۲۱ پاسخ

بیخیال با پدرش هست دیگه تنها که نیست عزیزم

ما خوشحال میشیم والا

من نمیزارم پسرم تنها بدون من جایی بره خیلی حساسم میره تو مخم

من از خدامه خداروشکر میکنم شوهرم و بچه ها رفتن خونه مادرشوهرم ظهر برگشتن گفتم چرا برگشتین

وایی من از خدامه بچه ها مو ببره خانه مادرش خوابیدن هم اشکالی نداره
ولی نه شوهرم میبره نه مادرش نگهمیداره

سلام خوبی
ازمایش دادی؟باردارنبودی؟

کی هرکاری کنه اراد هیچ جا نمبخابه راحت تا من نخابونم تا خونه بی صدا نباشه ینی ققط،من میدونم
آخه اونجوری حرصه آدم میگیره چون نمیدونی چقد خابید زیاد خابید تنظیماتش بهم میخوره نمیدونی باز کی بخابونی کلا اعصاب آدم بهم میخوره ت اون لحاظ

چقدر فاصله دارین ازشون؟

شوهر من دخترمو میبره پوشکشم عوض میکنن اصلا خوشم نمیاد ولی مثل سگ هاره هیچی نمیتونم بهش بگم میبره خواهر شوهرام نوشابه میدن کلی چایی میدن

خیلی ام عالی چیکار داری بزار بخابه پیش باباشه دیگ

منم دوست ندارم هروقت میریم خونه مادرشوهرم میگن یاسین بزارین اینجا بخوابه ولی من نمیزارمش آنانکه شیره خودم میخوره ولی اونا همش میگن از شیر بگیریش دیگه همش باید اینجا باشه /:

من تا اصلا شوهرمو نمیزارم بچنو بدون من جایی ببره خداروشکرم ماهلین بدون منم اصلا نمیخوابه مثله کوالا باید بهم بچسبه همه جاهم سکوت تا بخوابه

منم چند روز پیش پسرمو باباش رفتن خونه پدر شوهرم طبقه پایین ساعت یازده بود تازه صبحونه داده بودم بهش
ساعت ۱ رفتم بگم که بیارش میخام ناهار بهش بدم بخوره گفت ساعت ۱۲ ناهار خورده خوابیده
بعد جالب اینجاس تا ساعت ۵ بیدار نشد منم خونه رو برق انداختم 😐🤐حالا خونه فقط دو سه ساعت می‌خوابه مثلا ۲ تا ۵
اشکال نداره تو هم سخت نگیر استراحت کن

شوهر من اصن بچرو هیچ جا نمیبره بدون من😂هیچ کسم نگهش نمیداره نه که بچه اذیت کنه ولی همه میگن عادت میکنه دیگه نمیتونی جلوش بگیری از همین الان عادت داشته باشه پیش خودت باشه بهتره
خونه خودمون مثلا مامانم میاد نگهش داره ولی همراهشون هیچ کس نمیبرتش

کاش پدربزرگ ومادربزرگ بچه منم زنده بودن میبردن میخوابوندن بازی میکردن

من اصلا نمی‌ذارم ببره خونه باباش بدون من

من فقط برا ساعت خوابش حساسم الان اونجا صدا باشه از خواب میپره تا شب نق میزنه و اذیت میکنه بخاطر همین پیش خودت باشه خوب میخوابه اذیتم نمیکنه

من استرسی میشم بچمو میبره

منم حسودیم میشه بچه هام تنها برن البته تاحالا پسرمو ندادم جایی ببره باباش

ماهم راحت طاها رو میذاریم اونجا خیالم راحته

بزا بخوابه بابا
توام استراحت کن

سوال های مرتبط

مامان آقاشاهان مامان آقاشاهان ۱۶ ماهگی
سلام خانما
خیلی حرصیم از حرص زیاد دلم میخواد گریه کنم 😭

امشب رفتیم خونه پدرشوهرم اینا موقع برگشت یکم طول کشید تا من و شوهرم از خونه بیایم بیرون ، شاهان با مادرشوهر وپدرشوهرم زودتر رفته بودن توکوچه
اومدیم سوارماشین شیم دیدیم نیستن بعد یکی دودیقه از کوچه بغلی اومدن و پدرشوهرم با ذوق شروع کرد به تعریف کردن که گربه رو زمین خوابیده بود رفتیم دست زدیم بهش من اون موقع چیزی نگفتم و اومدیم خونه
ولی الان بشدت ناراحتم
واقعا نمیدونم چرا اینجوری میکنه میدونه من بدم میاد یه رفتارایی میکنه که آدم میخواد سرشو بکوبه به دیوار
اینم بگم که میدونم دست شاهانو زدن به گربه چون این کارومیکنه
مرغ وخروس داره بالا پشت بوم هروقت میریم اونجا به شاهان میگه بیا دست بزن یا خودش میگیره بزور میاره سمت شاهان که دست بزنه یا سرشونومیبره سمت لب بچه میگه بوس کن و شاهان بدش میاد هر سری داد میزنه که سمتش نیاره ولی انگار مرض داره
همش میگه میخوام نترسه ولی بیشتر داره بچه رو اذیت میکنه
یا جوجه مرغ عشقو برمیدارع میزاره رو پاهای بچه اونم خوشش نمیاد همش دستو پاشو تکون میده میگه نه نه
یا یبار بچه رو برده بود توکوچه کنار جوب تو عابرپیاده ول کرده بود
اصلا نمیگه این بچه نوپاست میخوره زمین رو آسفالت
(شاهان چهار دستوپا نرفته وقتی میوفته رو باسنش و رو دستاش نمیوفته مستقیم با صورت میوفته )


کلیم بحثم شده تاحالا باهاشون که نکنن این رفتارارو
شوهرم که هیچی نمیکه فقط من
واقعا حالم بده از دستشون 😔😔😔