سلام خواهرا من موندم نمیدونم اقدام کنم برا بچه بیارم یا نه ؟شوهرم میگه من میخوام نمیدونم چیکار کنم؟

شوهرت که میگه بچه میخواد تو کارا بچه داری کمک دستت هست؟ یا ن فقط بلده درست کنه؟ اگه میدونی کمک دستته و توانایی یکی دیگه هم داری بیار که با هم بزرگ بشن
من خودم به شخصه الان اصلا دیگه بچه نمیخوام تا هفت سال دیگه چون آدم سلامتی و بدن خودش مهم تر از هر چیزیه خود دکترا هم میگن فوری بعد زایمان حامله نشین چون موقع زایمان کلی خون از دست میدیدن و سال ها طول میکشه تا جبران بشه.
حالا بعضیا میگن وای ن ۷سال خیلیه آدم دوتا پشت سر هم بیاره درسته خسته میشه ولی راحته ولی یعنی چون بخوایم بعدش استراحت کنیم دیگه الان باید جون بدیم. آدم میمیره و زنده میشه تا همین یکی رو اول بزرگ کنه بعد دوباره بچه خیلی سخته

منم شوهرم میگفت میخوام منم دومین بچمو وقتی بچه اولم یکسال بود من چهار هفته دومی باردار شدم خیلی سخته کسی از سختیاش زیاد به من نگفت همه خوبیاشو گفتن مخصوص خوانواده شوهرم همه گفتن کمک میکنن اما واقعیت چیزی دیگر هیچ وقت دوتا هندوانه یه مزه نیست همه میگفتن باهم بازی میکنن نه بابا اذیت نمیکنن هیچ مس نگفت وقتی بچه اولت مای بی بی هنوز وقتی دومی بدنیا بیاد کل روز فقط باید روزی هشت دفعه یا بیشتر هی اینو عوض کنی هی اونو تازه از جیش هم بگیری سختره هیچ کس نگفت بچه نوزاد مدام تا چهار ماه معمولان مدام گریه میکنه بچه اول بدخواب میشه با هر گریه بچه دوم بچه اولم هی بیداره بعد باید دوتا بچه رو آروم کنی هیچ کس هم کمک نمیده خودتی خودت شب بیداری که روزاش از اونم سخت تره مدام در حرکتی این کشنه اون گشنه لباس اینو عوض کنی لباس اون یکی پی پیش پس میزنه میلی غذا بخوری نوزاد مدام گریه میکنه اون‌موقع که ناگهان از زور فشار هم افسرده نیشی هم اشک هات سرازیر میشه دیگه بند نمیاد همه خستگی ها هم کارها نه درست پیش میره نه سر وقت حتی نمیرسی دست شویی بری باید منتظر مردن باشی نهار بیاد یه دستشویی ساده بری یا موهاتو شونده کنی یا حموم بری یا تند تند سرپا یه لقمه غذا بخوری باز ادامه بدی ادامه هر روز از اوج‌ خستگی در حالت بیهوشی برسی یروز بگی به کسی بیا کمک دوروز بگی مگه کارا بچه داری مال یروز و دیروز میرسی به جایی که فقط از بخوابی دیگه موهاتو شوند نمیکنی دیگه مسواک نمیزنی به پوستت که اصلان نمیتونی برسی خودت کم کم محو میشی من الان پسر اولم سه سال و نیم دومی یکسال شیش ماه هنوزم مشکلاتم کم نشده بیشترم شده نمیخوام بترسونمت بچه ها متفاوتن اگه تصمیم گرفتی بیاری امکانش بده که شاید برای شما هم پیش بیاد

وای نه چجوری میتونین آخه من حتی فکرش هم بهم سکته میاره

نیار اذیت میشی سخته ،،بزار حداقل ۳سالش بشه کاراشو خودش انجام بده

دیوونه شدی حداقل بذار بچت ۲ سال نیم ۳ سالش بشه

چقه شما الان وضعیت منو داری
من اقدام کردم دیشب ولی دودلم ک قرص بخورم یا بزارم ببینم چی میشه
بچمم همسن شماس

والا من بعداز ۱۵سال آوردم اذیتم سخته ،

فک کنم فقط شوهره منه از حاملگی من میترسع😀😀شیر ب شیر دارم خودت فک کن دیگ چقدر سخته ن من ن همسرم عمرا دیگ بچه نیمخواهیم البته زود باهم بزرگ شدن بازم سخته
مثال الان بزرگه ک ۲ سال نیمش هست تب داره فقط گریه میکنه مجبور شدم کوچکه با باباش بفرسم اتاق دیگ ک کوچکه بیدار نشه

فقط ی بچه داری؟

من که اصلا دیگه نمیخوام ،من واقعا اذیت شدم با ی بچه داغون شدن

اگه جسمت و مهمتر از اون روحت آمادگی داره و اگه همسرت واقعا همراهت هست تو تمام مراحل بچه داری بیار با توجه به سنت که گفتی ۳۴ سالته در غیر این صورت نه گول نخور

سلام اگه شرایط تون خوبه بیارین هم بازی خوبی بشن برای هم
من بخاطر پسرم که خیلی تنهاست و ..... میخوام اقدام کنم ولی قبلش باید دندونام رو درست کنم و آزمایش کامل برم که تو بارداری مشکلی پیش نیاد به امید خدا

یاخدا تنم میلرزه من درخودم نمیبینم.اگه کمکی داری اگه بچت آرومه اگه اقتصاد اوکیه اگه شوهرت خوبی داری اگه حال جسمی وروحی خوبی داری بیار

زوده بعدم شوهرت خوبه اخلاقش
تو بچه اول کمکت کرد همراهت بود

بستگی به سنت ،کمکی داشتن هم داره

زود نیست یکم؟؟؟

نهههه زوده بابا .مردها که اره بدشون نمیاد