۱۶ پاسخ

بچه روبیارخونه العاهزاران دورازجانت دردوبلابراش میسازن بچه هاهمه اینجوری هستن به یه چیزی خیره میشن

کی گفت منژیت حتما باید ازمایش از مایع نخایی بگیرن تا متوجه شن این حرفا چیه شاید اصن ی عفونت ادراری ساده داره به نظر من ببر متخصص بیرون الکی بچرو درگیر قدس نکن

۳۸زیاد نیست که خدایی نکرده تشنج کنه بچه تو بیارخونه ببرش پیش متخصص

وای خدا ببین بدون آزمایش و چکاب، با ی حدس ساده چجوری تن و بدن مادر رو میلرزونن....تروخدا اگر رفتی قدس اصلا حرفشونو گوش نده
چند روز پیش داشتن پسر منو بخاطر اسهال بستری میکردن میگفتن باید سونو و آزمایش بشه
رفتم مطب سونو و آزمایش نوشت بیرون انجام دادم
تروخدادبا حدس و گمان خودت رو نباز

عزیزم پسرت بهتره؟؟؟

نه عزیزم ببرش از اونجا از پسر من مایع نخاع گرفتن اول چجوری تشخیص دادن وقتی هنوز نگرفتن

عزیزم تا دکتر متخصص نگفته بستری هیچوقتی بچه رو بستری نکن مخصوصا بیمارستان های اموزشی درمانی ببرخصوصی حتما شده ادم پولم قرض کرده ولی خصوصی بهتره بنظرم الان بچه رو ترخیص کن ببر پیش متخصص ببین چرا اینجوری شده

مننژیت نیست نگران نباش
تب ۳۸درجه هم خیلی خطرناک نیست و منجر به تشنج نمیشه
خودت پاشویه کن و شربت استامینوفن هر ۴ساعت ۳سی سی بده خوب میشه

من پسرای فامیلمون حدودا ۳۰ سالشه منژیت داشت گوشش عفونت داشت زده بود به سرش یهوو بیهوش شد رفت کما
ولی دارو گرفت خوب شد برگشت شکر خدا

عزیزم ببرش یه دکتر خوب و مطمئن

عزیزم ببخشید بلانسبت گو.ه خوردن گفتن منژیت....
من خودم دخترم بدنیا اومدنی سیاه و کبود بود رنگش خودشم تو بیمارستان خصوصی و با بهترین دکتر عمل کردم...اومدن گفتن احتمالا قلبش سوراخه😶😐😭😱
چندین ماه بخاطر اون یدونه حرف و تشخیص غلط و شوکه شدنم مریض روانی شدم....بعدشم گفتن نه ریه هاشو آب گرفته قلبش سالمه
اصلا خودتو ناراحت نکن اگه جوابگو نیستن ببرش یه بیمارستان دیگه گلم ولی به چرندیات و الکی حدس زدن ها و تشخیص هاشون نه اعتماد کن نه نگران

بچه رو ببر خونه یه تبه دیگه یه استامیفون بده میاد پایین .وقتی بچه ها مریض میشن بی حال میشن دیگه مثل خودمون .

خدانکنه اون عفونت مغزه باید مایع نخاعی بگیرن امروز جمعه س دکتر نیست خواهر

بچه منم بعضی وقتا به یه جا خیره میشه اصلا تکون نمیخوره

بیمارستان های دولتی درست رسیدگی نمیکنن بیشترشون هم آموزشی هستن هیچی سرشون نمیشه ‌. ببرش پیش یه دکتر خوب .البته امروز جمعه اس اونجا باشه تحت نظر باشه بهتر تو خونه اس خدایی نکرده تب اش نره بالا

از دیروز تب داره علایم نداره شاید علائمش بعد بیاد شاید سرما خورده دو سه روز طول میکشه نشون بده

سوال های مرتبط

مامان زندگی مادر مامان زندگی مادر ۱۲ ماهگی
خانما شما بیاید قضاوت کنید
پسر من پنج ماهش که بود تشنج کردم ما بردیم بیمارستان اونجا بستری شد بدون تب تشنج کرد یهو
بعد از اون دارو بهش تجویز کردن دکترا
مرخص که شد از بیمارستان سرما خورد چون تو بیمارستان ویروس بود پسر منم گرفت مت گفتم می خوام ببرم مطب خصوصی
شوهرم گفت می بریم دولتی رایگان خوبش می کنیم
مادرم گفت خودم پولشو میدم
بزار بچه رو ببریم دکتر
بماند چقدر من دلم خون شد تو این مدت بااین بچه
بماند
الانم پسرم دوباره سرماخورده از صبح آبریزش و سرفه داره
به شوهرم که گفتم می خوام ببرمش دکتر چون خونه بود شوهرم
گفت نمی خواد ببری گرونه مطب خصوصی
بعد زنگ زدم به مادرشوهرم
اونم برگشته می گه ببرنش بیمارستان دولتی
خصوصیا گرونه
من که ۳۰ سال پیش بچه هامو می بردم مطب خصوصی ارزون روده قدیم
الان گرونه ببرمش دولتی

منم به شوهرم گفتم شما خانوادگی گدا گدولین
یعنی انقدر بدم اومده از خودشو خانوادش که یعنی داد می خوام بکشم
خودم مریضم پاهام واریس داره خیلی ببخشید
تو خونه مثل سگ دارم کار می کنم خیلی اذیتم می کنه
تیکه زیاد می ندازه
دیگه امروز گفتم طلاقم بده نمی تونم
مامان زندگی مادر مامان زندگی مادر ۱۲ ماهگی
خانما شماهم مثل من هستین ؟
پسرم سیستم ایمنی قبل از پنج ماهگی خیلی خوب بود
تا اینکه وقای ۵ ماهه شد بدون تب تشنج کرد
۲۶ روز بستری شد تو بیمارستان
از ۶ ماهگیش دیگه لاغر و ضعیف شد وزن نگرفت
مشکل گوارش داشت
همش یبوسته
غذا کمکیش رو شروع کردم هرروز بهش شیره بادوم میدم
آب ماهیچه میزارم تو شیشه با بلدرچین
ولی چیکار کنم پسرم همکاری نمی کنه
هیچ کدوم رو نمی خوره
بعضی وقتا بزور چند قاشق
فقط دوست داره شیرمادر بخوره
منم شیرم قوی نیست به اونصورت
الان داشتم یه تاپیک تو گهواره می خوندم
می گفت بچه های من سیستم ایمنیشون خیلی قویه همه چی می خورن و اصلا مریض نمی شن
تو دلم گفتم منم همه اینایی که این خانمه درست می کنه دوبرابرشو تهیه می کنم
اما پسرم استقبال نمی کنه و سیستم ایمنی پایینی داره
وقتی شوهرم می گه دوروز بریم مسافرت وحشت می کنم
بهم می گه ۲۰ دیقه بریم مهمونی می ترسم
چون پسرم سیستم ایمنی قوی نداره
همکاری هم نمی کنه باهام
دوروزه دارم با بدبختی بهش با قاشق ۳۰ سی سی شیرخشک میدم
چون می گن شیر خشک ویتامین های زیادی داره
بزور می خوره
مامان قلب مادر مامان قلب مادر ۱۲ ماهگی
من دیگه بریدم خسته شدم
حرف ها و تنهای مادرشوهرم صبح تا شب تو سرم داره رژه میره تنهایی و نبود هیچ کس جز شوهرم تو یه شهر تنها داره پدرمو درمیاره
بچه ۶ ماهه استپ وزنی کردی
صبح تا شب از شیره بادوم تا ماهیچه و تخم مرغ همه چی درست می کنم هیچی نمی خوره
بزور باقاشق شیرخشک میدم نمی خوره بالا میاره
مادرشوهرم می گه چقدرسایز پاهاش کوچیکه
چقدر قدش کوتاه
به بچه های یکساله نمی خوره
دارم نابود می شم
هرروز حرفاش توی سرمه
پسر من قبلا تو بیمارستان تشنج بدون تب کرد بستری بود
سراون استپ وزنی گرفته
همش دارم ازش نیش می خورم
حرف می شنوم
به مادرشوهرم می گم خاله ام تازه زایمان کرده مادرشوهرشون مادرش پیششن
چون ازم پرسید کی پیششه
بعد برگشته می گه خاله ات سرتره براهمین مادرشوهرش پیششه
آخه من زایمان کردم
نیومد به من سربزنه خونه مادرم
انقدر نیش میزنه
الان یه هفته این حرفارو شنیدم از ذهنم بیرون نمیره حرفاش
هرروز مثل چی به بچه میرسم خونه تمیز می کنم
هیچ کسی هم ندارم دردمو بهش بگم آروم شم‌
خدا کجاست دلمو شاد کنه آرومم کنه
بابا خسته شدم دیگه😭😭😭😭😭😭😭😭😭
مامان زندگی مادر مامان زندگی مادر ۱۲ ماهگی
خانما تا حالا براتون پیش اومده که به جای تشویق و تحسین از تربیت بچه اتون دائما حرف و تیکه و تنه بشنوین
به خدا از وقتی بچه ام بدنیا اومده همش دارم غصه می خورم از دست حرف های مردم
بچه آپ تشنج بدون تب داشت بدون علائم
بعد مادر شوهرم برگشت گفت‌ تو اگر ماند خوبی بودی نمی زاشتی بچه‌ ات تشنج کنه بخوابه تو بیمارستان قرص بخوره
همه تنه ها و تیکه هاشون شروع شد
هر کی بچه امو می بینه
هی شروع می کنه اینو نه اینکارو نکن
منم به همه حرفاشون احترام میزارم
حتی یگ نفر هم نشده ازم بخاطر این همه کاری می کنم بگه چقدر مادر خوبی هستی چقدر به بچه ات می رسی
مثلا پسرم از وقتی اومده از بیمارستان یبوست داره
سه بار دکتر بروم روغن زیتون گلابی انجیر همه چی هم امتحان کردم خوب نشد
هنوزم درگیرم بعد سه ماه
الان بعضی وقتا بارهنگ میدم بهش یکم کمتر زور میزنه
بعد پدرشوهرم می گه
من بارهنگ می دونستم خوبه قدیما میدادن به بچه ها
صبح خونمون بود می گفت چقدر بچه شله
الانم پیام داده چرا دا ی با قاشق چای خوری غذا میدی
با قاشق غذا خوری گنده ها بهش غذا بده
همش می گن کارت اشتباه
مو به مو کارام عیب میزارن
حتی می گن پوشک نکن
کهنه ببند
بااینکه آدمای روستایی نیستن
اصلا بچه من غذا نمی خوره بزور بعضی وقتا بهش غذا میدم
قاشق کودک هم کوچولوئه
اگر با قاشق گنده بدم بالا میاره اوق میزنه