عزیزم سخت نگیر برای همه همینه مخصوصا شما که اولاشی تازه
کم کم قلق بچت دستت میاد ومیفهمی چجوزی گریه هاشو آروم کنی
نذار افسردگی بعدزایمان بهت غلبه کنه فقط خودتی که میتونی خودتو نجات بدی
حواست به خودت باشه نی نی که خوابید دوش بگیر موهاتو شونه کن اهنگ گوش کن چیزی که عاشقشی بخور به خودت روحیه بده
قلقل نی نیت که دستت اومد بروخونت کنارهمسرت باهم بچتونو بزرگ کنید هروقت که مادرت هم تونست ازش بخواه که بیاد خونت کمی کمکت کنه.
طبیعی چقدسخته
منم همینم
منم باز شد ۱ ماه دیگه باز بخیه میزنم اسپری بزن با پماد سی گل
اگه باز شدن برو باز بخیه کن درسته سخته بعد خودت زجر میکشی با خودت میگی کاش همون موقع رفته بودم چون تجربه دارم میگم
منم همینم ولی خونه مامانم راحت بودم خودمون خونه نداریم هنوز خونه مادر شوهر اومدم خیلی بهم سخت میگذره
دقیقا حس میکنم مریض شدم
من دیدم با شیرم ن سیر میشه نه میخوابه شیر خشک دادم هر دو س ساعت بیدار میشه
برا بخیه هام پماد داد خوب شدم و مراقبت کردم
از خونه مامانم اومدم خونه خودم آرامش بهتری دارم
وضعیت همه همینه
من بعد دوماه هنوزم مثل قبل نشدم
طبیعی بودی عزیزم ؟
منم مثل تو داغونم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.