۵ پاسخ

آره دیگه مغزشون فعاله

ای جانم بهش 😁

آها یه مدتم جی جی میخورد بعد لباسمو میکشید روش می‌گفت کسی نبینه عیبه
خونه خواهر شوهرم بهش شیر میدادم پسرش ۴ سالشه اومد تو اتاق فوری سینمو پنهون کرد فقط نوکش تو دهنش بود بقیشو لباسمو کشید روش گفت عیبه نبینن

چند وقت پیشا پیرهن کوتاه بدون شلوار پوشیده بودم پسرم هی می‌رفت میومد می‌گفت مامان عیبه

بچه های حالا با فوق لیسانس به دنیا میان مثل ما بی سواد به دنیا نمیان

سوال های مرتبط

مامان جذابم👀❤️ مامان جذابم👀❤️ ۱ سالگی
سلام تجربه من از شیر گرفتن پسرم

پسرم کامل شیرخشکی بود تا یک سالگی مرتب میدادم یک سال و یک ماه بهش شیر پاستوریزه دادم اینم بگم شیر شبشو از ۸ ماهگی کم کم کامل قطع کردم اون یک سال ‌و یک ماهگی که شیر پاستوریزه رو شروع کردم فقط روزا بود تا یک سال ‌و دو ماه بهش پاستوریزه دادم بعد یه قوطی شیر خشک گرفتم نان دیدم بدجور بچه یبوست شد دیگه دوباره پاستوریزه رو شروع کردم بهش ماست و پنیرم میدادم تا یک سال و ۵ ماه دیدم بچه بدجور به شیشه وابسته شده مدادم روزا در حال مکیدن بود غذا نمیخورد فق شیشه دیگه تصمیم گرفتم ازش بگیرم دیگه موقعی که شیر میخواست سرگرمش میکردم نخود و کشمش میدادم یا خوراکی‌های مجاز فقط بگم تا یه هفته موقع خواب اذیت میکرد ولی صبر میخواد شیشه شیر هاشو هم قائم کردم گفتم سگ کوچولو چو چو اومده برده😂
دیگه کم کم خودش نخواست الان بچه من راحت چندین ماه از شیر گرفتمش واقعا آدم راحت میشه بچه بهترم غذا میخوره بازی میکنه قبلش فق شیشه به دست بود
مامان نورا مامان نورا ۲ سالگی
امروز میخوام درمورد یه پدیده جالب صحبت کنم
به اسم
یادگیری پیش از تولد (prenatal learning )
پدیده ای که  نوزاد پس از تولد چیزهایی که مادر در دوران بارداری تجربه کرده رو به یاد میاره و بهش علاقه نشون میده

من تو دوران بارداری وقتمو طوری تنظیم کرده بود که در طول روز برنامه های مختلفی رو برای خودم اجرا میکردم
خواندن قرآن ، حافظ خوانی ، مولانا خوانی ، گوش دادن به موسیقی اصیل ، حرف زدن با جنین توی شکمم ، رقصیدن ، یوگا و مدیتیشن وفیلم دیدن شبانه با همسرم و پیاده روی
تمام سعیم و میکردم جاهایی که انرژیش برام منفی بود نرم

در طی اون دوران تو خوندن قرآن مدوامت کردم چون ازش آرامش میگرفتم
حافظ و مولانا که با خونم عجین شده بود و بجز کتاب پادکستهای مربوط به اونا رو گوش میدادم

موسیقی و ساز هم که عضو جدا ناپذیر زندگی ماست
دخترم وقتی بدنیا اومد با ساز زدن همسرم ارتباط میگرفت و توی همون دوران نوزادی بهش واکنش نشون میداد و بزرگتر که شد ساز و از همسرم میگرفت و وانمود میکرد که داره ساز میزنه
به کتاب و شعر و رقص و آواز علاقه بسیار داره و موقع خوندن ترانه ما رو همراهی میکنه و سعی میکنه یه کلمه از اونو بگه😂 و جایی که بلد نیست و الکی لب بزنه

همه اینا برام قابل درک بود و میدونستم که حتما به این مسائل علاقمند میشه
ولی یه نکته جالب این بود که ما اصلا اهل تلویزیون نیستیم مگه بخواهیم یه فیلم از بیرون بگیریم و ببینیم


ادامه در کامنت 👇