مامان آرادم روزهای ابتدایی تولد
#زایمان طبیعی
من احتمالا زایمان زودرس داشتم ولی خودم خیلی اذیت بودم ۳۷هفته اخراش درد داشتم چون خیلی پیاده روی کرده بودم دیگه۳۸هفتم که کامل شد شبش دردم گرفت یعنی شب۱۳و فکر کردم اینم از همون ماه درده و حوابم نبرد دیگه نصف شب کیسه ابم پاره شد یه حس ترکیدن ریز تو مثانه و رحمم بعد چون پد داشتم نگا کردم دیم رو پد مو هم بود که موی بچه بود چون سرش کامل تو لگن بوده و رفتم بیمارستان هیچیم نبردم که گفتم بعد میارن وقتی رفتم گفت دهانه رحمت بازه و تا صب زایمان میکنی و ساعت۴و۱۴دقیقه زایمان کردم و چون بچمم۲۷٠٠ بود و ریز بود راحت اومد و زباد اینجوری که تعربف کردن نیست ولی جفتم نیومد نمیدونم چرا خلاصه عذاب الهی سر در آوردن جفتم بود هعی شکمم فشار میدادن و نمیومد یا تک تکه میومد اخرش برش زدن و خیلیم زدن🥲فقط بیرونی۴تا اصن نپرسیدم داخلی چندتا از بس درد داشتم و اینکه این بیحسیا رو پوست جواب نمیدن و حسشون میکنی و خیلی دردناکه نه اونقدر که نشه تحمل کرد ولی خب من هم ریز جسم هم تحمل دردم بنظرم کمه ولی همه دردامو تو خونه خوردم و این عالی بود فقط بعدش سوند وصل کردن چون تا اخر بخیه داشتم و نمیتونستم بشینم و اینکه بخاطر بخیه نمیتونستم بشینمو بچمو شیر بدم دیگه دوروز که شد مجبور شدم و یکمی نشستم الانم بیشتر خوابیده شیرش میدم درکل خوب بود ولی واقعن فکروشو نمیکردم درداشو بتونم تو خونه بکشم و شد خداروشکر الان راضیم چون خدا لایق دونستو مادر شدم🥹🫀