۱۷ پاسخ

عزیزم نگران نباش من سر هیچ کدوم واکسنش نذاشتم براش کمپرس نمیگم کار خوبی کردم ولی خداروشکر چیزی هم نشد

عزیزم من اصلا کمپرس تو هیچکدوم نزاشتم از کمپرس نیست اصلا هم هیچکدام قلمبه نشده

گلم الان پیامتوتوتاپیکم دیدم .نگران نباش منکه کمپرس گرم وسرد رومرتب میذاشتم وخیلی حساس بودم اما جاش سفت شد ولی به مرور بعدیه ماه خودش جذب بدنش شد
اصلادکترهم ببری چیزی بهش نمیدن خودت وقتی بچه رو میبری زیردوش جای واکسنشو توآب ولرم ماساژ بده بعدم همش چربش کن باوازلین به مرور جذب میشه .اصلاهم عذاب وجدان نگیر کسی که واکسنوواسش تزریق کرده ناوارد بوده سطحی زده براهمین اینجورشده اینودکتردخترم گفت که نبایدواکسن سطحی زده بشه بایدیکم داخل تر تزریق بشه

من ماما هستم اونجا واکسن هم میزنم‌ب بچه ها
شنبه برات عکس از بچه ها میفرستم ک بدونی این‌ناراحتی و نگرانیت ربطی ب کم کاریت نداره

عزیزم با روغن زیتون چربش کن میره
ربطی به کمپرس نذاشتن نداره

منم هم روزهای اول گذاشتم ولی بازم سفت شدازاون نیست

سرزنش نکن ان شاءالله خوب میشع

منم فقط یه بار کمپرس گذاشتم چون هم اجازه نمی‌داد هم ب قول شما تمام حواسم ب تب و اینا بود
فک‌نکنم ب کمپرس ربط داشته باشه
اینقد ب خودت عذاب وجدان الکی نده
احتمالا بری دکتر و بگه هیچی نیس

واینکه من یکاردیگه هم کردم واقعابهتربود اینکه یه تخم مرغ بذار آبپزبشه بعدیکم ولرم شد همون تخم مرغ رو جای واکسنش غلت بده روهمون ورم زودترپخش میشه .هواست باشه زیاد داغ نباشه که بچه بسوزه

منم واکسن ۱۸ماهگی اصن نذاشتم ینی پسرم اصن نمیذاش دس بزنم‌ ن کمپرس سرد گذاشتم ن گرم

عزیزم از کمپرس نیست منم واسه دوتا بچهام اصلا نذاشتم فقط اولش ک واکسن رو میزدن میاوردم خونه شیره رو تو آب حل میکردم بعد میزدم رو جای واکسن و یه پلاستیک میذاشتم بچهام اصلا نه تب میکردن نه جای واکسن میموند

اشکال نداره خودش خوب میشه به مرور سر واکسن ۴ ماهگی پای پسر من تا دوماه سفت بود

عزیزم پسر من اصلا اجازه کمپرس نمی‌داد
خداروشکر سفت هم نشد پاش

تا ی هفته خوب میشه خودش برا پسرمن شش ماهگیش همینجور شد تا ی هفته خوب شد کلا

بزار برم سرکار و ب مادرایی ک واکسن ۱۸ ماهگی زدن میگم عکس از جای واکسن بفرستن ک ببینی فقط برا دخترت نیست

واسه پسرمنم جای واکسنش سفت شده بود خودش خوب شد

چیشده

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی جانم♥️ مامان امیرعلی جانم♥️ ۱ سالگی
مامانا عصابم بخاطر بچم خیلی بهم ریخته، حس میکنم اونطوری که باید در حقش مادری نکردم، همش عذاب وجدان دارم، خدا لعنتم کنه چرا نفهمیدم بچم عفونت گرفته، که حالا کارش بجایی برسه که عفونت خونش برسه به ۱۱۶، شاید باورتون نشه از شیش ماهگی تا الان بچم وابستگی شدید به شیر خودم داره، ازشیش ماهگیش تاالان نشده فقط یک شب بتونم دوساعت کامل بخابم، یعنی از ساعت چهار نصف شب بیدار میشه تا خوده ظهر یه کله شیر میخوره، همیشه یه مادر خسته بودم ،کمبود خواب داشتم، ازیطرف خونه رو تمیز کن، از طرفی ناهار شام درست کن ، از طرفی باید به بچه میرسیدم، مریضم که میشد دیگه قوز بالا قوز میشد، از روزی که مادر شدم دیگه حتی خودمو فراموش کردم حتی دو این دوسال یکبار نشد برم آرایشگاه بخودم برسم، اما باهم اینا فکر میکنم اونطور که باید واسه بچم مادری نکردم، از خودم خیلی دلخورم، چرا باید انقد مادر بی فکری می‌بودم که حالا بچم بخاد عفونت بگیره، میخام چندروز دیگه برم هم آزمایش خون هم آزمایش ادرار واسه بچم بگیرم، خدا رو به بزرگیش قسم میدم که اینبارم به کنه مادر رحم کنه بچم جواب آزمایشش خوب بشه، بچمو که بردم اورژانس اونجا گفتن باید بستری بشه وگرنه عفونتش به مغزش آسیب میزنه از اون شب تاالان همش ته دلم خالی میشه، همش نگاه بچم میکنم دلم آتیش میگیره تو رو خدا واسه بچم دعا کنید چیزیش نباشه، من تمام دلخوشیم تمام زندگیم بچمه، جونم به حونش بنده ،انقد که وقتی مریض میشه پا به پاش مریض میشم، الهی که خدا هیچ مادری رو با جیگر گوشش امتحان نکنه الهی که خاری که قراره تو پای بچم بره تو قلب من بره اما بچم چیزیش نشه،تواین دنیا هیچی از خدا نمیخام جز سلامتی بچم